از پيشگامان اسلام
پیشگامى در کارهاى شایسته و پیمودن راههاى خیر و نیکى, همیشه و همه جا ارزشمند و ستودنى است. به همین جهت, آنانکه در سالهاى آغازین دعوت پیامبر و تبلیغ اسلام, لبیک گوى آن نداى آسمانى شدند, بعنوان مسلمانان اولیه و پیشاهنگان پذیرش دعوت حق, از احترام خاصى برخوردارند.((اروى)) نیز یکى از آن چهره هاى پیشگام در مسلمانى است.گفتیم که شوهرش عمیربن وهب بود. از این خانواده, پسرى به نام ((طلیب)) پا به عرصه وجود نهاده بود و همزمان با آغاز اسلام, جوانى بود که در پى آیین محمدى((ص)) ره سپرد. در روزهایى که جلسات دعوت پنهانى در خانه ((ارقم بن ابى الارقم)) تشکیل مى شد, پاى طلیب به آن محفل کشیده شد و دعوت حضرت محمد را پذیرفت و مسلمان شد.از آنجا بیرون آمده و نزد مادرش ((اروى)) رفت و به وى گفت: ((من پیرو محمد شدم و مسلمان گشتم.))مادرش گفت: پسرخاله ات محمد, سزاوار آنست که او را حمایت و پشتیبانى کنى و برایش همچون بازویى باشى. به خدا سوگند! اگر ما زنان توان آن کارهایى را داشتیم که مردان بر آن توانا هستند, ما نیز پیرو محمد مى شدیم و از او دفاع مى کردیم.طلیب گفت: مادر! مگر چه مانعى دارد که تو هم مسلمان شده, تبعیت از رسول خدا کنى؟ برادرت حمزه هم مسلمان شده است.اروى پاسخ داد: ببینم خواهرانم چه مى کنند, آنگاه من هم مانند یکى از آنان خواهم بود.طلیب به مادرش اروى گفت:تو را به خدا, پیش حضرت محمد((ص)) برو و بر او سلام بده و رسالتش را تصدیق کن و به یگانگى پروردگار و نبوت محمد گواهى و شهادت بده.اینگونه بود که اروى مسلمان شد و همواره با زبان رسا و گویاى خود, از پیغمبر خدا پشتیبانى مى کرد و پسرش طلیب را نیز به حمایت و یارى پیامبر اسلام, تشویق و ترغیب مى کرد. 
(0) نظر
برچسب ها :
u

((اروى)) کیست

؟

خاندان شریف و ریشه دار ((هاشم)), در عصر تاریک جاهلیت هم با چهره هاى نورانى و ارزشمند, افتخار می آفرید.

عبدالمطلب بزرگ خاندان بود و فرزندان متعددى داشت که روشناى دیده اش بودند و بازوى قدرتش. شش تن از فرزندانش دختر بودند. ((اروى)) یکى از شش دختر عبدالمطلب, جد رسول خدا بود. دختران دیگرش عبارت بودند از:

ام حکیم, عاتکه, صفیه, بره, امیمه.

هر کدام از این دختران, ویژگیها و خصایص ستودنى داشتند. از خاندانى که سایه پر مهر عبدالمطلب بر آن سایه افکن باشد, جز این هم انتظار نبود. اما در این میان, اروى که عمه پیامبر خدا محسوب مى شد, از زنان نامور و سخنور و شاعر بود, زبانى فصیح و بیانى رسا داشت. وى دورانى از بعثت پیامبر و سالهاى آغازین آیین اسلام را درک کرده و به نبوت حضرت محمد ایمان آورده بود. از این رو از زنان بزرگوار صحابى به شمار مىآمد که همواره مدافع مکتب پیامبر و مشوق فرزندانش به حمایت و یارى رسول الله بود. خود از پیروان خالص آن حضرت بود و فرزندانش را هم به این راه, فرا مى خواند.

مادرش را به نام ((فاطمه بنت عمرو فخرومى)) گفته اند. برخى نیز نوشته اند که مادرش صفیه دختر جندب بن حجیر بوده است.

وى در عصر جاهلیت مى زیست و شوهرش ((عمیربن وهب)), نوه عبدمناف بود.

با آنکه هنوز اسلام حضرت محمد((ص)) در آسمان مکه ندرخشیده بود, لیکن تبار پاک بنى عبدمناف و سنن ابراهیمى و آیین حنیفیت که در این دودمان ریشه داشت, زمینه را براى پذیرش اسلام, فراهم ساخته بود. به همین سبب على رغم کارشکنیها و دشمنیهاى قریش, افراد این خاندان حنیف, مشتاقانه آغوش به روى اسلام مى گشودند.

(0) نظر
برچسب ها :
X