در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم / آید از تربت من بوی وفاداری تو...
متولدین فروردین، نماد: حمل
متولدین فروردین، نماد: حمل
ویژگیها و خصوصیات کلی متولدین فروردین ماه:
ماجرا جو و پرجنب و جوش
پیشگام و متهور
پر شور و شوق و اطمینان بخش
پویا و حاضر جواب
جنبه منفی شخصیت متولدین فروردین ماه:
خودخواه و جوشی (عصبی)
شتاب زده، تابع امیالی آنی و کم صبر و طاقت
بیاحتیاط، بیباک و نترس
ماه فروردین که اولین ماه از شروع سال محسوب میشود، در حقیقت زمان پیدایشهر شروع تازه است. قوچ جوان، ماجراجو، بلند پرواز، تابع امیال آنی، پرحرارت وسرشار از انرژیست. او هم از نظر فکری و هم از نظر عملی پیشگام است و نقطهنظراتی عاقلانه دارد و شخصی خردمند محسوب میشود. متولدین فروردین ماه ازهر گونه مجادلهای استقبال میکند و تحت هیچ شرایطی تغییر عقیده نمیدهند و تا بهاهدافشان نرسند، دست از تلاش و کوشش بر نمیدارند. متأسفانه اگر به نتیجهمطلوب و دلخواهشان نرسند، خیلی سریع کاسه صبرشان لبریز میشود.
متولدین فروردین ماه ذاتا افرادی بیباک و پر دل و جرأت زاده شدهاند و به افرادی کهمطیع آنها هستند علاقه زیادی دارند و به منظور رسیدن به اهداف و مقاصدشان از آنهانهایت استفاده را میبرند. از آنجایی که آنها به سرعت در عمل و در احساسات از حداعتدال خارج میشوند، ممکن است برای افراد تابع و خود تولید دردسر و مشکلنمایند. آنها از انجام کارهایی که دلیل موجهی برای آن نمییابند و یا با آن مخالفند،شدیدا سرباز میزنند و هرگز تسلیم نمیشوند. به گونهای مثبت و گاهی منفی نگرانخود هستند و در ارتباط با پیشبرد کارها و موفقیت هایشان تا سر حد جنون وآزمندی متکی به خود و تا حدی خود محور محسوب میشوند. انرژی سرشار آنهاباعث میشود که پرخاشگر، بیپروا، جسور، ستیزه خو، خستگیناپذیر، جنجالی،اهل جر و بحث، سرسخت، عصبی، جوشی، زودرنج و کینه توز باشند، به خصوصاگر احساس کنند که به شخصیت آنها توهین و بیاحترامی شده است.
شعارشان در زندگی «دست به کار شو و پیش برو» است. آنها برای نشان دادنخودشان آزادی عمل میخواهند و بیاختیار میشوند. آنها میخواهند در هر جمعیافکار و توجهات دیگران را به خود جلب کنند. به همین دلیل گاهی اوقات ناخواستهارتباط گیری دیگران را با خودشان کاری دشوار میسازند.
متولدین فروردین ماه در روابطشان با دیگران بیرو درواسی، رک، بیپرده، مستقیم وواقع بین هستند و دوستانی مطمئن، سخاوتمند، بلندنظر، بزرگوار، باگذشت و دستو دلباز به شمار میروند. آنها در عشق، عاطفی و در عین حال مشکل پسند و وسواسیمحسوب میشوند. اگرچه در نحوه ارتباطگیریشان با دیگران یک جنبه منفی دارند.آنها به راحتی و به سرعت از کم تحرکی و میانه روی دوستان خود به خشم میآیند،ولی خودشان اصلا حساسیت دیگران را در نظر نمیگیرند. حتی امکان دارد که بهبیراهه بروند و دست به ازدواجی نسنجیده و زود هنگام بزنند که احتمالا عواقب وپیامدهایی بد به بار میآورد.
بهتر است آنها به روحیه و شخصیت خلاق آگاهی کامل داشته باشند و آن را دست کمنگیرند. چون با توجه به آن نه تنها بیشتر میتوانند از زندگی شان لذت ببرند، بلکهدیگر هرگز توسط دیگران تحت فشار قرار نمیگیرند و همیشه در دل افراد جاییدارند. متأسفانه آنها در هیچ زمینهای سعی نمیکنند که اعتدال را رعایت کنند یعنی یاخودشان از دیگران کنارهگیری میکنند و یا توسط دیگران کنار زده میشوند. آنهاخواهان اختیار کامل هستند که این حالت گاهی اوقات برای دیگران ناخوشایند وقابل اعتراض است. پس بهتر است که احساسات و عواطف فرو خوردهشان را بهجریان بیندازند و آن را فراموش کنند. لازم است که در امر پول خرج کردن نیز اعتدالرا رعایت نمایند، از عواطف و احساسات منفی مثل رنجش خاطر، عصبانیت،بیزاری، حسرت خوردن و ترحم جویی اجتناب ورزند. فقط آنچه که برای سرشت وطبیعتشان لازم و ضروری است یعنی صداقت و صراحت را در نظر داشته باشند.
متولدین فروردین ماه از نظر ذهنی واقع نگر هستند. آنها به شدت طرفدار تلاشهایبیحاصل و عبث هستند. با این که حاضر جواب و تیز هستند ولی در عین حال گاهیاوقات بیش از حد نترس، خوش بین، فاقد دقت لازم و توانایی برای ارزشیابی وسنجش مشکلاتی در زمینه کار و وظیفه میشوند. آنها باید خویشتن داری وخودداری را تمرین کنند تا بتوانند ویژگیها و گرایشات شخصیتشان را نسبت بهتفوق و برتری در جامعهای که در آن زندگی میکنند، نظم و ترتیب دهند و از ضرر وزیان جلوگیری به عمل آورند.
لازم است که آنها ابتدا در نظر بگیرند که به خاطر چه چیز و چه کسی در حال مجادلههستند و اگر مسیرشان در زندگی مشخص نباشد، از خودشان سؤال کنند و به ندایدرونی خویش گوش فرا دهند. مطمئنا پاسخ صحیح را دریافت خواهند کرد. اگرمتولدین فروردین ماه هدف مشخصی نداشته باشند و یا فاقد انگیزه و دلیل خاصی بهپیشروی و مجادله ادامه دهند، بیشتر شبیه گوسفند میشوند تا قوچ و این اصلا باطبیعت و سرشتشان سازگاری ندارد.
آنها باید به نحو مؤثری استوار باشند و اصلا ترس به دل راه ندهند، چون قدرت هستهاصلی طبیعت شان است. اگر آنها از درون ترس و وحشتی احساس میکنند، باید درتاریخچه شخصیت خویش به دنبال یک سابقه از حوادث منفی بگردند، مثلخشونت و یا مورد بد رفتاری قرار گرفتن توسط دیگران و یا شاید هم در بچگیتوسط خانوادهشان از چیزی ترسانده شدهاند که درنتیجه اکنون قدرت استقلال و قوهابتکارشان خنثی شده است. این حالت باز دارنده اشتیاق و میل طبیعی آنها نسبت بهپیشبرد زندگیشان به عنوان یک قهرمان است که ذاتا به آن شکل متولد شدهاند.
این حالت بر عکس هم میتواند باشد، به این شکل که چنین تأثیرات منفی ونامطلوبی ممکن است قدرت بیش از حدی به آنها دهند که این با نیازها وحساسیتهای ذاتی شان در تضاد است.
آنها در مشاغلی مثل ورزشکار، کوهنورد، پزشک، کاشف (نظریات جدید و کشفسرزمینهای ناشناخته و نامکشوف)، و کارهای پر مخاطره مثل فضانورد، سرباز،دریانورد، خلبان موفق خواهند بود. اگرچه در سیاست و صنعت نیز میتوانند حالتمرئوس و فرمانبردار را ایفاء کنند.
اگرچه قوچ علامت برج حمل است، ولی همچنان یک بره کوچک و معصوم دروجودشان هست که گاهی اوقات بدون هیچ گونه مقاومتی در برابر خواستهها ونیازهای یک موقعیت اجتماعی و با کمی نشان دادن ملایمت و بدون درگیریمیتوانند به اهداف خود رسیده و موفق شوند. آنها باید تفاوت بین آنچه که میتواندباعث تغییرشان شود و آنچه که نمیتواند را در نظر بگیرند واز استعداد سرشار خوددر این زمینه بیبهره نمانند. البته این مستلزم صبر و شکیبایی است که در این صورتقطعا به کمک نرمی و ملایمت ذاتی و احساسات سرشارشان میتوانند به بزرگترینموفقیتها نایل شوند.
بیماریها و مشکلات احتمالی متولدین فروردین ماه:
نخستین برج منطقه البروج یعنی صورت فلکی حمل بر روی سر و مغز حکومتمیکند. گفته میشود که آنها مستعد ابتلا به انواع سردرد به خصوص میگرن، آفتابزدگی، دردهای عصبی و افسردگی هستند. سوء هاضمه و اختلالات گوارشی و عصبینیز آنها را تهدید میکنند و شتاب زدگی و بیاحتیاطی و کم صبر و طاقتی آنها درمشغلههای کاری که در مقیاس وسیع جسم آنها را درگیر میکنند باعث میشود که درخطر مواجهه با انواع تصادفات، حوادث و آسیبهای جسمانی باشند.
آنها شدیدا اهل تفریط و افراط هستند، چه از نظر جسمانی، و چه از نظر ذهنی واحساس میکنند که تجربه کردن آنها فوق العاده به حالشان مفید است. ولی اگر افراطگرایی آنها آنقدر شدید شود که از حد و مرز پذیرش اجتماعی فراتر رود، باید منتظرتجربه تنهایی و بیکسی شوند.
علاقمندیها: فعالیت و حمله، اولین نفر و پیشگام بودن در همه امور، تلاش جدی ورسیدن به قهرمانی و اهداف دفاعی
بیزاریها: انتظار کشیدن و سرگردانی، پذیرفتن شکست، تحمل مخالفت و تضاد وگوش فرا دادن به پند و اندرز دیگران
مشکلات احتمالی که ممکن است سر راهشان به وجود بیایند و شیوهصحیح برخورد با آنها:
هر کسی ویژگیها و خصوصیات منحصر به فردی دارد و زمانی که این خصلتهاسرکوب و یا فرو خورده شوند، یا برآورده نشوند، باعث بروز مشکلاتی میشوند.توصیه ما این است که این پیشنهادات را به کار ببندید و از مواجهه با نتایج عالی آنشگفت زده شوید:
مشکل: پروژههایی که بینتیجه و بی حاصل میمانند و شراکتهایی مملو ازدرگیری، اصطکاک، مشاجره و بگومگو
راه حل: خودتان را به عنوان شخصی صاحب رأی و عقیده در نظر بگیرید، سپسروی ترغیب و تشویق دیگران کار کنید، تا موفق شوید. حتی الامکان سعی نمایید تاتوانایی و قدرت «گوش دادن» و «حرف نزدن» را در خود گسترش دهید.
مشکل: فقدان انسجام حقیقی و شناسایی مسیر صحیح و مناسب. تظاهر بهمصمم بودن و عدم موفقیت در انتظار.
راه حل: آنچه ماحصل عملکرد شماست، تنها انعکاس و بازتابی از قلبشماست، بهتر است بیشتر مورد بررسی نمایید و برخی از مشکلات شخصی تان راکه پنهان ساختهاید، تجزیه کرده و آنها را رفع نمایید.
مشکل: دیگران تنهایتان میگذارند و در جمع آنها جایی ندارید چون آنهانمیتوانند توجه شما را به خودشان جلب کنند و به هیچ طریق قادر نیستند ابرازاحساسات کنند.
راه حل: حقیقتا لازم است که مفید فایده باشید، در غیر این صورت هیچ کسپذیرای شما نخواهد بود. بهتر است شیوه رفتاری تان را مرور نمایید و خودتان راجای دیگران بگذارید.
مشکل: بیشتر اوقات اشتباه میکنید و مچتان باز میشود، دیگران را به مجادلهدعوت میکنید و رفتار و برخوردی خشن در پیش میگیرید، نتیجتا سرخورده و کنفمیشوید و به غرورتان لطمه وارد میشود.
راه حل: لازم است که هنر تفکر و تعمق را قبل از انجام هر کاری فرا بگیرید. یعنیابتدا خوب بیندیشید که دلتان میخواهد چه اتفاقی بیفتد، سپس دست به کار شده واقدام کنید.
سیاره حاکم بر شما «مریخ» است
فاصله متوسط مریخ از خورشید 1/524
دور و گردش نجومی از کانون (برحسب سال) 1/88
شعاع استوایی (برحسب کیلومتر)3/397
شعاع قطبی (برحسب کیلومتر) 3/380
دور گردش و دوران جرم (برحسب ساعت) 24/62
انحناء خط استوا نسبت به کانون (برحسب درجه)23/98
تعداد ماهوارهها2
حقایق جالب و شگفتانگیز دیگری راجع به ماه تولد شما: (فروردین)
حیوانی که با برج حمل در ارتباط ست، قوچ میباشد که حیوانی با عظمت وتحسینآمیز است. قوچ اولین مرتبه در مصر ظاهر شد که کله یک گوسفند به جای سرآن قرار گرفته و سمبول برج حمل است. منشاء پیدایش آن هنوز در پرده ابهام است.
رنگ محبوب و خوش یمن متولدین فروردین ماه «قرمز» است.
سنگ خوش یمن برای متولدین فروردین ماه «الماس» است. الماس گرانبهاترین وارزشمندترین سنگها محسوب میشود. سالیان سال است که از الماس به خاطرزیبایی و درخشش و دوام فوق العادهاش و هم چنین برای تأثیرات سودمند و عالیجسمانی و روحیاش از ارزش بسزایی برخوردار شده است. گفته میشود که هرشخصی که از الماس استفاده کند، جذابیت و زیباییاش افزایش مییابد. از نظرجسمانی الماس به کلیهها قدرت عجیبی میبخشد و شخص را از ابتلا به انواعبیماریهای خطرناک مصون میسازد. رومیهای باستان معتقد بودند که اگر الماس بهدست چپ بسته شود و مستقیم با پوست بدن در تماس باشد، شجاعت، شکوه وجرأت زیادی به شخص میدهد.
نام افراد مشهوری که در ماه فروردین متولد شدهاند:
چارلی چارپلین (تاریخ تولد: 28 فروردین 1889)
آدولف هیتلر (تاریخ تولد 31 فروردین 1889)
آیا میتوانیم هم زمان عاشق دو نفر باشیم؟
آیا میتوانیم هم زمان عاشق دو نفر باشیم؟بیشتر مردم معتقدند که چنین چیزی امکان ندارد، چرا که اگر واقعاً و از ته دل عاشق کسی باشید، نمی توانید همزمان کسی دیگر را نیز دوست داشته باشید، در مقابل برخی نیز بر این باورند که بهتر است خیلی عاشق طرف مقابل خود نباشی که اگر روزی قرار باشد جدا شوید، راحت تر دل بکنید و به کس دیگر علاقه مند شوید، البته در اولین رابطه ی عشقی بین دو نفر، یک سری مشکلات غیر قابل اجتناب وجود دارد که خیلی خوشایند نیست، امّا با تمام اینها، به دلیل تعهدات و نقاط مشترک عاطفی بین آن دو، این رابطه نیز به نوعی زیبایی خاصّ خود را دارد. یکی از دلایلی که بیشتر افراد از تن دادن به همچین رابطه ای خودداری می کنند، ترس از عدم اعمال تعهدات بین خود و طرف مقابل است که خود امری بسیار دشوار است. از طرفی می بینید که همزمان می توانید علاوه بر اینکه عاشق پدر، مادر، فرزند و ... باشید، به جنس مخالف نیز عشق بورزید و او را هم دوست داشته باشید، شاید همین حالا با خود بگویید، "خوب، عشق به پدر و ...کاملاً متفاوت است"، امّا آیا در این عشق نگران آنها نمی شوید؟ برای آنها از خیلی چیزها گذشت و فداکاری نمی کنید؟ و در آخر حتّی شاید حاضر باشید برای آنها بمیرید؟ اگر خوب دقّت کنید می بینید که برای دوست دختر/پسر، نامزد/شوهر، نیز همین عواطف را دارید! بعلاوه در این بین با آنها رابطه ی نزدیکی هم دارید و این خود سبب ایجاد عواطفی بس عمیق تر خواهد شد. در اثر این حالات و احساسات دو طرفه، به مروز زمان ، این دیگر سکس نیست که مسبب این عواطف است بلکه زوجین سالها و سالها در سایه ی آرامش و دوستی با یکدیگر زندگی می کنند. در اینجاست که می بینید این رابطه شبیه به دوست داشتن پدر، مادر، خواهر، فرزند و ... است. درست است که عشق به فرزند، می تواند والاترین عشق باشد امّا حقیقت این است که این رابطه تنها تا وقتی دو طرفه است که آنها به سنّ نوجوانی برسند، آن وقت است که با انتظارات پی در پی فرزند و عدم نارضایتی از والدین، دیگر این رابطه آنقدر صمیمی و مثل قبل نخواهد بود. عشق به جنس مخالف، نه تنها آزادی ها و عواطف قبلی شما را محدود نمی کند بلکه می بینید که گویی نیمه گمشده ی خود را پیدا کرده اید، شاید تا آن زمان هیچ وقت فکر نمی کردید که شما هم به این رابطه نیاز دارید، امّا تنها با نیل به آن می فهمید که چقدر این نوع دوست داشتن متفاوت و شیرین است، مثل اینکه دوباره متولّد شدید! متأسفانه برخی از ترس قربانی شدن و اینکه روزی نفر مقابل خود را از دست دهند، به کسی دیگر روی می آورند، این افراد با توّهمات واهی، به بی راهه می روند و رفته رفته با نفر بعدی و بعدی، دیگر مثل آدم آهنی رفتار می کنند! در حالی که زیبایی یک رابطه با جنس مخالف در علاقه و اشتیاق دو طرف به با هم بودن و گذران لحظات رویایی و آرامش بخش با یکدیگر است. آیا از تعهد و ایجاد رابطه با تنها یک نفر می ترسید؟ بیشترین علّت ترس از شروع این روابط این است که طرفین فکر می کنند که در اثر مرور زمان شاید از یکدیگر خسته شده و برای هم تکراری شوند، یک نگاهی به والدین و عشق های قدیمی بیاندازید، آنها نیز روزی عشق خود را با تعهد و وفاداری شروع کردند و در حال حاضر شاهد سالگردهای ازدواج و ... چهل ساله آنها هستیم! می بینید که عشق واقعی خستگی در کارش نیست. امروزه زن و مرد در صحنه اجتماع حضوری فعال دارند. در اثر این وضعیت روابط آنها رودر رو و ملموس تر است، شاید هم یکی از دلایل اینکه بیشتر مردم تن به خانه نشینی نمی دهند همین موضوع است، امّا در اثر این تنوع رفت و آمد، روابط جنس مخالف نیز بیشتر ولی متغیر، بی ارزش و بی ثبات تر شده است. همواره خلقت دو جنس مخالف و تفاوت طبع و هورمون های متضاد بین آنها، سبب جذب به طرف هم می شوند، تا اینجای داستان، این مسئله ذاتی و طبیعی است، امّا متأسفانه باز هم به دلیل تنوع و در دسترس بودن انواع چهره، شخصیت و ... جنس مخالف، حس تنوع طلبی و وسوسه در مردم موج می زند، درست مثل اینکه سیر باشی و از جلوی نانوایی رد شوی، ناخودآگاه آنقدر بوی نان تازه وسوسه کننده است که بازهم دوست داری در عین سیری، نانی بخری و از طمع تازه ی آن لذّت ببری! آن وقت است که با این مشکل روبرو می شوی که چطور می شود دو نفر را همزمان دوست داشته باشی با یک درجه و یک حس؟! ممکن است همزمان عاشق همسر خود باشی، ولی به طرف کسی دیگر نیز متمایل شوی و در عین ناباوری، شیفته ی او نیز امّا کمی متفاوت تر شوی! دلایل این گرایش می تواند، کشش جنسی یا عاطفی باشد. خیلی زنان در اثر کمبود عاطفی به طرف کسی دیگر می روند، البته آنها معمولاً قبل از هر رابطه نزدیکی، نیاز به تأمین عاطفی و مسائل احساسی دارند. شاید این سوالیست که بیشتر مردها در مورد زنها در ذهن خود می پرسند: "چرا زنها به مسائل جنسی و فیزیکی خود کمتر اهمیت می دهند" شما که تنها هستید باید بدانید برای دوست شدن با کسی و ایجاد رابطه ای صمیمی، حتمًا مجبور نیستید که عاشق او شوید، مطمئن باشید دوستی، خود موجب تکمیل عواطف شما و تنهاییتان می شود، می توانید تنها تشعشعات قلب خود را در اختیار نفر مقابل بگذارید نه همه قلب را! در این حالت، اگر این رابطه به جدایی ختم شود، مطمئناً ضربه ی کمتری می بینید!، متأسفانه چیزی که هنوز در فرهنگ ملل مختلف جا نیفتاده است، این است که زنان باید به تأمین نیازهای جنسی خود ارزش بیشتری قائل شوند و بهتر است قبل از اینکه کاملاً وابسته یا به قول خانم ها عاشق کسی شوند، به این نوع رابطه نیز فکر کنند. چرا که خود رابطه نزدیکی مسبب تشدید عاطفه و صمیمیت بین دو نفر می شود که هیچ گاه نیل به این عواطف با به سر بردن در محیط کار و ... عملی نیست، عاشق شدن خوب است اما چه بهتر که این عشق و صمیمیت به مرور زمان، در سایه رابطه نزدیکی، تجدید و تقویت شود، اگر دونفر (چه مرد و چه زن) از نظر روابط جنسی از جانب هم تأمین باشند، خود عاملیست مهم در اینکه دیگر دو نفر به برقراری رابطه ای جدید و در ادامه، دوست داشتن نفری دیگر به طور همزمان، کمتر تمایل و گرایش پیدا کنند و از مسیر خود منحرف شوند.
سپید پوش
دست هایت مرا می نوازند هنوز، اشک هایم را پاک میکنند. گوش هایم پر از صدای دلداری توست ، لباس سیاهم را به در می کنی ، مرا در حریر سپید می پیچی ، برایم یک مشت یاس میاوری، یک شاخه گل سرخ بر سینه ام میگذاری، از مو هایم بوی گل های مریم می آید هنوز ، صدای نفس هایت در هوای نفس هایم پیچیده است، آیینه ام می شوی، جوانی ام را باز می آوری، عشق را دوباره میکنی، طعم لب هایت در کف دست هایم آب می شود و تو در من همیشه می شوی .
نقطه ی پایانی نیست، من دیگر تنها نیستم . کسی در من است انگار، کسی به سبکی نسیم از تمامی من عبور می کند .
هرگز تا این حد حاضر نبوده ای، هرگز این گونه زنده نبوده ای، هرگز این مایه عزیز نبوده ای و من هرگز تا این حد تو را دوست نداشته ام .
آری! میتوان نقطه ی پایان را برداشت . زندگی جاری، رازی ابدیست
دوستت دارم
این سخن در آسمان باید نوشت:با تو در دوزخ مداوم ، بی تو هرگز در بهشت . . .
اگه ما کنار هم باشیم خوشیم / پس خوبه از هم دیگه جدا نشیممن کنار تو ، تو کنار من / پس نگاه با هر غریبه قدغن
خدایا وقتی ازم گرفتی و بهم بخشیدی ، فهمیدم کهمعادله زندگی ، نه غصه خوردن برای نداشته هاستو نه شاد بودن برای داشته ها . .
مهربانی تزئین لحظه هاستبرای مهربانیت جوابی جز دوست داشتن ندارم . . .
نام تو را تا میبرم قلبم غریبی میکند / چشم انتظاری در دلم ، درد عجیبی میکند . . .
خواهم که سری باشم ، تو تاج سرم باشی / تا خاک رهی باشم ، تو رهگذرم باشی . . .
خواهم که سری باشم ، تو تاج سرم باشی / تا خاک رهی باشم ، تو رهگذرم باشی . . .
با عشق دوست ماند و با یار بیقراری / از دوست درد ماند و از یار یادگاری . . .
تو صمیمی تر از آنی که دلم میپنداشت / دل تو با همه آینه ها نسبت داشتتو همان ساده سرسبز نجیبی که / خدا در میان دل پاکت ، صدف آینه کاشت . . .
من صفرم، تو دویی
با تو بیستم، بی تو نیستم
هم سوخت ز دوریت دلم، هم جگرم.با دوری خود دوگانه سوزم کردی..
اتل متل یه گلدون، فرستادم براتون
گل نداره ببخشید، شما بشین گل اون...