فلسفه و آثار ازدواج در آئین اسلامخداوند سبحان در قرآن مجید فلسفه ازدواج را آرامش روح و روان و ایجاد پیوند دوستى و محبت بیان مى کند و این را از نشانه هاى خود مى خواند: «ومن آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم مودة ورحمة، روم آیه 21» ترجمه: از نشانه هاى او این است که براى شما همسر آفرید تا با او آرام بگیرید و میان شما مهر و محبت قرار داد. ازدواج آثار فردى, اجتماعى و اقتصادى فراوانى دارد. از نظر فردى, انسان متأهل, احساس مسئولیت مى کند و چشمش از نگاه به نامحرم پاک مى شود و قلب سلیم پیدا مى کند. پیامبر(ص) فرمود: هرکدام از شما توانایى دارید همسر اختیار کنید, زیرا ازدواج, چشم را از نامحرم بهتر مى پوشاند و پاک دامنى نیکوترى مى بخشد. از نظر اجتماعى نیز ازدواج پیامدهاى مثبتى دارد. کاهش فسادهاى اخلاقى و جنسى, تضمین سلامت روانى افراد, ایجاد محیطى امن و آرام براى یکایک اشخاص و… از جمله آثار و فواید مثبت ازدواج است. مرحوم علامه محمدتقی جعفری (ره) درجواب فیلسوف شهیر اروپایی برتراند راسل که پرسیده بود چرا اسلام این قدر به ازدواج بها داده و برایش قانون وضع کرده است، نوشت: «با ازدواج میخواهد انسان به وجود آید، مساله تولد انسان مطرح است». ارضای غریزه جنسی و تامین نیازهای فیزیولوژیک انسان از آثار مثبت ازدواج است؛ ولی میتوان فلسفه و حقیقت ازدواج از نظر اسلام را در سه امر جستجو کرد: تکمیل، تسکین و تولید |
راههای مبارزه با پیدایش گناه در اسلام اسلام از راههای متعددی با پیدایش گناه مبارزه می کند: موعظه، امر به معروف، نهی از منکر، و خود تربیت که اصلا مردم را اینطور باید تربیت کرد، در جای خود ( راههای مناسبی) است. یکی دیگر این است که اصول زندگی را بر اساسی قرار می دهد که موجبات غوایت و گمراهی و موجبات تشویق و تهییج به گناه پیدا نشود. مسأله عفاف از همین قبیل است، که اسلام از طرفی کوشش می کند غریزه از طریق ازدواج مشروع اشباع شود، با عزوبت و تجرد در حد اکثر مخالفت می کند در قرآن می خوانیم:«و انکحوا الایامی منکم و الصالحین من عبادکم و امائکم،نور/32»"، به مسأله ازدواج تشویق می کند: حتما و حتما پسر و دختر باید ازدواج کنند. برای اینکه موجبات بی عفتی فراهم نشود تشویق شدید به ازدواج می کند و با عزوبت و تجرد در هر شکلی مخالف است. در اسلام ازدواج یک سنت الهى است. گر چه امروز مساله ازدواج آنقدر در میان آداب و رسوم غلط و حتى خرافات پیچیده شده که به صورت یک جاده صعب العبور یا غیر قابل عبور براى جوانان در آمده است، ولى قطع نظر از این پیرایه ها، ازدواج یک حکم فطرى و هماهنگ قانون آفرینش است که انسان براى بقاء نسل و آرامش جسم و روح و حل مشکلات زندگى احتیاج به ازدواج سالم دارد. اسلام که هماهنگ با آفرینش گام بر میدارد نیز در این زمینه تعبیرات جالب و مؤثرى دارد، از جمله حدیث معروف پیامبر (ص) است:«تناکحوا، و تناسلوا تکثروا فانى اباهى بکم الامم یوم القیامه و لو بالسقط»: ازدواج کنید تا نسل شما فزونى گیرد که من با فزونى جمعیت شما حتى با فرزندان سقط شده در قیامت به دیگر امتها مباهات مى کنم! و در حدیث دیگر از آن حضرت مى خوانیم:«من تزوج فقد احرز نصف دینه فلیتق الله فى النصف الباقى»: کسى که همسر اختیار کند نیمى از دین خود را محفوظ داشته، و باید مراقب نیم دیگر باشد. چرا که غریزه جنسى نیرومندترین و سرکشترین غرائز انسان است که به تنهائى با دیگر غرائز برابرى مى کند، و انحراف آن نیمى از دین و ایمان انسان را به خاطر خواهد انداخت. باز در حدیث دیگرى از پیامبر (ص) مى خوانیم «شرارکم عزابکم»: بدترین شما مجردانند. به همین دلیل در آیات مورد بحث و همچنین روایات متعددى مسلمانان تشویق به همکارى در امر ازدواج مجردان و هر گونه کمک ممکن به این امر شده اند مخصوصا اسلام در مورد فرزندان مسئولیت سنگینى بر دوش پدران افکنده، و پدرانى را که در این مسئله حیاتى بى تفاوت هستند شریک جرم انحراف فرزندانشان شمرده است چنانکه در حدیثى از پیامبر (ص) مى خوانیم:«من ادرک له ولد و عنده ما یزوجه فلم یزوجه، فاحدث فالاثم بینهما !»: کسى که فرزندش به حد رشد رسد و امکانات تزویج او را داشته باشد و اقدام نکند، و در نتیجه فرزند مرتکب گناهى شود، این گناه بر هر دو نوشته مى شود! و باز به همین دلیل دستور مؤکد داده شده است که هزینه هاى ازدواج را اعم از مهر و سایر قسمتها سبک و آسان بگیرند، تا مانعى بر سر راه ازدواج مجردان پیدا نشود، از جمله در مورد مهریه سنگین که غالبا سنگ راه ازدواج افراد کم در آمد است. در حدیثى از پیامبر اکرم (ص) مى خوانیم: «شوم المرئه غلاء مهرها » زن بد قدم زنى است که مهرش سنگین باشد. و باز در حدیث دیگرى که در ذیل حدیث فوق وارد شده مى خوانیم «من شومها شدة مؤنتها»: یکى از نشانه هاى شوم بودن زن آن است که هزینه زندگى ( یا هزینه ازدواجش) سنگین باشد. و از آنجا که بسیارى از مردان و زنان براى فرار از زیر بار این مسؤلیت الهى و انسانى متعذر به عذرهائى از جمله نداشتن امکانات مالى مى شوند در آیه«و أنکحوا الأیمى منکم و الصلحین من عبادکم و إمائکم إن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله وسع علیم(نور/32)»: (مردان و زنان بى همسر را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بى نیاز مى سازد، خداوند واسع و آگاه است). صریحا گفته شده است که فقر نمى تواند مانع راه ازدواج گردد، بلکه چه بسا ازدواج سبب غنا و بى نیازى مى شود. دلیل آن هم با دقت روشن مى شود، زیرا انسان تا مجرد است احساس مسؤلیت نمى کند نه ابتکار و نیرو و استعداد خود را به اندازه کافى براى کسب در آمد مشروع بسیج مى کند، و نه به هنگامى که در آمدى پیدا کرد در حفظ و بارور ساختن آن مى کوشد و به همین دلیل مجردان غالبا خانه به دوش و تهى دستند! اما بعد از ازدواج شخصیت انسان تبدیل به یک شخصیت اجتماعى مى شود و خود را شدیدا مسئول حفظ همسر و آبروى خانواده و تامین وسائل زندگى فرزندان آینده مى بیند، به همین دلیل تمام هوش و ابتکار و استعداد خود را به کار مى گیرد و در حفظ در آمدهاى خود و صرفه جوئى، تلاش مى کند و در مدت کوتاهى مى تواند بر فقر چیره شود. بى جهت نیست که در حدیثى از ~امام صادق علیه السلام=امام صادق علیه السلام=12749~ مى خوانیم الرزق مع النساء و العیال: روزى همراه همسر و فرزند است. و در حدیث دیگرى از پیامبر (ص) مى خوانیم: مردى خدمت حضرتش رسید و از تهیدستى و نیازمندى شکایت کرد پیامبر (ص) فرمود: «تزوج، فتزوج فوسع له »ازدواج کن، او هم ازدواج کرد و گشایش در کار او پیدا شد !. بدون شک امدادهاى الهى و نیروهاى مرموز معنوى نیز به کمک چنین افراد مى آید که براى انجام وظیفه انسانى و حفظ پاکى خود اقدام به ازدواج مى کنند. هر فرد با ایمان مى تواند به این وعده الهى دلگرم و مؤمن باشد، در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (ص) نقل شده: «من ترک التزویج مخافة العیلة فقد ساء ظنه بالله ان الله عز و جل یقول ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله» ترجمه: کسى که ازدواج را از ترس فقر ترک کند گمان بد به خدا برده است، زیرا خداوند متعال مى فرماید: اگر آنها فقیر باشند خداوند آنها را از فضل خود بى نیاز مى سازد. |
صل نهم
در عرصه علم و تکنولوژیهر ساله با پدیدههای نوینی مواجههستیم که علیرغم م ید بودنشانمضراتی را نیز به دنبال دارند. از جملهاین پدیدهها که امروزه اذهان عمومی رانیز به خود مشغول داشته ماهواره است. ماهوارههای مخابراتی و ارتباطی ازجمله انواع ماهوارهها هستند کهاهدا خاصی را دنبال میکنند؛ مثلاستیلای رهنگی برای تولیدات انبوهاستعمارگران تا از این طریق به اهدا شوم خود دست یابند؛ البته ماهوارههامیتوانند عامل ارتباطی مهمی برایتبادل اخبار و رویدادهای جدید و اشاعه رهنگهای اصیل و شناساندن ممالکبدون صر هزینه س ر باشند. مضراتسیاسی، اقتصادی- اجتماعی ، رهنگی ونظامی نیز از نتایج ماهوارهها است. ازتأثیرات جهانی ماهوارهها کاهش نقشدولتها، ایجاد تغییرات رهنگی واجتماعی و ا زایش آگاهی است. برایمقابله با ماهواره میتوان به تدابیردرونمرزی و برونمرزی دست زد. اینترنت: بستر بسیار مناسبی برایتبادل اطلاعات به شمار میرود. اینترنتسیستم اطلاعاتیای است که نباید از آن قط به عنوان ابزار است اده کرد. اینسیستم توانایی تغییر در ا کار،ارزشها، تبادل ایدههای نو، تعاملاطلاعات و اشاعه آنها در حدی گسترده رادارد. موارد است اده اینترنت بسیارزیاد است و از آن میتوان به عنوان یکمنبع آموزشی، سرگرمی و ت ریحی،اطلاعرسانی و اطلاعیابی است ادهکرد.
در جامعه ما رهنگ ارتباطش اهی از رهنگ مکتوب رواج بیشتریدارد، لذا رادیو به دلیل انتقال سریعپیام و پوشش وسیع بر سایر رسانههابرتری دارد. رادیو با توجه به خصوصیاتخاص خود در حدی بسیار راگیر بارسیاستگذاری رهنگی جامعه را به عهدهدارد. مزایای رادیو به قرار زیر است: وریت، کم خرج بودن، قابلیت انعطا ،تحرک، سرعت، عمومیت و اقتصادی بودن.
البته معایبی نیز به شرح زیر دارد: ازبین بردن اثر پیام، عدم تقرب و کمبودخاصیت جذب.
صنعت سینما و تلویزیون ازشگ تانگیزترین پدیدههای عصر حاضراست. ن وذ و جاذبه تلویزیون و نقش آن درآموزش، جهتدهی و قالبسازی ارزشهاامری انکارناپذیر است. مزایای متعدداین ابزار سب شده سیاستبازان از اینابزار برای شکل دادن ا کار و به عنوانمهمترین ابزار برای تبلیغ سیاستبرونمرزی است اده کنند. تلویزیونیکی از قویترین عناصر زمان درشکلگیری ارزشها، هنجارها، ر تار وروابط ردی و اجتماعی است که میتواندتأثیرات مثبت و من ی را القا کند.
سینما از مظاهر تمدن در هر جامعهایبه شمار میرود و وسیلهای است برایهدایت در جامعه. سینما کاملترین ورساترین شاخه هنر است و زبان آن تأثیر وقالعاده شدیدی دارد. سینما درانتقال پیام از کاربردهای بالقوه وبال عل دارد و در هدایت جامعه به سویارزشها نقش حائز اهمیتی ای امیکند.
بهرهگیری صحیح از ابزارانتقال پیام از ارکان اطلاعرسانیمو ق است. ویدئو به عنوان یک تکنولوژیپیشر ته در صورتی که به گونه صحیح ومطلوب مورد است اده قرار گیردمیتواند به عنوان ابزاری م ید درخدمت رشد و تعالی رهنگ دینی باشد.
پیدایش ال با و کتابت بعد از زبانبهعنوان با اهمیتترین تحول زندگی بشرمطرح است. در پرتو کتابت ت کر دچاردگرگونی شد و بر پیچیدگی آن ا زوده شد.نوشتار به عنوان مهمترین ابزارارتباطی؛ گذشته و حال را به هم پیوندداده است. در حال حاضر رسانههاینوشتاری به گروههای مختل تقسیممیشوند. مطبوعات، روزنامهها، مجلاتو کتاب از مهمترین رسانههای نوشتاریبه شمار میآیند. مطبوعات به خاطر دردسترس بودن، تنوع محتوا و مطالب طبقاتمردم را به خود جلب میکند. نقشانکارناپذیر مطبوعات در ایجاد و هدایتو شکلگیری ا کار عمومی وتأثیرگذاری بر تحولات اجتماعی وسیاسی جوامع امری است که امروزه موردپذیرش همگان است. بر طبق دیدگاهصاحبنظران اثر رسانهها به سه دستهشناختی، نگرشی و ر تاری تقسیم میشود.
روزنامهها نیز از با ن وذترینوسایل انتقال اخبار هستند و نقش مهمی درن وذ بر ا کار عمومی دارند.روزنامهها این خصوصیات را دارند: وسعتخبر، دوام و تنوع، انعطا پذیری،اعتبار در جامعه، پوشش وسیع وکنترلپذیری؛ البته کوتاهی عمر ومطالعه کوتاه نیز از معایب آن به شمارمیرود.
مجلات نیز از دیگر وسایلانتقال پیاماند و دارایتقسمبندیهایی از لحاظ منطقه تحتپوشش خود دارند. مجلهها با رنگآمیزیو اعتقاد در نزد خوانندگان و بقا وکارایی که دارند، توجه جوانان هر جامعهرا به خود جلب کردهاند و محل خوبی برایانتقال ارزشها به شمار میآیند.بزرگترین عیب مجلات در عدمانعطا پذیری آن از نظر قبول آگهیاست.
کتابها در قرون گذشته قط بهعنوان وسیله و مرجع آشنایی با علم و رهنگ کاربرد داشتند ولی با گسترشمطبوعات، کتابها نیز برای مدت طولانیاصالت خود را ح ظ کردند.
برای برقراریارتباط در هر جامعه به تناسب نیازهایدرک شده و پیشر تهای به وجود آمده درطول زمان ابزار و وسایل معینی به وجودآمده است. این وسایل به سه دسته سمعی،بصری و سمعی و بصری تقسیم میشوند.وسایل سمعی و بصری بهترین وسیله درانتقال پیام هستتند.
سخنرانی،مطبوعات، رادیو، تلویزیون، سینما،ماهواره و اینترنت از مهمترین ابزارانتقال پیام هستند.
ارتقای تکنولوژی سبب کوچک شدنکره زمین و همسایگی ملل دور دست شده است.انسان موجودی اجتماعی است و پیچیدگیجوامع، پیچیدگی روابط انسان را بهدنبال دارد. در این میان رسانهها نقشمؤثری در آسان کردن روابط بر عهدهدارند. وسایل و کش یات تازه با خوددنیای نو و ارزشهای نو و در عین حالرسالت جدید را به همراه میآورند.وسایل ارتباط جمعی با وظای خبری وآموزشی، راهنمایی و رهبری، ت ریحی،تبلیغی، همگنسازی و احساس تعلقاجتماعی را بر عهده دارند
قلمرو اطلاعرسانی ازحقیقت تا نیرنگ و ریب گسترده است. بهاعتقاد بسیاری از اندیشمندان هد ارتباطات تحت تأثیر قرار دادنارزشها، ا کار، عقاید، تمایلات ور تار مردم جامعه است. حضرت امام خمینیره دو هد نهایی برای تبلیغات قائلاست:- اهدا مربوط به رد و دیگری جامعهانسانی. هد اول دور ساختن انسان ازمراحل پایین زندگی و رساندن به مدارجبالای انسانی است و دیگری اصلاح جامعه وزدودن ظلم و توحیدی کردن جامعه است.اهدا انتقال پیام در ایدئولوژیها ودیدگاههای مختل مت اوت است ولی بهطور کلی دو دیدگاه مادی و ارزشی رادنبال میکند. وسایل ارتباط جمعی برهمه جنبههای زندگی بشر تأثیر گذار استو نتایج تأثیر آنها از جهات شخصی،سیاسی، اقتصادی، زیباییشناختی واخلاقی آنچنان شدید است که هیچگوشهای از وجود یزیکی و روحانی مارا دست نخورده به حال خود رها نمیکند.
یکی از آثارکلی رسانهها ایجادزمینههای رهنگپذیری است.
شیوههایی را که برای تحتتأثیر قرار دادن ا راد به کار میرود نون تبلیغات مینامند. این نونمت اوت هستند و کاربرد هر یک در شرایطخاصی است. هر شیوهای به شرایط تبلیغبستگی دارد. برخی از این شرایط وخصوصیات سنتها، آداب و رسوم، میزانآگاهی و نوع و میزان اطلاعات و معلوماتیاست که ا راد از قبل دارند. نوناطلاعرسانی به سه نوع تقسیم میشوند؛نوع اول: حیثیت که شامل نونی است کهمحتوای پیام به نحوی ارائه میشود کهبیانگر ارزشهای جامعه است. نوع دوم:تحری که در آن تبلیغات سعی میکندچنین وانمود کند که تبلیغات نیست. درنوع سوم یعنی ناامنی با نونی سر و کارداریم که در آن تبلیغات به مردم خبرهاییرا یادآوری میکند که از آنگریزاناند.
تبلیغات بر اساس منبعبه سه دسته س ید؛ با پیام آشکار و بیپرده، خاکستری؛ رستادگان با ظرا ت ومهارت و پنهانی به انتقال پیاممیپردازند و سیاه؛ که پیامی دروغین وغیر واقعی دارد.
پیامها بر اساس اثرنیز میتواند تأثیر مثبت یا من یداشته باشند.
انتقال پیام در عصر جدید ازبنیاد دگرگون شده و بشر شاهد پیدایشارتباطات الکترونیکی است. تبلیغاتکنونی خصلت علمی یا تهاند و برمشاهده دائمی گرایشها وعکسالعملهای ا کار عمومی متکی است.در انتقال پیام ارکان و ویژگیهایانتقال، اصول اطلاعرسانی و پیام مطرحاست. خود پیام از 4 رکن پیام رسان، محتویپیام، وسیله ارتباطی پیام و ویژگیهایمخاطبان تشکیل یا ته است. پیامرسانباید واجد اعتبار، جذابیت و مقصد روشنباشد. پیام روح تبلیغ است و در انتقال آنباید از هیجان، طرح جنبههای مثبت ومن ی وآثار تقدم و تأخر پیام است ادهشود. کانال ارتباطی نیز با نوع هد برقراری ارتباط و جمعیت مخاطب انتخابمیشود. در انتقال پیام اگر تنها آگاهکردن هد باشد وسایل ارتباط جمعیبهترین نوع کانال هستند. انتقال پیام قط با وجود مخاطب معنی پیدا میکند وما باید در انتقال پیام به ویژگیهایجنسی، میزان هوش و آگاهی و تجربههایمثبت و من ی مخاطب توجه داشته باشیم.اطلاعرسانی از دیدگاه اسلام امریضروری است و لس ه وجودی آن به شرحزیر است:
ضرورت تبلیغ الگوهایاسلامی، مرزناپذیری جغرا یای تبلیغاتاسلام، آزاداندیشی و عدالتجویی. درادامه بحثی پیرامون ضرورت تبلیغ ازدیدگاه دوب و کوبلر ارائه شده است.
در انتقال پیام همچنین میتوانازروش همراهی، انگیزش ت کر و روشالگویی، روش گام به گام، ن ی و اثبات وروش استدلالی که از بهترین روشها استو سبب رشد جامعه و ارتقای سطح رهنگمیشود سود جست.
دراین صل ارتباطات و تبلیغات ازدیدگاههای مختل ی تعری شدهاند.ارتباطات به معنی منتقل کردن ارزشها،عقاید و ا کار برای دیگران و سعی درنهادینه کردن آنها است. در راه انتقالپیام شناخت و ارزیابی رهنگ، آداب ورسوم و نیازهای مردم از بهترینشیوههای انتقال پیام است. برای شناختر تار انسان ابتدا باید ویژگیهای ردی، اعتقادی و کری آنها را شناخت.زیرا این ویژگیها نوعی آمادگی در شخصایجاد میکند که بر اساس آن، نسبت بهمسائل واکنش نشان میدهد. دنیای معاصردنیای بحران ارزشها است، از یک طر رونق صنعت، تکنیک و مکتبهای لس ی،روانشناختی، جامعهشناسی و غالب شدنروحیه اصالت سود بر آدمیان و از طر دیگر نگرش شکآلود یلسو ان معاصربه مبانی معر تی، همه و همه تزلزلی درذهن آدمیان جویای آرامش ا کنده است.بحرانی که تنها دور ماندن از ارزشهایوالای دینی آن را موجب شده است.
ارزشها عبارت از احکام وداوریهاییاست که رد در ترجیح دادن یا ندادنموضوعها یا اشیا صادر میکند.
امروزه قدرتها برای ح ظ منا عخودبا است اده از شیوههای علمی در صددشناحت با ت رهنگی و ارزشی جوامعهستند و با تغییر در نگرش آنهاعکسالعملها و واکنشهای مطلوب خودرا در ا راد ایجاد میکنند. ا کارعمومی نیز بخشی از نیروی درونی و باطنییک ملت است که یکی از مهمترین مسائل درامر انتقال پیام، دستیابی به شناختیروشن از ا کار عمومی است. ارتباطاتاساس تغییرات اجتماعی است و با تعلیم وتربیت ت اوت دارد. واژه تبلیغ در قرآنبسیار به کار ر ته است و خداوند ازپیامبران به عنوان مبلغان رسالات الهییاد کرده است. امام خمینی ره در توصی تبلیغ بر پایه اصول اسلامیمی رماید:«تبلیغ که همان شناساندنخوبیها و تشویق به انجام آن و ترسیمبدیها و نشان دادن راه گریز از آن استاز اصول بسیار مهم اسلام عزیز است».
از دیدگاه اسلام میتوان از طریقنصحوخیرخواهی، خلوص، روتنی، ر ق ونرمش، صبر و استقامت پیام خود را بهدیگران انتقال داد.
مجری طرح:جواد منزه
همکاران اصلی طرح: جعفرطالبیانشریف، عفت فراحتی
بنیادحفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس،1382 قرن بیستم به عصر ارتباطات وکامپیوتر نامگذاری شده است. غرب با بهکارگیری این نآوری به خانههان وذ کرد و اعتقادات و ارزشهایی راکه مانند دژ محکم است و شخصیت ا راد درآن پرورش مییا ت تهدید کرد. مسئلهجهانی شدن نیز از دغدغههایی است کهصاحبنظران را به ت کر واداشته است؛زیرا جهانی شدن بر سرنوشت همه رهنگها اثر میگذارد. به هر حالما ناچار به رویارویی با چنین مسئلهایهستیم و باید در مقابل آن به تأملدرباره رصتها و تهدیدهای آنها بپردازیم وکنش مناسب با آن را برنامهریزی کنیم.مقابله کارآمد و م ید در صحنهارتباطات مستلزم شناخت همهجانبهابزارها، امکانات و نیز شیوههایمقابله با آن است. امروزه علاوه برتدابیری که برای ح ظ امنیت ملی صورتمیگیرد، بحث درباره ماهیت ارتباطاتمدرن و میزان و تأثیر کارایی آن درپیشبرد اهدا و انتقال ارزشها امریبس حیاتی است. زیرا برخی از رسانههابرای شکست دادن و رهبری کردن ملتها،ارزشها، عقاید و احساسات آنان را هد گر تهاند. رهنگ و ارزشهایمعنویدژ حیاتی یک ملت است. اگر دروازههایاین دژ بر روی بیگانگان باز شود و بهتصر معیارها و هنجارهای دیگراندرآید، آن ملت خودآگاه یا ناخودآگاهپاسدار منا ع مهاجمان پنهان رهنگیمیشود. این واقعیت مسلمی است که از دلحوادثی تاریخی و از عمق تجربیات مستمربشری به ظهور رسیده است. این کار از طریقابزارهای کارآمد تکنولوژی مدرنارتباطیو شیوههای علمی انتقال مییابد ومهمترین دستاویزی که از این طریقمیتواند مورد تهاجم قرار بگیرد،ارزشها، اعتقادات، ایمان ودینباوری ملتها است.
طرح وق باهمکاری بنیاد ح ظ آثار و نشر ارزشهاید اع مقدس خراسان در 10 صل گردآوریشده است.
اصول آموزش نماز به کودکان و نوجوانان (3)
اصول آموزش نماز به کودکان و نوجوانان (3)
باید کودک را به مظاهر عمل و تکرار در این ظاهر انس دهیم تا باطن او شکل گیرد. تجارب و تعالیم علمی نشان داده اند، که حتی عمل ریایی در صورت تکرار در فردی تثبیت میشود. پس از تثبیت، میتوان یک عمل ریایی را به صورت واقعی و بی ریا درآورد; به شرط اینکه نیت عمل را عوض کند.
این روش، بویژه درباره کودک مؤثر است. مثلاً، ممکن است کودک یا نوجوانی از طرف امام جماعت تشویق شود و خاطرهی خوشی در ذهنش شکل بگیرد. لذا، وی مدتی به خاطر همین تشویق، به مسجد میرود. پس از مدتی، جاذبههای معنوی مسجد و حالات نماز گزاران به هنگام نماز، این فرد را مجذوب خود میکند و او را فردی مذهبی بار میآورد.
این گونه، ما کودک را به تکرار ظاهر در عبادت سوق میدهیم، تا زمینه برای انس به عبادت، تثبیت عمل و ایجاد عادت، در او فراهم آید[1].
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم ـ، بزرگ مربی مکتب اسلام، در زمینهی آموزش نماز و تکرار آن برای نوهی گرامی شان، حضرت امام حسین علیه السلام چنین رفتاری داشتند: «روزی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلّم قصد خواندن نماز را داشتند. امام حسین علیه السلام در کنار جد بزرگوارشان بودند و قصد همراهی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم را داشتند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم تکبیر گفتند، ولی امام حسین علیه السلام نتوانستند آن را تکرار کنند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم تکبیر دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم را گفتند. بالاخره، در هفتمین بار، تکبیر امام حسین علیه السلام صحیح ادا شد و نماز آغاز گردید»[2]. این شیوه رفتار نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم ـ، میتواند الگو و روش خوبی برای والدین و مربیان باشد. آنان باید همانند پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم ـ، مراحل رشد کودک را در نظر بگیرند و سعی کنند با صبر و حوصله، به نیاز فطری کودکان پاسخ مناسب بدهند.
هنر بزرگ والدین و مربیان این است که دنیای کودک را درک نمایند و بدانند که برخی از مسائل که ممکن است برای بزرگسالان خسته کننده باشد، برای کودکان لذت بخش است.
کودک از تکرار مکررات همچون خواندن و ذکر مکرر قصهها و داستانها اصلاً خسته نمیشود. اگر بیان این داستانها با صوت خوش و ریتم و آهنگ مطلوب باشد، کودک کاملاً مجذوب و علاقمند میشود. در این باره، مادران بخوبی میدانند که بعضی قصهها را صدها بار تکرار کرده اند، ولی باز هم کودک به آن علاقه نشان داده است.
لذا، توصیه میشود که والدین نماز را با حال مناسب و صوت و آهنگ موزون قرائت کنند، تا کودکان بیشتر به کلام الهی جذب شوند.در این باره، والدین میتوانند به قرائت نمازهای علمای ربانی گوش دهند و آنها را ضبط کنند تا هم خودشان و هم کوکانشان، بهره مند شوند.
6ـ اصل آسان گیری در آموزش مسائل دینی
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در مناسبتهای مختلف، تأکید کردند: «دین اسلام آسان است و دینداری مشکل نیست. مبادا، افراد نادان بر خود سخت بگیرند. مبادا متولیان امور دینی، کاری انجام دهند که مردم تصور کنند دینداری مشکل است و با سخت گیریهای بیجا، مردم را از دین فراری دهند»[3].
«روزی پس از نماز، مردم اطراف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم را گرفتند و از ایشان مسئلهای پرسیدند. چندین بار سؤال کردند: آیا فلان کار اشکال دارد؟
آن حضرت فرمودند: اشکال ندارد. ای مردم! دین خدا در آسانی است[4]. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم این سخن را سه بار تکرار کردند.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «خداوند اسلام را تشریع کرد، آن را آسان و گشاده قرار داد، و سخت و تنگ نگرفت»[5].
وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم افرادی را برای تبلیغ و ارشاد مردم و آشنا کردن آنان با مبانی اسلام اعزام میکردند، یکی از مهمترین رهنمودهایشان این بود: «مژده بدهید، نترسانید، آسان بگیرید و سخت نگیرید»[6].
در برنامههای جمعی و عبادات اجتماعی اسلام، روی موضوع خودداری از تندروی و سختگیری و خسته نکردن افراد، عنایت خاصی شده است. اولیای گرامی اسلام، توصیههای فراوانی کردهاند که مبادا از رعایت حال و حفظ نشاط افراد غفلت شود، و از عبادات و مراسم اسلامی به جای جاذبه، علاقه و سازندگی تنفر، دافعه و فرار اشخاص حاصل آید.
به همین دلیل در احادیث متعددی، توصیه فراوان شده است که نمازهای جمعه و جماعات، نباید به گونهای باشد که به خاطر طولانی شدن آنها حقوق ضعیفان، سالمندان و کودکان از بین برود.
در این باب، از سوی اولیای عظیم الشأن اسلام توصیههای فراوانی رسیده است که برای الگو قرار دادن عمل آن بزرگواران، مواردی را بررسی میکنیم[7].
انس بن مالک روایت کرده است: «نماز پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم از همه کاملتر و کوتاهتر بود»[8].
معاذ پسر جبل که در یکی از مساجد مدینه پیشنماز بود، روزی در نماز جماعت سورهی بزرگی را خواند. وی نماز را آنقدر طول داد، که مردی (پیرمردی) که در آن نماز جماعت شرکت کرده بود، در اثر خستگی و ناتوانی طاقت نیاورد، و نتوانست نماز خود را به جماعت و همراه معاذ به پایان برساند. از این رو، وی وسط نماز قصد فرادا نمود، نماز خود را تمام کرد، سوار مرکب شد و به سراغ کار خود رفت. وقتی خبر این گونه نماز جماعت خواندن به اطلاع پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم رسید، آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلّم بسیار ناراحت شدند و دستور دادند معاذ را حاضر کنند. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم با ناراحتی به او فرمودند: «یا معاذ، ایاک ان تکون قتانا» (ای معاذ! دیگر این طور نباشد که مردم را از نماز جماعت فراری بدهی، بلکه در نماز جماعت سورههای کوتاه را بخوان»[9].
آسانگیری در مسائل دینی کودکان، از اهمیت مضاعف و بسزایی برخوردار است. در دوران خردسالی، در نماز به گونهای عمل کنیم که کودک احساس جبر و خستگی نداشته باشد. نماز نباید برای او امری سنگین و کسل کننده شود. به مصلحت او است که نمازها، با ذکرها، رکوع و سجود خسته کننده و طولانی نباشد. حتی سفارش شده است که به خاطر چند کودکی که با شما به نماز ایستاده اند، آن را سریعتر بخوانید، و از برخی کارهای مستحبی صرف نظر کنید. هوشیار باشید که او کودک است و حال و روحیهی شما را ندارد; بویژه که از بسیاری حالات و رفتار شما سر در نمیآورد و معنای عبارات شما را نمیفهمند.[10]
میرزای نوری در مستدرک الوسائل مینویسد: «امام سجاد علیه السلام کودکانی را که نزد او بودند، وا میداشتند که نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشا را با هم بخوانند. به آن حضرت اعتراض شد. فرمود: این عمل برای آنان سبکتر و بهتر است و سبب میشود که به خواندن نماز پیشی بجویند و برای خوابیدن و یا سر گرمی به کار دیگر، نماز را ضایع نسازند. و امام علیه السلام ـ، کودکان را به چیز دیگری غیر از نماز واجب دستورشان نمیدادند و میفرمود: اگر قدرت و طاقت بر خواندن نمازهای واجب داشتند، آنان را محروم نسازید»[11].
ابن قداح روایت کرده است که امام صادق علیه السلام فرمودند: «ما به فرزندان خود دستور میدهیم مادامی که در حال وضو هستند و مشغول کار دیگری نشده اند، نماز ظهر را با نماز عصر، و نماز مغرب را با نماز عشا بخوانند»[12].
بعضی والدین و مربیان که اصرار دارند از روی جبر و اکراه و بدون توجه به حال و روحیهی کودک او را نماز خوان بار آورند، آنان ناخودآگاه لامذهبهای آینده و افرادی عقدهای میپرورانند. چنین افرادی، در نخستین فرصتی که به قدرت و استقلالی دست یابند، دین و عبادت را ترک خواهندکرد. طبیعی است، مسئولیت چنین وضعی بر عهدهی کسانی است، که چنین زمینهای را فراهم کردهاند [13].
دکتر احمدی در این باره نقل میکند: «شخصی را میشناسم که پزشک متخصص تغذیه است. او فردی است که عِرق ملی خوبی هم دارد و در آلمان زندگی میکند. وی میگفت: پدر من از متدینین سر شناس یکی از شهرهاست، و همه چیز او سر جای خودش است; نماز خواندنش، اعمال عبادی اش و... با وجود آن که در شهر سرد سیری بودیم، صبحها ما را از خواب بیدار میکرد تا نماز بخوانیم. بعد، خودش در اتاق دیگری مشغول نماز خواندن میشد. ما تدبیری اندیشیدیم تا از وضو گرفتن در آن هوای سرد خلاص شویم. بنابراین، بدون آن که وضو بگیریم، در اتاقمان با صدای بلند در حالی که خوابیده بودیم نماز میخواندیم.
بعد از چند بار، پدرمان فهمید و با کتک ما را وادار کرد که وضو بگیریم و نماز بخوانیم. بعد از مدتی، ما یاد گرفتیم که این کار را بکنیم: برای وضو گرفتن میرفتیم، ولی وضو نمیگرفتیم. سپس، ما میایستادیم و بلند بلند نماز میخواندیم تا نشان بدهیم که داریم نماز میخوانیم. بدین گونه، پدرم من، خواهران و برادرانم را وادار به نماز خواندن میکرد. و الان، هیچ یک از ما نماز نمیخوانیم [14].
7ـ اصل هماهنگی خانه، مدرسه و جامعه (مسجد، رسانهها و...) در آموزش مسائل دینی.
یکی از عوامل مؤثر در تکوین شخصیت علمی، معنوی و جسمی کودک و نوجوان، ایجاد هماهنگی و همکاری مثبت و سازنده بین خانه، مدرسه و جامعه (مسجد، رسانهها و...) است .
برای رسیدن به اهداف تربیت دینی و ترویج فرهنگ نماز، همکاری همه ارگانها و نهادها بویژه نهادهای فرهنگی و تربیتی ضرورت نام دارد.
خانه، مدرسه و جامعه (مسجد، رسانهها و...) در انجام دادن وظایف تربیتی و پرورش مسائل دینی، مکمل یکدیگرند.
پیوند و ارتباط نزدیک خانه، مدرسه و جامعه (مسجد و رسانهها و...) با یکدیگر، در واقع پیوند استوانههای تربیت صحیح و منطقی است. امروزه، لازم است مدارس یک علاقه واقعی و باطنی، برای حضور مستمر و ارتباط نزدیک دانش آموزان با مساجد، در آنان ایجاد کنند. در این راستا، مدارس نباید فقط به ساختن نمازخانهها اکتفا کنند. هر چند ساخت و توسعه نمازخانهها اقدامی مثبت و ارزنده برای رسیدن به ارزشها و مقدسات والای دینی است، اما هیچگاه جای مساجد و اثرات سازندهی آنها را نمیگیرد.
لازم است، همهی تلاش دست اندرکاران تعلیم و تربیت، بر این باشد که پیوندی واقعی نه ظاهری و صوری بین خانه، مدرسه و جامعه ایجاد کنند. با این گونه پیوند، هم خانه به فضایی اسلامی و آکنده از ارزشهای معنوی تبدیل میشود و هم، مدرسه نقش سازنده و هدایتگری در زمینهی ارزشهای دینی مییابد. از این رو، با هماهنگی و یکسانی فضای حاکم و ارزشهای معنوی و دینی در خانه و مدرسه، بسیاری از تعارضات و مشکلاتی که ممکن است برای کودکان در نتیجهی ناهماهنگی بین خانه، مدرسه و جامعه ایجاد شود، بر طرف میگردد.
البته، این پیوند باید مستمر باشد; نه مقطعی و وابسته به شرایط خاص. چنین پیوندی، کاری گروهی و حرکتی اجتماعی را میطلبد. این گونه کارها، بس پیچیده است و با چند بار بردن دانش آموزان به مسجد و حضور فیزیکی آنان، نمیتوان به نتایج مطلوب و رضایتبخش رسید.
فرهنگ انس گرفتن با مسجد و در رأس آن نماز به عنوان یک حرکت ارادی، آگاهانه و مستمر، باید از آغاز دوران کودکی در نظام تربیتی خانه، مدرسه و جامعه به عنوان یک اصل مهم تربیتی مدّنظر قرار بگیرد تا فطرت خداجوی کودک به گونهای رشد و پرورش یابد، که هیچ عامل و شرایطی نتواند موجبات انحراف او را فراهم سازد.
در آموزش و پرورش قدیم، همهی مسئولیتهای تربیتی را مدرسه بر عهده میگرفت. در تربیت جدید، این حقیقت پذیرفته شده است که آموزش و پرورش مدرسه بدون همکاری آگاهانه و فعالانهی خانواده، نتیجهی مطلوبی نخواهد داد. دلیل چنین نگرشی آن است که کودک بیشتر اوقات فراغت خود را در خارج از مدرسه و اغلب در خانه و جامعه میگذراند. از آنجا که کودک از والدین و جامعه متأثر میشود، خنثی کردن اثرات محیط خارج از مدرسه در مدت محدود درسی، بسیار سخت و گاهی غیر ممکن است. در واقع، امروزه اگر خانواده، مدرسه و جامعه (مسجد و...) نسل جدید را به سوی یک هدف و روش واحدی سوق ندهند، نمیتوان امیدی به پیشرفت دینی جامعه داشت. اگر این مثلث تربیتی (خانه، مدرسه و جامعه) در برنامهها و روشها هماهنگی لازم را نداشته باشند، در روند رشد دینی کودک و نوجوان اختلال به وجود خواهد آمد; که اولین عارضهی آن، تعارض است. متأسفانه، باید اذعان کرد که فعالیتها در این راستا، هماهنگ، همجهت و همخوان نیست. حتی در مواردی، ممکن است با فعالیتهای موازی و گاهی مغایر، انرژی و توان یکدیگر را خنثی و کاهش دهند.
به طور مثال، بعضی خانوادهها اطلاعات چندانی از دین ندارند. از طرفی، مدرسه تکالیف سختی بر بچههای این گونه خانوادهها تحمیل میکند. این تعارض باعث میشود که نوعی دو گانگی در کودکان و نوجوانان به وجود آید.
نمونهی دیگر اینکه، برخی خانوادهها که به مذهب توجه دقیق و لازم ندارند، در محافل و میهمانیها بدون توجه به مسائل شرعی برای بچههایشان لباس هایی انتخاب میکنند که با آن مجالس تناسب داشته باشند از سویی، اصرار مدارس بر این است که دانش آموزان پوشش و لباس مناسب با شرع بپوشند. در اینجا نیز اختلاف میان خانه و مدرسه، برای بچهها تعارض به وجود میآورد.
پی نوشت ها:
[1] . قائمی، اقامهی نماز در دوران کودکی، 36 37.
[2] . مجلسی، بحار الانوار، ج 43، 307.
[3] . محمدی ری شهری، جشن تکلیف، 86.
[4] . ابن حنبل، مسند، ج 5، 69.
[5] . ابویعلی، مسند، ج 3، 50، حدیث 2452.
[6] . ابن هشام، السیرة النبویة، ج 4، 237.
[7] . صادقی اردستانی، پیوند، 57 58.
[8] . ابن حنبل، مسند، ج 3، 100.
[9] . حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 5، 47.
[10] . قائمی، اقامه نماز در دوران کودکی و نوجوانی، 35
[11] . نوری، مستدرک الوسائل، ج 15، 160، و ج 3، 19; کلینی، کافی، ج 2، 409; حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 3، 14 و 16.
[12] . حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 15، 183.
[13] . قائمی، اقامه نماز در دوران کودکی، 36.
[14] . احمدی، مجموعه مقالات دومین کنگره سراسری انجمنهای اولیا و مربیان کشور، 194.
محمدرضا مطهری مجله مسجد، ش5