حقوقي که روزه از يک مسلمان دارد

حقوقی که روزه از یک مسلمان دارد

در رساله حقوق، امام سجاد علیه السلام حقوق افعالی را برای انسان می شمرد، وقتی به روزه می رسد و حقی که روزه، این فریضه الهی از انسان متعهد و مسؤول دارد، اینگونه بیان می فرماید:

«و اما حق الصوم فان تعلم انه حجاب ضربه الله علی لسانک و سمعک و بصرک و فرجک و بطنک لیسترک به من النار. و هکذا جاء فی الحدیث: «الصوم جنة من النار» فان سکنت اطرافک فی حجبتها رجوت ان تکون محجوبا و ان انت ترکتها تضطرب فی حجابها و ترفع جنبات الحجاب فتطلع الی ما لیس لها بالنظرة الداعیة للشهوة و القوة الخارجة عن حد التقیة لله لم تامن ان تخرق الحجاب و تخرج منه، و لا قوة الا بالله » (10)

اما حق روزه آن است که بدانی این پرده ای است که خداوند در برابر زبان، گوش، چشم، فرج، و شکمت آویخته تا تو را از آتش بپوشاند، چنان که در حدیث آمده «روزه سپر آتش است » ، اگر اعضای خود را در پس این پرده نگاه داری (و آنها را از گناه حفظ کنی) امید است (از عذاب) محجوب و محفوظ باشی و اگر اعضاء پشت پرده آرام نگیرد، و گوشه و کنار آن بالا رود، و عضوها برای تجاوز از حدود سرکشد، چشم نگاه شهوت انگیز کند، نیروها که باید برای حفظ بدن بکار رود به راه دیگر مصرف شود، ممکن است، پرده پاره گشته بدن بیرون افتد (و طعمه آتش گردد) و لا قوة الا بالله، بلی روزه صحیح، سند شرافت، و معیار هوش، و نیروی اراده انسان است، از این جهت می توان کند ذهنی و ضعف اراده را متضاد با روزه دانست.

روزه داران سه درجه تقسیم می گردند

در آداب و شرائط روزه و صائمین و نحوه روزه داری مرحوم فیض کاشانی رحمة الله علیه در کتاب محجة البیضاء خویش تقسیماتی قائل است و روزه آنان را به سه درجه تقسیم نموده است.

1- صوم العموم

2- صوم الخصوص

3- صوم خصوص الخصوص

اما صوم العموم، و آن نگهداشتن شکم و فرج از حرام و شهوات نامشروع می باشد که آن امساک از تمامی خوردنیها و آشامیدنی ها و مفطرات دیگر است که از اذان صبح تا اذان مغرب کل چیزهائی که روزه را باطل می نماید اجتناب نموده، و روزه خویش را باطل نمی گرداند.

و اما صوم الخصوص، و آن نگهداشتن گوش و چشم و زبان و دست و پا و سایر جوارح از کل معاصی و گناهان است، در اینجا مرحوم فیض تکیه به روایاتی می فرمایند که ما در بخشهای خود آورده ایم و به طور اشاره متذکر می گردیم:

(0) نظر
برچسب ها :
اثرات منفي غيبت و نمامي در روزه

اثرات منفی غیبت و نمامی در روزه

امام رضا علیه السلام فرمود:

«اجتنبوا الغیبة غیبة المؤمن، و احذروا النمیمة، فانهما یفطران الصائم و لا غیبة الفاجر و شارب الخمر و اللاعب بالشطرنج و القمار» (5)

از غیبت مؤمن اجتناب کنید، و از نمامی بپرهیزید، براستی که غیبت و نمامی روزه صائم را باطل می نماید، (و اثرات و ثواب روزه را زایل می گرداند) ، ولی از فاجر و شارب الخمر و شطرنج باز و قمار باز غیبتی نیست، (یعنی آنان از خود هتک حرمت نموده اند، و آبرو از خویش برده اند) .

و اما اینکه جدا غیبت و نمامی روزه را باطل می نماید روزه کتیری از روزه داران باطل است ولی فقها فتوی به بطلان نداده اند.

روزه حجاب زبان و گوش و چشم از گناه است

از فقه الرضا ( علیه السلام) روایت شده که حضرت رضا ( علیه السلام) در رابطه با شرائط روزه و روزه داری چنین فرمود: «و اعلم یرحمک الله ان الصوم حجاب ضربه الله عز و جل علی الالسن و الاسماع و الابصار و سائر الجوارح لما له فی عادة من شره و طهارة تلک الحقیقة حتی یستربه من النار، و قد جعل الله علی کل جارحة حقا للصیام فمن ادی حقها کان صائما و من ترک شیئا منها نقص من فضل صومه بحسب ما ترک منها» (6).

بدان (ای روزه دار) خدای رحمتت کند، که براستی روزه ستر و حجابی است، که خداوند او را بر زبانها و گوشها و چشمها و سائر جوارح زده است، هر گاه معتاد بر زشتیها و شر و فساد باشند، (چون زبان و گوش و چشم و سایر جوارح هر گاه تحت کنترل دقیق ایمان و دین شخص باشند، از شر آنان کاملا در امان می باشد) که طهارت (و حجاب صوم) بر اسماع و ابصار و غیره، او را از آتش جهنم می پوشاند و حجابی محکم از آتش برای او خواهند شد. به تحقیق خداوند بر هر «آدم » خسته ای برای روزه گرفتن حقی مقرر فرموده است، پس اگر آن حق را اداء کند (و به خوبی حق روزه داری را به جای آورد) هر آینه صائم و روزه دار است، (یعنی به جای آورده حق روزه را) و هر کس بعضی از آن شرایط را ترک نموده، از فضیلت و ثواب روزه اش به قدر و بحسب آنچه ترک کرده کاسته است.

شاعر پارسی زبان چه نیکو گفت

 

  • گوش بگشا لب فروبند از مقال صمت عادت کن که از یک گفتنک می شود ذو النار این تحت الحنک

  • هفته هفته، ماه ماه و سال سال می شود ذو النار این تحت الحنک می شود ذو النار این تحت الحنک

از یک سخن ناروا بر اثر پر گوئی، تحت الحنک مقدس به فضاحت ذو النار (کراوات) در می آید که حقا با مسما است یعنی صاحب آتش می شود.

از زنی که با زبان شوهرش را بیازارد هیچ عبادتی قبول نخواهد شد

از منهیات رسول گرامی خدا (صلی الله علیه و آله) می خوانیم:

«ایما امراة آذت زوجها بلسانها لم یقبل الله عز و جل منها صرفا، و لا عدلا، و لا حسنة من عملها حتی ترضیه، و ان صامت نهارها، و قامت لیلها، و اعتقت الرقاب، و حملت علی جیاد الخیل فی سبیل الله و کانت فی اول من یرد النار، و کذلک الرجل اذا کان لها ظالما» (7)

فرمود: هر زنی که شوی خویش را به زبان بیازارد، خداوند هیچ عمل و حسنه ای را از او قبول نکند، تا شوهر را راضی سازد، اگر چه در تمامی روزهای عمرش روزه باشد، و تمامی شبهای زندگیش را به نماز ایستاده باشد، و تمامی بندگان را آزاد سازد، و همیشه ملازم گردن اسبان (که حاکی از جهاد دائمی است) در راه خدا بوده باشد، اول کسی است که وارد آتش جهنم خواهد شد، و نیز اینچنین است اگر مرد به زوجه خویش ظلم نماید، (یعنی همه این عذابها برای آن مرد نیز جاری خواهد بود. )

از آنجائی که روزه، دانشگاه اخلاق و تزکیه نفس و وسیله خود سازیست، لذا روزه دار باید در این دانشگاه از کلیه آداب و برنامه های تربیتی برخوردار، و در قیقت خود باید یک معلم اخلاق بوده و بر اعضاء و جوارح خویش تسلط کامل داشته باشد.

چشم و گوش و زبان و. . . تو هم باید روزه باشند

در اینجا معلم واقعی اخلاق و پیشوای ششم حضرت جعفر بن محمد (علیهما السلام) می فرماید: «اذا صمت فلیصم سمعک، و بصرک، و شعرک، و عدد اشیاء غیر هذا، و قال: لا یکونن یوم صومک کیوم فطرک » (8) آنگاه که روزه هستی، پس باید گوش و چشم و موی تو در حال امساک باشند (از گناهان و هر نوع معاصی که از آنها خواسته است پرهیز نمایند) امام چیزهای دیگری غیر از آنچه را نامبرده شمرد و سپس فرمود: البته نباید روز، روزه داریت همانند روز افطارت باشد. (یعنی این قدر آثار تربیتی روزه ات زود گذر نباشد، که هیچ گونه تفاوتی با روزهای قبل و بعد از روزه ات، جز امساک از خوردنیها و آشامیدنیها، نداشته باشی) .

در اینجا بی مناسبت نیست که از مفاد این شعر استفاده کنیم.

 

  • گوش تواند که همه عمر وی دیده شکیبد ز تماشای باغ گر نبود بالش آکنده پر ور نبود دلبر همخوابه پیش این شکم خیره سر پیچ پیچ صبر ندارد که بسازد به هیچ

  • نشنود آواز و دف و چنگ و نی بی گل و نسرین بسر آرد دماغ خواب توان کرد حجر زیر سر دست توان کرد در آغوش خویش صبر ندارد که بسازد به هیچ صبر ندارد که بسازد به هیچ

بنیان گزار اسلام حضرت ختمی مرتبت فرمود:

«ما من عبد صائم یشتم فیقول: انی صائم، سلام علیک لا اشتمک کما تشتمنی الا قال الرب تعالی استجار عبدی بالصوم من شر عبدی قد آجرته النار» (9)

نیست (بنده) روزه داری که مورد شماتت و ملامت قرار گیرد، و او به ملامت کننده بگوید: من روزه هستم سلام بر تو و من شماتت نمی کنم، آنچنان که تو شماتت می کنی، همچنان که خداوند تعالی می فرماید: پناهندگی جست بنده من به روزه از شر دیگر بنده من، به راستی پناه دادم او را از آتش جهنم و این کلاس تربیتی روزه است که آدمی را تربیت می نماید.

(0) نظر
برچسب ها :
کيفيت روزه داري از صحف ادريس عليه السلام

کیفیت روزه داری از صحف ادریس علیه السلام

در صحف ادریس ( علیه السلام) است:

«اذا دخلتم فی الصیام فطهروا نفوسکم من کل دنس و نجس و صومو الله بقلوب خالصة صافیة منزهة عن الافکار السیئة و الهواجس المنکرة فان الله سیحبس القلوب اللطخة و النیات المدخولة و مع صیام افواهکم من الماکل، فلتصم جوارحکم من الماعم فان الله لا یرضی منکم ان تصوموا من المطاعم فقط لکن من المناکیر کلها و الفواحش باسرها» (4)

حضرت ادریس پیامبر ( علیه السلام) در صحف خویش فرمود: هر گاه وارد ماه صیام شدید، پس خویشتن را از هر پلیدی و ناپاکی پاک سازید، (درون خود را برای پذیرش عبادت ویژه خداوند پاکسازی نمائید) و روزه بگیرید برای خداوند با قلبی خالص و نورانی و پاک از فکرهای بد، و صداهای نامفهوم و بی معنی و زشت، زیرا خداوند حبس می نماید دلهای ناپاک و نیتهای غیر خالص شما را و دهنهای شما نباید فقط با امساک از خوردنیها صائم و روزه دار باشد. بلکه باید جوارح شما از گناهان نیز روزه باشد (یعنی اعضاء شما هم باید از معصیت خدا امساک نماید) و همانا خداوند راضی نمی گردد و خشنود نمی شود از شما به اینکه فقط از خوردنیها پرهیز کنید، بلکه از کل منکرات و زشتیها باید پرهیز نمائید تا آنجا که تغییر حالت پیدا کنید.

(0) نظر
برچسب ها :
پنج خصلت موجب افطار روزه و بطلان وضوء

پنج خصلت موجب افطار روزه و بطلان وضوء

اگر چه امروز فقهای عالی مقام این موارد را مبطل روزه و وضوء نمی دانند زیرا کمتر کسی است در زمان ما و فرهنگ طاغوت زده و غرب زده ما از این اوصاف رذیله بپرهیزد، آن خصال پنج گانه از بیان پیامبر گرامی اسلام چنین است: «خمس خصال یفطرن الصائم، و ینقضن الوضوء الکذب، و الغیبة و النمیمة، و النظر بشهوة، و الیمین الکاذبة » (3)

پنج صفت است که روزه را باطل و وضوء را می شکند، دروغ و غیبت و سخن چینی و نظر شهوت انگیز، و قسم دروغ.

این اوصاف ذمیمه براستی اثر معنوی و روحانی روزه و وضوء که یک عبادت است در اسلام خنثی می کند، و اجر و ثواب روزه و وضوء را نابود می نماید.

(0) نظر
برچسب ها :
فاطمه (ع) در آداب صائم سخن مي گويد

فاطمه (ع) در آداب صائم سخن می گوید

حضرت فاطمه (علیها السلام) سیده نسوان عالم در آداب روزه دار می فرماید: عن جعفر بن محمد عن آبائه عن فاطمه (علیهم السلام) : «انها قالت: ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه » (2).

جعفر بن محمد (علیهما السلام) از آباء گرامش از فاطمه دخت گرام رسول الله (صلی الله علیهم اجمعین) روایت می نماید: که حضرت زهرا (علیها السلام) فرمود: صائم با روزه خویش کاری نکرده (یعنی حق روزه را ادا نکرده) هر گاه زبان و گوش و چشم و جوارحش را از (آنچه که بر آنها حرام است) حفظ نکرده باشد.

یعنی روزه یک مسمای واقعی از حفظ شکم از کل خوردنیها و نوشیدنیها و مبطلات دیگر و خلاصه ای از اجتناب از گناهان و معصیت خداوند می باشد، زیرا روزه دار بدون پرهیز از تمامی محرمات روزه واقعی را در خویش تحقق نبخشیده است.

(0) نظر
برچسب ها :
آداب روزه

آداب روزه

منابع مقاله:

روزه درمان بیماری های روح و جسم، موسوی راد لاهیجی،سید حسین؛

صفحه: 1

روزه فقط امساک از اکل و شرب نیست، بلکه شرائطی دیگر هم همراه آن است، تعهد و مسؤولیتهای انسان در برابر روزه، این فریضه الهی زیاد است.

روزه چهار گروه مقبول نیست

حضرت صادق ( علیه السلام) فرمود: لا صیام لمن عصی الامام، و لا صیام لعبد آبق حتی یرجع، و لا صیام لامراة ناشزة حتی تتوب، و لا صیام لولد عاق حتی یبر، (1) روزه نیست برای کسی که امام و پیشوای خود را نافرمانی کند و از او اطاعت ننماید، و صحیح نیست روزه عبد فراری، تا مراجعت کند و به خدمت باز نگردد، و روزه زن ناشزه درست نمی باشد تا توبه کند و در اختیار همسرش قرار گیرد و همچنین روزه فرزند عاق شده پدر و مادر تا خوب نشود و اصلاح نگردد، مورد قبول قرار نمی گیرد، و روزه به حساب نمی آید، بلی یکی از ابعاد سیاسی این حدیث شریف، اطاعت و فرمانبری پیروان و رهروان مسلمان از راهبر و پیشوای مذهبی است. که امروز این واقعیت در حق رهبر کبیر انقلاب که این کشتی عظیم انقلاب را ناخدا است، و با امواج خروشان و سهمگین دریای پهناور گیتی در نبرد است. تحقق پیدا کرده است. که بر ما تمامی اقشار ملت از روحانی و کارمند و کشاورز و کارگر و دیگر طبقات مردم واجب و فرض است که گوش به فرمان این رهبر بزرگ که خداوند بر ما منت نهاده باشیم، و از رهنمودهای پیامبر گونه اش اطاعت نمائیم و از هر گونه انتقاد غیر صحیح و اعتراضات نابجا که باعث تضعیف انقلاب و مقام رهبری است. بپرهیزیم، و پر واضح است، که مخالفت با مقام رهبری و ولایت فقیه، مخالفت صریح با مقام والای امام زمان (ارواحناله الفداء) می باشد، و مخالفت با امام زمان ( علیه السلام) ، روزه و سایر عبادات مقبول حضرت حق تعالی نبوده و صحیح نمی باشد.

(0) نظر
برچسب ها :
مجلس زنانه ختم قرآن

مجلس زنانه ختم قرآن

محل برگزاری ختم قرآن زنانه در خانه «ملاّ» یا خانه زنان مومنه یا آنهایی که قرآن را صحیح میخوانند یا به نوبت در خانه شرکتکنندگان است. در ماه رمضان در هر محله از هر شهری چندین مجلس زنانه قرائت قرآن برپا میشود و اغلب مجالس صبحها که زنان فراغت بیشتری دارند برگزار میشود. رهبر قرائت قرآن زنان، زنی به نام «ملاّ» یا زن دیگری است که قرآن را بدون غلط و با قرائت صحیح میخواند. در خانه یا محلی که زنان ختم قرآن برگزار میکنند نباید مرد بالغی باشد و مردان قبل از حاضر شدن شرکتکنندگان از خانه بیرون میروند.

در مجلس ختم قرآن زنانه هر روز قبل از قرائت قرآن ابیاتی در مدح پیغمبر و ائمه اطهار(ع) میخوانند و صلوات میفرستند و بعد قرائت قرآن را آغاز میکنند. بعضی از ابیاتی که قبل از شروع قرآن میخوانند چنین است:

  • بر محمد تو بگو از دل و از جان صلوات به رخ انور آن سرو خرامان صلوات به لب خشک حسین شاه شهیدان صلوات به همان باقر و آن علم فراوان صلوات بر سر تربت آن مظهر ایمان صلوات به همان گنبد پُر نور زرافشان صلوات به همان مهدی غایب شه خوبان صلوات هر چه خواهی تو طلب کن ز شهنشاه جهان فاطمه باد شفیع خواه تو اندر محشر گر تو بیمار نخواهی شوی اندر بر خلق گر نشانی به خود از مذهب جعفر داری گر به دل هست تو را آرزوی قبر رضا یاد بنما تو از آن قامت زیبای تقی گر تو هستی به جهان منتظر حجت دین

  • به علی حیدر صفدر شه خوبان صلوات به قد سرو چمان ماه درخشان صلوات به علی بن حسین عابد دانا صلوات به همان مذهب پاک از سر ایمان صلوات به غریب الغربا شاه خراسان صلوات عسکری را تو به لعل لب خندان صلوات گر تو خواهی که بیابی ز جهان راه نجات یاد کن از جگر پارة پر خون حسن هر کجا نوش کنی آب روان یاد نما علم باقر برساند به تو از دین نبی دیدی آن گوشه زندان که به موسی چه گذشت نور بارد ز سر گنبد پُر نور نقی گر تو هستی به جهان منتظر حجت دین گر تو هستی به جهان منتظر حجت دین

(0) نظر
برچسب ها :
ا

در ماه مبارک رمضان در اغلب مساجد و تکایا و بسیاری از خانهها ختم قرآن برگزار میشود. هرچند ختم قرآن تنها به ماه رمضان اختصاص ندارد و در تمام ماههای سال برپا میشود، اما در ماه رمضان صفا و جلوهای دیگر دارد و مردها و زنها و بچهها جداگانه در مجالس ختم قرآن شرکت میکنند که هر کدام آداب و تشریفات خاصی دارد.

محل برگزاری ختم قرآن مردها، اغلب در مساجد است. در بهار و تابستان در صحن یا پیشطاق مسجد و در پاییز و زمستان در شبستان یا به قول یزدیها در گرمخانه مسجد، مجلس قرآن برپا میشود. معمولاً بعد از نماز صبح یا ظهر و یا عشا اغلب آنهایی که در نماز جماعت شرکت میکنند دور تا دور شبستان، پشت به دیوار مینشینند و قرآنشان را که از خانه آوردهاند در دست گرفته و آماده شرکت در ختم قرآن میشوند. آغازکننده کسی است که سمت رهبری گروه را دارد و به خاطر استادیش در قرائت قرآن لقب «قُراء»(1) گرفته است. این شخص در صدر مجلس مینشیند و با خواندن آیاتی از اول یک جزء، قرائت قرآن را آغاز میکند. پس از خواندن چند آیه نوبت به شخصی که سمت راست قراء نشسته است میرسد و به این ترتیب هر کدام از شرکتکنندگان آیاتی از قرآن را میخوانند. قراء نیز با دقت گوش میدهد و غلطها را تصحیح میکند. نوبت هر کس که تمام میشود قرآء با گفتن «غَفَراللّه» نوبت را به نفر بعد میدهد و او دنباله سوره را قرائت میکند.

اگر ماه رمضان سی روز باشد هر روز یک جزءِ از قرآن خوانده میشود اما اگر ماه بیست و نه روز باشد، ده روز آخر ماه هر روز چند آیه بیشتر خوانده میشود تا روز بیست و نهم که جزءِ سیام هم تمام شود و یا اینکه روزهای بیست و هشتم و بیست و نهم، یک جزء و نیم از قرآن خوانده میشود.

مشهدیها معتقدند قرآنی را که در ماه رمضان آغاز میکنند باید حتماً تا آخر ماه تمام کنند وگرنه قرآن نفرینشان میکند یا قرضدار میشوند.

(0) نظر
برچسب ها :
خاطره اي از دوران تحصيل

خاطره ای از دوران تحصیل

هنگام تحصیل این عالم فرزانه در مشهد مقدس، علاوه بر فقر شدید مالی و گرسنگیِ مستمر، با بحرانهای هولناک سیاسی، اجتماعی از قبیل: توطئه کشف حجاب، متحدالشکل کردن لباس مردم، و خلع لباس از روحانیت مواجه بود. این جنایات تاریخی از سوی رضاخان تا آنجا در سرتاسر کشور بر مردم ایران تحمیل می شد تا این که منجر به وقوع قیام مردم مشهد و به وقوع پیوستن واقعه مسجد گوهرشاد (یکشنبه 12 ربیع الثانی 1354) گردید. به طوری که اکثر طلاب مشهد در اثر فشارهای مزدوران رضاخانی پراکنده شدند، و برخی هم، کسوت مقدس روحانیت را برای همیشه کنار گذاشته و به کارهای دیگر روی آوردند. در این بین تنها عده ای اندک که از ایمان قوی و اراده پولادین برخوردار بودند، به گونه مظلومانه در این راه استقامت کرده و از حریم دین و مذهب تشیع دفاع نمودند. مرحوم آیت اللّه ملکی میانجی هم جزو این راست قامتان همیشه سرافراز بود که در برابر تندبادهای برخاسته از سوی سلطه استعمار خارجی و استبداد رضاخانی سر خم نکرد. در آن ایام به مدت طولانی همه دروس بر اثر شدت فشار و خفقان رژیم تعطیل گشته بود؛ ولی این عالم تلاشگر همچنان با امید، نشاط و پشتکار قوی به مطالعه و تحقیق خود ادامه داد و خلاء تعطیلی دروس را بدین وسیله جبران و پر می کرد.

معظم له در ضمن خاطراتش نقل می کرد: «در همان ایام اختناق روزی مرحوم استاد (آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی) به بنده فرمود: البشارة! البشارة! رفقا را خبر کن می خواهم درس شروع کنم. در این هنگام من بلافاصله به دوستان که حدود هفت یا هشت نفر بودیم، از جمله: مرحوم آیت اللّه حاج میرزا جوادآقا تهرانی و آیت اللّه مروارید اطلاع دادم، از همان روزها مدتی شبانه، به صورت مخفیانه و با احتیاط کامل و توأم با ترس و اضطراب در درس استاد حضور پیدا می کردیم. روزی یکی از دوستان به هنگام آمدن درس گرفتار پلیس شد. مرحوم استاد ناراحت شد و دست به دعا و توسل زد و برای رهایی وی دعا نمود و الحمداللّه ایشان آزاد شد. در آن زمان مزاحمت و سختگیری برای طلاب و علما به اوج خود رسیده بود. بسیاری از دوستان دیگر و اینجانب گرفتار آزار و اذیّت و توهین پلیس شدیم و خاطره هایی در این مورد داریم.»

(1) نظر
برچسب ها :
تحصيلات

تحصیلات

حضور علمای بزرگ در منطقه و ارتباط تنگاتنگ پدر با آنان، فضای مذهبی و فرهنگی مناسبی را در محیط خانواده به وجود آورده بود؛ از این رو آیت اللّه ملکی میانجی از دوران نوجوانی علائق مذهبی و دینی و ویژه ای یافت و به این صفت در میان مردم و همسالانش ممتاز و معروف شد و از طرفی هم بر اثر عنایت و تشویق پدر، علاقه وافری به تحصیل علم از خود نشان داد و در کنار فعالیتهای کشاورزی، آموزش مقدمات علوم اسلامی و زبان ادبیّات فارسی را در زادگاه خود آغاز کرد. نخست خواندن و نوشتن را از کتب رایج آن زمان، نزد اساتید فن آموخت و خط «مبیّن الملک گرمرودی» ـ حاکم فارس ـ را به عنوان سرمشق برای خود انتخاب کرد و دارای خطّی بسیار زیبا شد. بعد در همان روستا از محضر مرحوم آیت اللّه «سیدواسع کاظمی تَرکی» متوفای؛ 1353 ه ق که از شاگردان برجسته و اعضای جلسه استفتای مرحوم آخوند خراسانی صاحب کفایة الاصول بود، ادبیات عرب، منطق، اصول و فقه (قوانین و ریاض) را فراگرفت. سپس برای تکمیل آموخته ها و سیر در اعماق معارف و حقایق تشیع، در سال 1349 ق به مشهد مقدس مشرف شد. و در جوار آستان قدس رضوی برای خود مسکن گزید. آنگاه سطوح عالی را در نزد آیت اللّه «شیخ هاشم قزوینی»(متوفای؛ 1380 ق) فراگرفت، و فلسفه و مباحث اعتقادی را نزد «آیت اللّه شیخ مجتبی قزوینی»(متوفای 1386 ق) فراگرفت. بخشی از علم هیئت را نیز در کرسی درس مرحوم «آیت اللّه شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی» (م. 1361 ق) آموخت و همچنین در درس خارج فقه مرحوم آیت اللّه «میرزامحمد آقا زاده خراسانی» (متوفای؛ 1356 ق) شرکت جست و در نهایت بخشی از مباحث فقه، یک دوره اصول فقه و یک دوره کامل علوم و مباحث معارفی خراسان را از محضر استاد بزرگوارش مرحوم علامه آیت اللّه العظمی «میرزا مهدی غروی اصفهانی» (متوفای؛ 1365 ق) آموخت و در حدود سال 1361 ه .ق از محضر ایشان به دریافت اجازه اجتهاد، فتوا و نقل حدیث مفتخر گشت که این اجازه نامه بعدها توسط مرحوم حضرت آیت اللّه العظمی «سیدمحمد حجت کوه کمری تبریزی» (متوفای؛ 1372 ه .ق) مورد تأیید و تاکید قرار گرفت. در بخشی از این اجازه نامه چنین آمده است:

«...ایشان به مرتبه فقیهان رهشناس و مجتهدان دقیق النظر نایل آمدند. باید خدای سبحان را بر این نعمت و کرامت شکر کنند، زیرا که طالبان بسیارند، ولی واصلان اندک. و من به ایشان اجازه دادم که از من روایت کنند هرچه را من اجازه روایت و نقل آنها را دارم...»(1)

(0) نظر
برچسب ها :
به مناسبت اولين سالگرد ارتحال حضرت آيت ا... ملكي ميانجي

به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت آیت ا... ملکی میانجی

تولـد

آیت اللّه محمدباقر ملکی در سال 1324 ه .ق، (برابر با 1285 ه .ش) همزمان با مرگ مظفرالدین شاه قاجار و اوج گیری نهضت مشروطه در میان مردم شجاع آذربایجان، در یکی از قصبه های این خطه به نام «تَرْکْ» مرکز بخش کندوان (گرمرود) یکی از بخشهای مهمّ شهرستان میانه است دیده به جهان گشود. پدرش، مرحوم «حاج عبدالعظیم» که از ریش سفیدان و شخصیتهای پرنفوذ و متدیّن منطقه به شمار می آمد، فرزندش را محمدباقر نام نهاد. او دوران شیرخوارگی و نونهالی را در دامن پرمهر مادر و با عاطفه و نوازش بی همتای وی پشت سر گذاشت و ایام کودکی و نوجوانیش مصادف با دوران ضعف و زبونی و انقراض پادشاهان قاجار سپری شد. در آن زمان بر اثر غلبه اشرار و حمله خوانین به شهرها و روستاهای اطراف، غارت اموال و احشام و آزار و اذیت مردم، توسط ایادی و عوامل مزدور و از خدا بی خبر آنان به اوج نهایی خود رسیده بود. این فقیه بزرگ در سن دوازده سالگی از نزدیک شاهد و ناظر خشکسالی و قحطی هولناک سال 1336 ق بود که هر روز مردم دسته دسته از گرسنگی در هر کوی و برزن تلف می شدند. او سختی جانکاه و تلخی طاقت فرسای آن روزها را به جان و دل خرید و طعم تلخ بی وفایی و بی اعتباری ظواهر فریبنده دنیا را با تمام وجود لمس و تجربه کرد.

همه اینها اگرچه در ظاهر برای وی بسیار ملال آور و شکننده بود ولی از سوی دیگر مشکلات و فراز و نشیبهای زندگی از وی یک شخصیتی قوی و باصلابت و با اراده آهنین ساخت و او را در برابر دشواریها و ناملایمات، همواره مقاوم و استوار نگاهش داشت و به این ترتیب هرگز از تلاش و کوشش شبانه روزی احساس خستگی و دلتنگی نکرد و مبارزه با انواع مشکلات روزمره زندگی را جزو برنامه روزانه خود قرار داد و از همان اوان نوجوانی در کنار پدر گرانقدرش به کار دشوار کشاورزی و تامین مخارج اقتصادی خانواده همت گمارد.

(0) نظر
برچسب ها :
f
محمد صدیق منشاوى‏
استاد محمد صدیق منشاوى که از مفاخر قرّاء و مبتکر الحان گوناگون قرائتهاى قرآنى به شمار مى‏آید، سال 1299 هجرى شمى در شهر منشاة مصر در خانواده‏اى مذهبى به دنیا آمد.
او با تشویق پدرش ـصدیق منشاوىـ که از قاریان مشهور عصر خود به شمار مى‏آمد و اولین آموزگار او بود، به آموزش معارف و علوم قرآنى و قرائت قرآن پرداخت.
وى در سالهاى اولیه زندگى‏اش با استعداد فوق العاده‏اى که داشت، به سرعت به حفظ قرآن کریم موفق شد و از سن نه سالگى به بعد همه ساله در ماه مبارک رمضان برنامه قرائت قرآن برگزار مى‏نمود تا این‏که در ایام جوانى به عنوان قارى صاحب سبک در شهر و دیار خود مشهور گردید.
سبک نو، تلاوت و صوت زیبا، لحن گرم و حزین، تلفظ صحیح و بیان قوى کلمات و نوآورى در لحن‏هاى گوناگون قرائت از خصوصیات بارز استاد منشاوى است.
استاد منشاوى سلوک زاهدانه‏اى را در زندگى خود پیش گرفته بود و انسان متقى و وارسته‏اى بود که در هیچ تلاوتى بر اجر و پاداش آن سخنى نگفت. دوستان او نقل کرده‏اند پزشکان وى را از تلاوت قرآن بر حذر داشته بودند ولى او به خاطر زهد و علاقه‏اى که به قرآن داشت، نپذیرفت و منجر به بیمارى حنجره او گردید و بر اثر ابتلا به سرطان حنجره، سال 1348 ه.ق در قاهره دیده از جهان فرو بست و به شهید القرّاء معروف شد.
محمد صدیق منشاوى به تعداد کمى از کشورهاى جهان از جمله سوریه، کویت، و برخى کشورهاى حوزه خلیج فارس مسافرت نمود و به تلاوت قرآن پرداخت.
شعبان عبدالعزیز صیّاد
استاد صیاد از جمله قاریان بنام کشور مصر مى‏باشد. وى در کودکى موفق به حفظ کل قرآن گردید و مدارج و طبقات قرآنى را با موفقیت پشت سر گذاشت و در عنفوان جوانى جهت قرائت قرآن به رادیو مصر دعوت شد، وى از جمله قاریانى است که به سبک خاص خود تلاوت مى‏کند و در این زمینه صاحب سبک مى‏باشد.
استاد در قرائات سبعه تبحّر خاصى دارد، به خصوص قرائت حفص از عاصم و ورش از نافع که در این دو قرائت از اساتید بنام خود اجازه قرائت دارد.
وى به کشورهاى مختلف دنیا سفر کرده است که از آن جمله سفر به کشور جمهورى اسلامى ایران در سال 1370 ه.ش مى‏باشد.
ایشان به مناسبت سالگرد رحلت بنیانگذار جمهورى اسلامى، حضرت امام خمینى (ره)، به دعوت رادیو قرآن به ایران آمد و در شهرهاى تهران، مشهد، قم، اصفهان و رشت، دل‏هاى مشتاقان به قرائت قرآن را لبریز از نور معرفت الهى نمود.
از استاد صیاد تلاوت‏هاى مشهور بسیارى از جمله تلاوت سوره‏هاى فرقان، کهف، نجم، قمر، إسراء و آل عمران به جاى مانده است.
استاد احمد احمد نعینع‏
استاد احمد نعینع از معدود قرّائى است که هم در زمینه علم قرائت و هم کسب درجات علمى دانشگاهى موفق بوده است. وى به دلیل اخذ دکتراى پزشکى در میان مردم به «قارى طبیب» معروف است.
از جمله تلاوت‏هاى وى سوره یوسف در یکى از مساجد شهر قاهره است.
استاد نعینع در قرائت از شیوه استاد بنام عصر خویش، مصطفى اسماعیل پیروى مى‏کند و همواره یاد و نام وى را در ذهن‏ها زنده مى‏کند.
ایشان به اکثر کشورهاى عربى و اروپایى مسافرت نموده است.
محمد محمود الطبلاوى‏
استاد محمد محمود طبلاوى، شیخ المقارئ مصر، سال 1314 هجرى شمسى در شهر «نیت عقبه» استان جیزه مصر به دنیا آمد. او با تشویق پدرش به قرآن روى آورد و در نه سالگى قرآن را حفظ کرد و از آن پس نزد استاد «غنیم زحوى» قرائت را فرا گرفت به گونه‏اى که در یازده سالگى قرآن را با احکام و قواعد قرائت از حفظ مى‏خواند.
وى در سیزده سالگى به آموزشگاه قرائت دانشگاه الأزهر مصر راه یافت و پس از شش سال تحصیل، موفق به دریافت اجازه قرائت حفص، گواهى‏نامه عالى و گواهى‏نامه تخصصى علم قرائت شد.
استاد طبلاوى در شانزده سالگى تلاوت قرآن را در سطح کشور مصر آغاز کرد و به همراه اساتید بزرگى همچون: مصطفى اسماعیل، ابوالعینین شعیشع، عبدالفتّاح شعشاعى و على حزیّن در مجالس و محافل گوناگون قرائت مى‏کرد.
ایشان در سال 1349 در حالى‏که 35 سال داشتند وارد رادیو قاهره شد. و پس از مصطفى اسماعیل به عنوان قارى مسجد جامع الأزهر انتخاب شد و اکنون نایب رئیس قرّاء و عضو عالى مجلس اساتید قرائت است.
استاد هم‏اکنون هر هفته یک بار قرآن را از حفظ ختم مى‏کند، هر روز دو ساعت و نیم، پنج جزء قرآن را مرور مى‏کند ولى مایل نیست قرآن را بر اساس موسیقى یاد بگیرد، چون معتقد است قرآن داراى نغمه مخصوص خود است و نغمه خود قرآن مطابق با فطرت انسان است.
وى تاکنون به کشورهاى زیادى از جمله جمهورى اسلامى ایران، آلمان، انگلیس، ژاپن، کره، فرانسه، ایتالیا، تونس و لیبى مسافرت کرده و به قرائت قرآن پرداخته است.
از معروف‏ترین قرائت‏هاى ایشان، قرائت سوره‏هاى اعراف، مؤمن، زمر، حجر، و بقره مى‏باشد.
استاد شحّات محمد أنور
استاد شحّات محمد أنور سال 1329 هجرى شمسى در روستاى کفر الوزیر از استان دکحلیّه مصر به دنیا آمد، و به دلیل فوت پدرش در سه ماهگى دایى او شیخ حلمى محمد مصطفى تربیت وى را به عهده گرفت و قرآن را به او آموزش داد.
استاد از سه سالگى حفظ قرآن را شروع کرد و تا نه سالگى حافظ کل قرآن شد و پس از آن به مدت سه سال نزد «استاد شیخ على فرارجى» و «استاد حسین منصور» علم تجوید را فرا گرفت.
از دوازده سالگى قرائت قرآن کریم را در مجالس آغاز کرد و پس از ورود به مدارس علمیه قرائت، با اساتیدى همچون: «محمد رفعت»، «مصطفى اسماعیل»، «محمود على البنّا» و «ابوالعینین شعیشع» آشنا شد.
در 27 سالگى وارد رادیو مصر شد و به قرائت قرآن پرداخت و بعد از مدتى با پیشنهاد استاد عبدالباسط به عضویّت هیئت رئیسه انجمن قرّاء مصر در آمد.
استاد شحّات محمد أنور تا کنون به کشورهایى مانند جمهورى اسلامى ایران، نیجریه، قطر و مالدیو سفر کرده و به قرائت قرآن پرداخته است.
از معروف‏ترین تلاوت‏هاى ایشان، تلاوت سوره‏هاى قصص، نساء و احزاب مى‏باشد.
استاد أبوالعینین شعیشع‏
استاد أبوالعینین شعیشع سال 1343 هجرى قمرى مطابق با 1301 هجرى شمسى در منطقه مصر علیا متولد شد، مراحل اولیه قرائت را زیر نظر اقوام خود فرا گرفت و سپس در کنار اساتید فن قرائت به تکمیل این علم پرداخت.
استاد در خاندانى از قاریان قرآن کریم متولد شد و پرورش یافته است، و استاد عبدالفتاح شعشاعى عموى ایشان و استاد عبدالباسط خواهرزاده ایشان است.
وى سال 1360 قمرى در سن هفده سالگى براى اولین بار در رادیو مصر به تلاوت قرآن پرداخت. ایشان هنگام تلاوت قرآن، مفهوم آیات را توأم با لحنى دل‏نشین به شنونده اِلقا مى‏کند و تنها قارى عصر خویش است که به روش استاد محمد رفعت تلاوت مى‏کند.
استاد شعیشع در قرائت تسلّطى فوق العاده دارد، به انواع قرائات سبعه و عشره چیرگى دارد و اغلب قرائت خود را به طریق روایت حفص از عاصم تلاوت مى‏کند.
ایشان تا کنون در کشورهایى مانند: ایران، فرانسه، انگلیس، امارات متحده، سوریه، کویت، لبنان، عراق و عربستان به تلاوت قرآن پرداخته است.
از مهم‏ترین مسافرت‏هاى استاد ابوالعینین شعیشع، مسافرت به کاظمین همراه استاد عبدالباسط و استاد شعشاعى در سال 1320 هجرى شمى و همچنین به مسجد الأقصى در سال 1337 هجرى شمسى مى‏باشد.
معروف‏ترین تلاوت‏هاى ایشان، تلاوت سوره‏هاى هود، یوسف، نجم، قمر و آل‏عمران است.
راغب مصطفى غلوش‏
استاد راغب مصطفى غلوش سال 1317 هجرى شمسى در روستاى «برما» از شهر «طنطا»ى مصر دیده به جهان گشود.
او با تشویق پدرش ـکه از قاریان ممتاز بودـ در کودکى با قرآن آشنا شد. قرائت و حفظ قرآن کریم را نزد شیخ عبدالغنى شرقاوى آغاز کرد و سپس نزد شیخ ابراهیم طبهیلى ادامه داد و در سنین نوجوانى قرآن را حفظ کرد. او براى تکمیل دوره قرائت به مؤسسه احمدى طنطاو رفت و از استاد ابراهیم سلّام بهره برد.
از سن شانزده سالگى در محافل گوناگون به روایت ورش از نافع به تلاوت پرداخت و در 24 سالگى رسماً قرائت قرآن را در رادیو مصر آغاز کرد. ایشان ابتدا قرآن را به تقلید از سبک مصطفى اسماعیل تلاوت مى‏کرد ولى بعد سبک خاصى را براى خود برگزید.
استاد غلوش تا کنون به کشورهایى مانند جمهورى اسلامى ایران، آمریکا، فرانسه، کانادا و انگلیس مسافرت کرده است.
از معروف‏ترین تلاوت‏هاى ایشان تلاوت سوره‏هاى الرحمن، حاقه، احزاب و نساء مى‏باشد.
محمود على البنّا
استاد محمود على البنّا سال 1926 میلادى در «شراباس» از استان «منوفیه»ى مصر متولد شد. او با تشویق خانواده به فراگیرى قرآن روى آورد. مسجد احمدى شهر طنطاو، اولین مکانى بود که استاد از آن‏جا یادگیرى قرآن را آغاز کرد.
پس از آن با سپرى کردن دوره مقدماتى به مدرسه دینى واقع در مرکز استان منوفیه نقل مکان کرد و از محضر اساتید بزرگ علم قرائت بهره برد. علوم، فنون و قواعد تلاوت و قرائت‏هاى مختلف را آموخت و با کمک استاد ابراهیم سلام که از بزرگ‏ترین اساتید شهر طنطاو بود، توانست در این مسیر به پیشرفت چشمگیرى نایل آید، و وارد «الأزهر» شود و به تحصیل و سپس تدریس بپردازد.
همچنین وى توانست وارد رادیوى قاهره شود و به تلاوت قرآن بپردازد. مسجد احمدى و مسجد امام حسین(ع)، از مکان‏هایى است که استاد بارها در آن‏ها به تلاوت قرآن پرداخته است.
استاد محمود على البنّا پس از وفات شیخ محمود خلیل حصرى به سمت شیخ القرّایى مصر منصوب گردید و تا پایان عمر عهده‏دار این منصب بود.
استاد به هنگام قرائت، مفاهیم بزرگ قرآن را با حزن و خشیت صوت خویش جلوه‏گر مى‏ساخت به گونه‏اى که شنونده را محزون ساخته و به حالتى از خشیت الهى مى‏کشاند.
ایشان داراى فرزندان زیادى مى‏باشد که یکى از آنان شیخ احمد البنّا قارى مشهور مصر مى‏باشد که استماع تلاوت وى یادآور تلاوت محزون پدر فقید اوست.
استاد محمود على البنّا در سال 1985 میلادى پس از بازگشت از امارات متحده عربى به سبب بیمارى در قاهره درگذشت.
محمدرضا پورزرگرى‏
محمدرضا پورزرگرى سال 1349 در تهران متولد شد. ایشان در سال 1359 فراگیرى رآن را زیر نظر استاد سید محسن موسوى آغاز کرد و با قواعد تجوید، صوت و لحن آشنا شد و از آن پس به قرائت قرآن پرداخت، و در مسابقات مختلف قرائت قرآن شرکت کرد و مقام‏هایى را نیز کسب کرد مثلاً رتبه اول مسابقات سراسرى کشور در سمنان، و رتبه اول مسابقات بین‏المللى تهران در سال 1373.
وى تا کنون براى تبلیغات قرآنى به کشورهایى نظیر ماداگاسکار، اتیوپى، هندوستان، آفریقاى جنوبى و بوسنى هرزه گوین سفر کرده است.
عباس امام جمعه‏
عباس امام جمعه سال 1345 در تهران به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایى خود را در محله قنات آباد تهران آغاز کرد و در همان دوران نوجوانى با تشویق پدر و مادر خود به قرآن روى آورد. وى سپس در جلسات قرآنى شرکت کرد و روخوانى قرآن را نزد استاد مولایى فرا گرفت و به دلیل داشتن استعداد و جدّیت و پشتکار علم قرائت را نیز آموخت.
وى در مسابقات مختلف قرائت قرآن شرکت کرده و مقام‏هایى را به دست آورده است مثلاً رتبه اول مسابقات بین المللى مالزى سال 1368 و رتبه دوم مسابقات بین المللى عربستان سعودى سال 1370.
او همچنین با اهداف قرآنى به کشورهاى مختلف مانند عربستان، سوریه، لبنان، انگلستان، چین، و مالزى سفر کرده است.
امام جمعه هم اکنون دانشجوى رشته الهیات و معارف اسلامى است و در شوراى عالى قرآن صدا و سیما ـکه زیر نظر مقام رهبرى استـ نیز خدمت مى‏کند.
جواد فروغى‏
جواد فروغى سال 1358 در شهر مقدس مشهد دیده به جهان گشود.
وى در دو سالگى با حفظ سوره حمد و اخلاص کار قرآن را شروع کرد و از سه سالگى با قرائت قرآن آشنا شد. اساتید وى حاج حسین علمى، و حاج سید مرتضى سادات فاطمى بوده‏اند.
سبک وى در قرائت قرآن تقلیدى است، و از راه گوش دادن نوار قارى و تکرار آن (گاهى تا 50 بار) به فراگیرى سبک، نغمه و آهنگ قارى مى‏پرداخته است. از سه سالگى تا یازده سالگى به روش عبدالباسط قرائت کرده و طى دو سال بعد از آن، سبک‏هاى دیگرى همانند شحّات محمد انور و متولّى عبدالعال را فرا مى‏گیرد.
جواد فروغى از آن‏جا مشهور شد که قرآن را به سبک قارى مشهور جهان، عبدالباسط قرائت کرد و با صداى بچه‏گانه و دل‏پذیرى که داشت شنونده را به وجد مى‏آورد.
ایشان تاکنون علاوه بر شهرهاى ایران به کشورهایى مانند مالزى، سوریه، عربستان، سنگاپور، ترکمنستان و انگلستان سفر کرده و به قرائت قرآن پرداخته است.
عبدالباسط محمد عبدالصمد
استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد سال 1307 هجرى شمسى در شهر «ارمنت» از توابع استان قنا و اقع در جنوب مصر به دنیا آمد.
او در نوجوانى روخوانى قرآن را فراگرفت و در سن ده سالگى موفق به حفظ کامل قرآن کریم شد. در سن دوازده سالگى در مسابقات قرآن رتبه عالى را به دست آورد و تا چهارده سالگى قرائتهاى دهگانه را نیز آموخت و در شانزده سالگى قارى ممتاز مصر شناخته مى‏شد.
ایشان از تلاوت استاد رفعت از طریق رادیو بهره‏مند شد و استاد دیگر او شیخ محمد سلیم حماده بود که تجوید و علم قرائت را به او آموخت.
سال 1328 هجرى شمسى در سن 21 سالگى اجازه تلاوت قرآن در رادیوى مصر را کسب کرد و پس از محمود خلیل الحصرى، مقام شیخ القرّایى را حائز شد.
وى اگر چه از اساتیدى مانند مصطفى اسماعیل، شعشاعى و رفعت تأثیر پذیرفته است ولى داراى سبک خاصى است و قرآن را به شیوه‏هاى جذّاب قرائت مى‏کند به گونه‏اى که عدّه زیادى تا کنون از صداى گرم و دلنشین او مسلمان شده‏اند.
تلاوتهاى مشهور او، سوره‏هاى حشر، تکویر، حج، بلد، و یوسف است.
استاد به بعضى از کشورهاى عربى و مسلمان و بیشتر کشورهاى جهان مانند لبنان، عراق، عربستان، آمریکا، آفریقا، پاکستان، هندوستان، مالزى، اندونزى، برمه مسافرت کرده است.
در سال 1330 هجرى شمسى همراه اساتیدى مثل ابوالعینین شعیشع، عبدالفتاح شعشاعى و ابراهیم شعشاعى به عراق مسافرت کرد و سوره حشر و تکویر را در صحن مطهّر کاظمین تلاوت کرد.
او روز نهم آذر 1367 در سن شصت سالگى در قاهره چشم از جهان فرو بست.
مصطفى اسماعیل‏
استاد مصطفى اسماعیل در شهر طنطاو از کشور مصر متولد شد. از همان کودکى عشق و علاقه شدیدى به قرائت قرآن داشت و زیر نظر استاد سید البدوى قرآن را فرا گرفت و سپس به همراه محمود خلیل الحصرى در مؤسسه احمدى طنطاو نزد استاد ابراهیم سلام علم قرائت را آموخت.
او در اوّلین سفر به شهر قاهره، استاد محمد رفعت را ملاقات کرد، و نزد ایشان به تلاوت قرآن پرداخت و استاد، وى را تحسین کرد، و آینده‏اى درخشان را به او نوید داد.
مصطفى اسماعیل به تمام قرائت‏هاى هفتگانه تسلط داشت اما بیشتر به قرائت ورش تلاوت مى‏کرد، قرائت ایشان شیوه‏اى برجسته است که در آن هم‏زمان با تلاوت، مفاهیم عمیق قرآنى نیز به مخاطب اِلقا مى‏شود. هم‏چنین او به تمامى مقامات و الحان قرآنى، مهارت داشت به گونه‏اى که اهل فن او را یگانه مقرى قرآن مى‏دانند.
استاد به ترکیه، سوریه، عربستان و پاریس سفر کرده و در مساجدى همچون مسجد الحرام، مسجد الأقصى مسجد الحسین قاهره و مسجد بزرگ پاریس به تلاوت قرآن پرداخته است.
استاد مصطفى اسماعیل در سال 1356 هجرى شمسى در قاهره درگذشت.
سید متولى عبدالعال‏
سید متولى عبدالعال در خانواده‏اى متعهد و صوفى در مصر متولد شد. مادرش به خاطر علاقه به صوفیه نام او را سید ـکه نام سید احمد البدوى بودـ گذاشت. پدرش متولى نام داشت.
او از کودکى به مکتب رفت و در عین خردسالى سه جزء قرآن را حفظ کرد. در دوران نوجوانى علم قرائت و تجوید را آموخت و به مجالس مختلف قرآنى راه یافت و به تلاوت پرداخت.
وى از هفت سالگى حفظ قرآن را شروع کرد و پس از پنج سال حافظ کل قرآن شد.
او در آغاز از استاد عبدالباسط و مصطفى اسماعیل تقلید مى‏کرد و با تسلط به قرائت‏هاى گونان، سبک خاصى را آغاز نمود. استاد متولى عبدالعال معتقد است بهترین زمان براى قرائت قرآن و تمرین صوت، بعد از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب است که قارى باید الحان را با احساس قلبى و منطبق بر معانى و مفاهیم آیات قرآن کریم پیاده کند تا در جان و قلب مستمع نفوذ کند و صرف دانستن موسیقى به جهت زیبا ساختن صوت هیچ فایده‏اى نخواهد داشت.
ایشان در سال 1370 به همراه استاد شحّات محمد انور به جمهورى اسلامى ایران سفر کرد و ضمن داورى در هشتمین دوره مسابقات بین المللى حفظ و قرائت قرآن، در شهرهاى مختلف مانند قم، تهران، یزد و کرمان به تلاوت پرداخت.
مجید جعفرى تبار
حجة الاسلام والمسلمین استاد مجید جعفرى تبار در سال 1340 هجرى شمسى در شهر مقدس قم در خانواده‏اى روحانى چشم به جهان گشود و از همان خردسالى تحت تربیت پدر بزرگوارشان مرحوم آیت الله حاج شیخ محمود جعفرى تبار خواندن قرآن را آموختند.
ایشان قرائت و تحقیق مصطلح قرآنى را از سن 10 سالگى آغاز نموده و انس و ممارست زیاد با آیات و کتب تفسیرى باعث شد تا بتواند کل قرآن کریم را با 20 روایت ـ14 روایت مشهور و 6 روایت غیر مشهور ـحفظ نماید.
استاد جعفرى‏تبار در زمینه تفسیر، علوم و معارف قرآنى، صاحب آثار متعددى مى‏باشند و همین احاطه به علوم قرآنى باعث گردیده تا سبک زیباى تلاوت ایشان مبتنى بر «تطابق لحن با معنى» استوار گردد و همین امر موجب گردیده تا شنونده در هنگام شنیدن تلاوت ایشان به درک عمیق‏ترى از آیات الهى نایل گردد. تأثر شدید مستمعین در جلسه تلاوت آیات آخر سوره بقره که در شب شهادت حضرت على(ع) ـمصادف با چهلمین شب درگذشت پدر استاد جعفرى تبار ـ اجرا شده تأیید کننده این مطلب است. این تلاوت و نیز تلاوت سوره توحید که به وجوه مختلف تلاوت شده است از زیباترین تلاوت‏هاى ایشان مى‏باشد.
ایشان در شهرهاى مختلف ایران به تلاوت پرداخته ولى عمدتاً جلسات تلاوت خود را در مسجد رفعت قم برگزار مى‏کند. جلسات مرکزى فنون قرائت و معارف قرآنى در سال 1369 زیر نظر ایشان تأسیس شد.
زندگى‏نامه محمّدجواد پناهى طوسى‏
محمّدجواد پناهى طوسى در سال 1344 شمسى در مشهد مقدس متولد شد. وى از هفت سالگى با تشویق پدرشان، شروع به تلاوت قرآن نمود و نخستین استاد ایشان مرحوم حاج جعفر ذکرگو بود و در حال حاضر داراى لیسانس علوم قرآن و حدیث از دانشکده الهیّات مى‏باشد.
ایشان در مسابقات قرآنى بسیارى در داخل و خارج کشور شرکت کرده که در موارد زیر، موفق به کسب رتبه اوّل شده است:
1. مسابقات دانش آموزى و دانشجویى کل کشور، سال 2
1357. مسابقات مقاطع سال چهارم دبیرستان‏هاى کشور، سال 3
1362. مسابقات جوانان هلال احمر کشور، سال 4
1363. مسابقات بسیج و نیروهاى مسلّح کشور، سال 5
1363. مسابقات کشورى سازمان حجّ و اوقاف، سال 6
1368. هفتمین دوره مسابقات بین المللى قرآن کریم در حسینیه ارشاد تهران، بین 48 کشور جهان، سال 7
1368. مسابقات جهانى سوریه، سال 1369
ایشان جهت نشر و اشاعه فرهنگ قرآنى، تا کنون یازده بار به بیت اللّه الحرام مشرّف شده و به کشورهاى سوریه (دو مرتبه)، پاکستان (دو مرتبه)، چین، لبنان، بنگلادش، امارات، بحرین، آفریقاى جنوبى، ایتالیا، اسپانیا، انگلستان، فرانسه، و بلژیک مسافرت کرده است.
زندگى‏نامه محمّد گندم نژاد طوسى‏
محمّد گندم نژاد طوسى، مشهور به سعید طوسى در سال 1344 شمسى در مشهد مقدس متولد شد. وى از پنج سالگى شروع به آموختن قرآن کریم نمود. ابتدا در یکى از مکتب‏خانه‏هاى مشهد که قرآن را به سبک هجى تدریس مى‏نمودند، به مدت یک سال شرکت کرد و سپس در جلسات قرائت به طور مستمر حضور داشت.
ایشان از سال 1372 در مسابقات سازمان حجّ و اوقاف شرکت کرد و تا سال 1377 حائز رتبه‏هاى مختلفى شد. در مسابقات بین المللى حفظ و قرائت قرآن کریم در سال 1372 در سوریه و در سال 1373 در عربستان سعودى به نمایندگى از جمهورى اسلامى ایران شرکت داشت. سرانجام در سال 1377 در مسابقات بین المللى مالزى، در میان سى کشور جهان، رتبه اول را به دست آورد.
ایشان جهت نشر و اشاعه فرهنگ قرآن کریم، نه بار به حج مشرف شده و به کشورهاى سریلانکا، چین، کویت، امارات، بنگلادش، پاکستان، آذربایجان شوروى و سوریه سفر نموده است.
(0) نظر
برچسب ها :
X