فریاد من از داغ توست ، اینگونه خاموشم نکن ،
حالا که یادت میکنم ، دیگر فراموشم نکن . . .
بلند ترین شاخه درخت ، یک واژه را می فهمد ، و آن هم تنهائیست . . .
چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند ، تماشای تو زیباست اگر بگذارند
به من عاشق مسکین به حقارت منگر ، دل ما وسعت دریاست اگر بگذارند . . .
بمون بگو چکار کنم ، دنیا پر از درد و غمه / تموم زندگیم توئی ، تو هم که اخمات تو همه !
ولادت امام و نامگذاری امام جعفر صادق، امام ششم شیعیان، در هفدهم ماه ربیع الاول سال 83 هجری قمری در مدینه متولد گردید. کنیه ایشان ابوعبدالله و لقبشان صادق می باشد. پدر ارجمندشان امام محمد باقر(ع) و مادرش ام فروة است. پیامبراکرم(ص) سالها قبل از ولادت آن حضرت را خبر داده وفرموده بود نام او را صادق بگذارید، زیرا از فرزندان او کسی است که همنام اوست، اما دروغ می گوید(منظور آن حضرت جعفر کذاب بوده است) دوران قبل از امامت در دوران قبل از امامت، حضرت شاهد فعالیتهایپدر خویش در نشر معارف دینی و تربیت شاگردان وفادار و با بصیرت بود. امام باقر در مناسبتهای مختلف به امامت و ولایت فرزندش جعفر صادق تصریح فرموده و شیعیان را پس از خودش به پیروی از او فرا می خواند. لذا احادیث زیادی مبنی بر نص امامت حضرت صادق نقل شده است. امام صادق در سال 114 هجری قمری پس از شهادت پدرش در سن 31 سالگی به امامت رسید. دوران امامتش مصادف بود با اواخر حکومت بنی امیه که در سال 132 به عمر آن پایان داده شد و اولین حکومت بنی عباس اوضاع جامعه در آغاز حکومت حضرت در آغار امامت حضرت افرادی از شیعیان و حتی بستگان حضرت حاضر به قبول امامت ایشان نبودند، لذا حضرت از راههای گوناگونی کوشیدند آنها را به قبول راه صحیح وادار سازد و در این زمینه به اذن خداوند معجزاتی نیز انجام دادند. دوران امام جعفر صادق در دیگر دوران های ائمه معصومین(ع) دورانی منحصر به فرد بود و شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر آن حضرت در زمان هیچ یک از امامان وجود نداشته است و این به دلیل ضعف بنی امیه و قدرت گرفتن بنی عباس بود. این دو سلسله مدتها در حال مبازره با یکدیگر بودند که این مبارزه در سال 129هجری وارد مبارزه مسلحانه و عملیات نظامی گردید. این کشمکشها و مشکلات سبب شد که توجه بنی امیه و بنی عباس کمتر به امامان و فعالیتشان باشد. از این رو این دوران، دوران آرامش نسبی امام صادق و شیعیان و فرصت بسیار خوبی برای فعالیت علمی و فرهنگی آنان به شمار می رفت. جنبش فرهنگی در دوران امامت حضرت عصر آن حضرت همچنین عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معرف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حکام اموی باعث تشدید این وضع شده بود لذا خلا بزرگی در جامعه آن روز که تشنه هر گونه علم و دانش و معرفت بود. به چشم می خورد. امام صادق با توجه به فرصت مناسب سیاسی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجد آورد و در رشته های مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد. شاگردانی چون: هشام بن حکم، مفضل بن عمر، محمد بن مسلم ثقفی، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، جابر بن حیام و... تعداد شاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته اند. ابو حنیفه رئیس یکی از چهار فرقه تسنن مدتی شاگرد ایشان بود و خودش به این موضوع افتخار کرده است. امام از فرصت های گوناگونی برای دفاع از دین و حقانیت تشیع و نشر معارف صحیح اسلام استفاده می برد مناظرات زیادی نیز در همین موضوعات میان ایشان و سران فرقه های گوناگون انجام پذیرفت که طی آنها با استدلال های متین و استوار، پوچی عقاید آنها و برتری اسلام ثابت می شد.همچنین در حوزه فقه و احکام نیز توسط ایشان فعالیت زیادی صورت گرفت، به صورتی که شاهراههای جدیدی در این بستر گشوده شد که تاکنون نیز به راه خود ادامه داده است. بدین ترتیب، شرایطی مناسب پیش آمد و معارف اسلامی بیش از هر وقت دیگر از طریق الهی خود منتشر گشت، به صورتی که بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینه ها از امام صادق نقل گردیده و مذهب تشیع به نام مذهب جعفری و فقه تشیع به نام فقه جعفری خوانده می شد. حاکمان معاصر همانطور که گفته شد امام بین دو دوره عباسی و اموی و دوران گذار از امویان به عباسیان می زیست. ایشان از میان خلفای اموی با افراد زیر معاصر بود:1- هشام بن عبدالملک(105-125 ه ق)2- ولید بن یزید بن عبدالملک(125-126)3- یزید بن ولید بن عبدالملک(126)4- ابراهیم بن ولید بن عبدالملک(70 روز از سال 126)5- مروان بن محمد(126-132)و از خلفای عباسی نیز معاصر بود با:1- عبدالله بن محمد مشهوربه سفاح(132-137)2- ابو جعفر مشهور به منصور دوانیقی(137-158)نباید تصور کرد که امام به کلی خود را از جزئیات و امور سیاسی دور نگه داشت، بلکه همواره از وقتهای مناسب برای ترویج حقانیت خود و بطلان هیات حاکمه بهره می برد و بدین منظور نمایندگانی را نیز به مناطق مختلف بلاد اسلامی می فرستاد. عباسیان برای کسب قدرت و محبوبیت در دلهای مردم از وجهه اهل بیت پیامبر استفاده می کردند و حتی شعارشان " الرضا فی آل محمد" بود. آنان به دنبال اشخاصی با وجهه مردمی بودند که هم از بستگان پیامبر باشند و هم در میان مردم محبوبیت داشته باشند. لذا بهترین شخص در زمان عباسیان امام صادق بود. امام صادق پیشنهاد آنان را رد کردند و فرمودند: نه شما از یاران من هستید نه زمانه، زمانه من است. حتی برخی از بستگان آن حضرت نزدیک بود با این پیشنهادها فریب بخورند، اما امام با روشنگری خاص خود به آنان فهماندند که به ظاهر توجه نکنند. امام می دانست که عباسیان نیز هدفی جز رسیدن به قدرت ندارند و اگر شعار طرفداری از اهل بیت را مطرح می کنند، صرفا به خاطر جلب حمایت توده های شیفته اهل بیت است. امام می دید که سران سیاسی ونظامی عباسیان در خط مستقیم اسلام و اهل بیت نیستند و لذا حاضر نبود با آنان همکاری کرده و به اقداماتشان مشروعیت بخشد. چنانچه در تاریخ می بینیم که چه جنایتی کردند و چه خونهایی ریختند تا پایه های عباسیان محکم گردد از حوادث مهم در زمان امامت حضرت، قیام عمویش زید ابن علی است که شکست خورد و با شهادت زید به پایان رسید. شهادت حضرت صادق (ع) پس از به قدرت رسید عباسیان، همانطور که آن حضرت پیش بینی کرده بود فشار بر شیعیان افزایش یافت و با روی کار آمدن منصور این فشار به اوج خود رسید. امام نیزاز این فشارها مستثنی نبود. این دوران، یعنی چند سال آخر عمر آن حضرت بر خلاف دوران اولیه امامتشان، دوره سختی ها و انزوای دوباره آن حضرت و حرکت تشیع بود. منصور شیعیان را به شدت تحت کنترل قرار داده بود. سرانجام کار به جایی رسید که با تمام فشارها، منصور چاره ای ندید که امام صادق را که رهبر شیعیان بود از میان بردارد و بنابراین توسط عواملش حضرت را به شهادت رساند. آن حضرت در سن 65 سالگی در سال 148 هجری به شهادت رسید و در قبرستان معروف بقیع در کنار مرقد پدر و جد خودش مدفون گردید. در زمینه فضایل و مکارم اخلاقی حضرت صادق روایات و وقایع بسیار زیادی نقل شده است، آن حضرت با رفتار کریمانه و خلق و خوی الهی خود بسیاری از افراد را به راه صحیح هدایت فرمود، به گونه ای که پیروان دیگر مکاتب و ادیان نیز زبان به مدح آن حضرت گشوده اند.
زندگی پرتو عصر است که در بزم وجود ، به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است . . .
دیرگاهیست که تنها شده ام / قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است / باز هم قسمت غم ها شده ام
دگر آئینه ز من با خبر است / که اسیر شب یلدا شده ام
من که بی تاب شقایق بودم / همدم سردی یخ ها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید / تا نبینم که چه تنها شده ام . . .
در اوج دل نشاندمت ، در رهگذار زندگی زمانه گر خزان شود ، توئی بهار زندگی . . .
گاه سکوت یک دوست معجزه میکنه ، و تو می آموزی که همیشه ، بودن در فریاد نیست .
شب شکست ، پیمان شکست ، عهدی شکست ، قلبی شکست
از شکست هر شکستی بر دلم آهی نشست . . .
گوهر دل را نزن بر سنگ هر ناقابلی ، صبر کن پیدا شود گوهر شانس قابلی . .
از فراق تو مرا هر نفسی صد آه است ، از تو غافل نیستم ای دوست خدا آگاه است . . .
کاش تفسیرم بلد بودی کمی !!!
چون ز یارو در میان گور پرسیدند این
بازگو بر ما ز اصل و فرع و احوالات دین
گفت از اصلش اگر گویم همان زن اولی
گر ز فرعش دختر یکدانه آقا ولی !
گفت سائل مرده شویت را که اصلت " فاطی " است
رو به منکر کرد : ـــ این مردک حسابی قاطی است !
وانگهی خود بی تومان و بی ریال و آس و پاس
زن ستانده با نداری دوبله ــ آنهم زاپاس !!!
گفت یارو آن شنیدستم ز احوالات دین
سوره ... که گفتا زن بگیرید یک دو جین !
هفده ربیع الاول، سالروز طلوع خورشید پرفروغ آسمان علم الهى و برگیرنده نقاب از چهره حقایق، امام جعفر صادق علیه السلام بر همه مسلمانان عالم مبارک باد!
ای ششم پیشوای اهل ولا
خلق را رهبری به دین هدی
پای تا سر خدا نمایی تو
هم ز سر تا بپای صدق و صفا
ولادت امام جعفر صادق علیه السلام و نبی اکرم (ص) مبارک