آرامش بي انتها در پيشگاه پروردگار

آرامش بی انتها در پیشگاه پروردگار

نگاهی به آثار نماز از منظر روان شناختی

نویسنده: پریسا دهکردیان

نماز آرامش روان و سکینه خاطر است.

به نظر می رسد که نماز این عالی ترین جلوه نیاز، ارتباطی گسترده با ابعاد مختلف زندگی انسان داشته باشد. از میان تمام فرایضی که از لحاظ دینی بر مسلمانان واجب است نماز بیشترین ارتباط را با انسان دارد. هر روز پنج بار نماز این کتاب هستی را ورق می زنیم و این چنین است که نماز کلاس درسی می شود که آموختنی هایش تمامی ندارد.

امروزه روانشناسی را به عنوان علم رفتارشناسی معرفی می کنند و در اینجا ما به بررسی تأثیراتی می پردازیم که نماز به عنوان یک رفتار بر ابعاد مختلف روح و روان انسان می گذارد.

از دیدگاه روانشناسان یکی از عوامل رشد و شکفتگی شخصیت نشانه های رمزی است. از خوشبختی آدمی یکی این است که می تواند نشانه های رمزی بکار برد.

آدمی هر چه بیشتر ترقی کند و به کمال نزدیک تر شود بیشتر نشانه های رمزی بکار می برد و برعکس هر چه بیشتر در حال تنزل باشد، نشانه های رمزی کمتر مورد استفاده اش واقع می شوند.

یکی از فواید نشانه های رمزی این است که جای انگیزه های غریزی و تمایلاتی را که ابزار آنها مقتضی یا مناسب و یا مقدور نیست می گیرند و به تسکین یا تخفیف تنیدگی و ناراحتی که ناشی از عدم ارضای آنهاست می پردازند.

«ان الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر». همانا نماز انسان را از بدی و زشتی باز می دارد.

و از همین جا درمی یابیم که شاید نماز نشانه ای رمزی است که باعث رشد شخصیت ما می شود و آن را اعتلا می بخشد.

روانشناسان معتقدند «نشانه های رمزی مناسب نیروی زندگی را به خدمت خود در می آورند و از تنیدگی ها و ناراحتی ها می کاهند و آدمی را قادر می سازند به اینکه خود را به درجات عالی برساند» و بدین سان نماز سکوی اعتلا و معراج انسان می شود. نماز می تواند به مثابه یک پالاینده عمل کند. زمانی که انسان با انجام مقدمات نماز، رو به درگاه خالق بی نیاز می کند و با یکی و فقط یکی که او را قادر مطلق می پندارد به گفتگو می پردازد در واقع به یکی از نیازهای مهم روانشناختی خود پاسخ داده است.

یکی از نیازهای انسان نیاز به بزرگداشت است، یعنی نیاز به برتر از خود را ستایش کردن و به تأیید او پرداختن و پیروی کردن از او. با نماز خواندن این آیین مقدس و همیشگی برای تکریم پروردگار بی همتا چنین نیازی ارضاء می شود.

یکی دیگر از نیازهای روانشناختی انسان، نیاز به پشتیبانی است. خود را به کسی که هنگام احتیاج، کمک و یاری می کند نزدیک نگه داشتن و همیشه به حمایت کسی پشت گرمی داشتن. ما با نماز که هر روز به صورت منظم انجام می شود رابطه خود را با کسی حفظ می کنیم که در تمام سختی ها و شداید امید به یاری او داریم.

مسأله دیگری که در اینجا مطرح است نظم بخشی نماز به فکر است. در بین بسیاری از اقشار جامعه رایج است که وقتی چیزی را گم می کنند به نماز می ایستند تا آن را بیابند. در واقع این تمرکز حواس از طریق ایستادن به سوی قبله یکتا خالق و رکوع و سجود در برابر یگانگی او حاصل می شود.

به اعتقاد یکی از روانشناسان محبت یا عشق پنج نوع است و یکی از انواع آن عبارت است از عشق به حق یا به پروردگار عالم که دارای عالی ترین ارزش و دوست داشتنی ترین چیزهاست و بطور کامل مستلزم مراقبت، مسؤولیت، احترام و بخصوص معرفت است. این عشق برای زندگی ضروری است، زیرا آدمی باید کمال را در نظر بگیرد و آرزوی وصول به آن را در سر بپروراند تا به پیشرفت و حل مشکلات خود نایل آید و نماز کشش عاشقان حق و محبوب خاشعان و مِهر معبود است.

یکی از روش هایی که برای کاهش استرس توسط روانشناسان پیشنهاد می شود استفاده از شستشوی با آب است. وضو مقدمه نماز است و هر بار که ما برای نماز می ایستیم و خود را با وضو پاک و مطهر می سازیم در واقع به تطهیر روح خود می پردازیم و مرهمی بر روان خسته خود می گذاریم.

در واقع اگر بخواهیم برای نماز روح و جسم قایل شویم و حرکات فیزیکی را جسم نماز و حالات روحانی آن را روح نماز نام گذاریم به فواید و آثار نماز بیشتر پی می بریم. یکی از روش های مقابله با تنش که علاوه بر روانشناسی، علوم دیگر نیز آن را تأیید می کنند انجام حرکات منظم یا ورزش است. در همین راستا نماز و بعد جسمی آن (حرکاتی که بطور منظم پنج بار در شبانه روز تکرار می شود) جسم را چنان صیقل می دهد که آیینه روح می شود.

یکی از فلاسفه می گوید: نماز به آدمی نیرویی برای تحمل غم ها و مصائب و در نتیجه بهداشت روانی می بخشد و انسان را امیدوار می سازد و قدرت ایستادگی و مقاومت در برابر حوادث بزرگ را به او می دهد.

انسان در نماز با تمام اعضای بدن و حواس خود متوجه خدا می شود و از همه اشتغالات و مشکلات دنیوی روی برمی گرداند و به هیچ چیز جز خدا و آیات قرآن که در نماز بر زبان می آورد فکر نمی کند همین روی گردانی کامل از مشکلات زندگی و نیندیشیدن به آنها، در اثنای نماز، باعث ایجاد آرامش روان و آسودگی عقل در انسان می شود.

این حالت آرام سازی و آرامش روانی ناشی از نماز، از نظر روانی تأثیر بسزایی در کاهش شدت تشنجات عصبی ناشی از فشار زندگی روزانه و پایین آوردن حالت اضطرابی که برخی از مردم دچار هستند، دارد.

در حدیث آمده است که: هرگاه امری بر رسول خدا سخت می آمد به نماز می ایستاد.

اصولاً رابطه معنوی میان انسان و خداوند در اثنای نماز، به او آنچنان نیروی معنوی می بخشد که مایه تجدید امید، تقویت اراده و آزاد شدن توانایی های عظیم وی می شود، توانایی ها و نیروهای عظیمی در وجود انسان نهفته است که معمولاً بخش کوچکی از آنها را به کار می گیرد. رابطه معنوی انسان با پروردگار در طول نماز و دریافت نوعی فیض الهی، یا بارقه روحانیت از خداوند متعال، باعث رها شدن نیروهای معنوی مستمر در انسان می شود و عزمش را جزم، اراده اش را قوی و همتش را بلند می گرداند. در نتیجه برای پذیرش علم و معرفت آماده تر و برای انجام کارهای بزرگ داناتر می شو

(1) نظر
برچسب ها :
آداب كامل مصلي

آداب کامل مصلی

 

آداب کامل مصلی

در راستای اقامه نماز و شرائط آن از حضرت ثامن‌الحجج (علیه‌السلام) می‌فرماید:

وقتی اراده نماز کردی پس با بی‌رغبتی و کسلی، خواب آلودگی، عجله و شتاب و بازی و اشتغال به چیزی مشغول نماز نشو، ( یعنی قبلاً حال پیدا کن، و حالت نمازگزارن واقعی را به خود بگیر، سپس آماده نماز شو). و نمازی به جا آور که سکون و حضور قلب و آرامش و تأنی در او باشد.

بر تو باد در نماز به خضوع و خشوع و اینکه در پیشگاه خداوند چنان خاشع و خاضع باشی که خشیت و خوف از سیمای تو ظاهر گردد، و بوسیله طمأنینه خوف و رجا در تو ظهور پیدا کنداز کثرت ترس و ورعی که بر قلبت عارض شده‌است. پس در این حالت مقابل پروردگارت چون بنده فراری گناهکار، که در مقابل مولایش قرارگرفته، بایست، و قدمهایت را، منظم کن، و خود را برای اطاعت از مولایت مستعدّ و مهیا ساز، و به چپ و راست، توجه مکن. و خدا را مثل اینکه تو را می‌بیند به حساب آور، (که آدمی در مقابل مولای خویش حیا می‌‌‌کند به غیر او توجه نماید، و عمل خلاف میل او انجام دهد)؛ زیرا اگر تو خدا را نمی‌بینی همانا او تو را می‌بیند.

در نماز با اعضا و جوارحت و جامه‌ات بازی مکن و نیز چشمت را به موضع سجده بیفکن و در هنگام نماز از خودت جزع و هلع و ترس (حاکی از ترس از خدا و عذاب الهی باشد) ظاهر کن، و با این حالات مخصوص نشان بده که تو راغب الی الله هستی، و به خدا عشق می‌ورزی. در حال قیام گاهی به این پا و گاهی آن پا تکیه نکن. و چون کسی که می‌خواهد با نماز وداع کند، نماز بگزار طوری که دیگر موفق به ادای آن نمی‌گردی (نماز که موجب فلاح و رستگاری و نجات در دنیا و آخرت است)

وقتی که به نماز ایستادی، با تمام توجه قلبی و با همه وجودت به خداوند روی آور تا که خدا نیز به تو روی آورد. و هر گاه خواستی برای نماز وضو بگیری وضویی کامل بساز. و هر گاه خواستی سجده کنی پیشانی‌ات را بر خاک بگذار هرگاه به نمازت روی آوردی و با حضور کامل قلبی به نماز ایستاده‌ای و آداب و شرائط نماز را حفظ کردی وبا تمام وجودت به سوی او رفتی او نیز با تمام رحمت و مغفرت و عنایتش به تو روی خواهد آورد و هرگاه از خدا روی گردان شوی خداوند نیز از تو روی گردان شود از خداوند بزرگ توفیق طلب می‌کنیم که مراقب اقامه نمازهای خویش باشد تا نماز ما با دستور العمل امام رضا (علیه‌السلام) مطابقت نماید.

 

شرط قبولی نماز

کسب شرائط صحت نماز و قبولی آن بدست خود نماز گزار است در عبارت کوتاهی مولی متقیان می فرماید

ای کمیل، نگاه کن ببین که در چه چیز نماز می گزاری، و بر روی چه چیزی به نماز ایستادی. اگر آنچه را از آن بری نمازت استفاده می کنی حلال و مباح نباشد، پس نمازت قبول نیست. چقدر اشتباه می کنند بعضی از مردم که اهل نمازند و مرتب این فریضه مهم را بپا می دارند اما حقوق مردم را رعایت نمی کنند و رضایت صاحب مالی که از آن در نمازش استفاده می کنند جلب نمی نمایند، به آب و غذا و مکان و لباس و فرش و همه آنچه که دخالت در صحت نماز دارد توجه ندارد و اهمیت نمی دهند .در این صورت چه امیدی به صحت نماز است تا برسیم به قبولی آن کسی که ثروت و اموالش را تزکیه نمی نماید و کسی که دقت در حلال و حرام نمی کند . چگونه می تواند امیدوار باشد که نمازش مقبول یا صحیح باشد

تولی تبری شرط قبولی نماز

در زیارت جامعه می خوانیم که معصومی می فرمایند بوسیله ما وبا راهنمایی ما خداوند عبادت و پرستش و شناسایی می گردد

بنابراین حق این خانواده بر ما که رهین ارشادات و دلالتهی آنان به حق تعالی و همه امور حقه شریعت اسلام هستیم این است که تولی ومحبت آنان و تبری از دشمنانشان شعار زندگی ومایه مباهات ما باشد. همچنان که ولایت اهل بیت (علیها السلام) و تبری از دشمنانشان جزو شرائط قبولی نماز مقرر گردیده است ابوحازم می گوید شخصی از امام زین العابدین (علیه السلام) پرسید : سبب قبولی نماز چیست ؟حضرت در جواب فرمود : ولایت ما و براءت از دشمنان ما سبب قبولی نماز است آن شخص فرمود :حجتی رابری احدی باقی نگذاشتی. سپس برخاست و فرمود خداوند میداند در چه جایی رسالتش را مستقر فرماید آنگاه ناپدید گردید بنابرین تولی و تبری در قبولی عبادات ما اعم از واجبات و مستحبات دخالت مستقیم دارد و بدون محبت و ولایت خاندان عصمت عبادت ما قبول نیست.

نماز و حق الناس

تا مظلمه ای برگردن مصلی باشد مشمول لعن خداست

از جمله آداب نماز این است که حقی و مظلمه ای از کسی بر گردن نماز گزار نباشد نماز گزاری که مغضوب ومدیون خلق الله است باید مظالم عباد را از خود بکلی دفع کند تا مشمول مراحم حضرت حق در نماز وعبادتش شود

رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید

خداوند به من وحی کرد وفرمود ای برادر پیامبران مرسل من ای برادر پیامبران اندارگر من بترسان قومت را از اینکه در مسجدی از مساجد من داخل شوند وحال آنکه از بندگان من در نزد آنان مظلمه ای وحقوقی ضایع شده ای باشد چون من او را لعنت می نمایم و از رحمت خود به دور می دارم مادامی که مقابل من به نماز ایستاده و آن حقوق را رد نکرده باشد و آن مظلمه را از گردن خود رد نکرده باشد

و اگر آن مظلمه را بپردازد و حق و حقوق مردم را بدهد آن قدر به من نزدیک می شود.

که من گوش او می شوم که با آن می شنود، وچشم او می شوم که با آن می ببیند، واز دوستان و بندگان برگزیده من می شود و در جوار من با پیامبران وصدیقین وشهدا در بهشت قرار می گیرد.

فضائل نماز

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم)فرمود:خداوند نماز را نور چشم من قرار داده است

پیامبر به ابوذر فرمود:ای ابوذر خداوند روشنی چشم مرا نماز قرار داده . و نماز را چنان محبوب من ساخته که غذای لذیذ را برای گرسنه و آب گوارا را برای تشنه محبوب و عزیز قرار داده است ای ابوذر همانا گرسنه از غذا وتشنه از آب سیر می گردد ولی نماز هرگز سیر نمی گردم.ابوذر پرسید یا رسول الله کدام نماز افضل وبرتر است؟ حضرت فرمود :نمازی که قنوتش طولانی باشد.

نماز گرامی ترین اعمال بعد از معرفت خداوند

نماز سنبل عبادت است که از نظر معنوی و تربیتی تا آخرین لحظات زندگی آدمی به آن نیاز دارد و به وسیله آن ارتباط خویش را با مولی و پروردگار خویَش مستحکم سازد و بدون آن اساس و پایه دینش منهدم و نابود است معاویه بن وهب از امام صادق می پرسد :گرامی ترین چیزی که عامل تقرب حضرت احدیت باشد چیست ؟و محبوب ترین آن کدام است؟حضرت صادق (علیه السلام)فرمود:بعد از شناخت خداوند چیزی را برتر از نماز نمی بینم آیا نمی بینی که بنده صالح عیسی بن مریم فرمود :خداوند مرا به نماز توصیه نموده است.

مثل نماز در دین مثل ستون خیمه است

هر بنا و ساختمانی برپایه ها و ستونهای خود استوار است نماز هم به منزله ستون و پایه است که دین بر آن استوار است رسول گرامی اسلام می فرماید:

در حقیقت نماز شباهت به عمود و ستون خیمه دارد. آن هنگام که ستون ثابت و استوار باشد طنابها و میخها وچادر نیز سالم می ماند لیکن اگر ستون شکست و از حیز انتفاع افتاد بقیه وسائل خیمه اگر چه سالم نیز باشند بلا استفاده می مانند نماز در دین همین حکم را دارد که اگر تمامی اعمال نیک و شایسته صحیح و درست باشد لیکن نماز که ستون دین است یا نباشد ویا صحیح و با شرائط نباشد هرگز آن اعمال نیک ارزش و فایده ای ندارد

موضع نماز در دین

حضرت امیرالمومنین به فرزندانش امام حسن وامام حسین(علیه السلام) می فرمایند:

فرزندانم خدا را درباره در نظر بگیرید زیرا نماز بهترین عمل و ستون دین شماست .در جای دیگر نیز فرزندانش را به این بیان توصیه و تاکید به نماز می کند و می فرماید: ای عزیزان من: ای پیروان من: توصیه می نمایم شما را به نماز, نمازی که ستون دین و پایه اسلام است بنابراین از آن غافل نگردید.

اولین محاسبه پس از مرگ

نماز از اهمیت اساسی در دین اسلام برخوردار است و اولین چیزی است که بر مسلمان مکلف واجب می‌گردد و آخرین فریضه‌ای است که تا انتهای زندگی باقی است. و اولین چیزی که پس از مرگ از او پرسش و محاسبه می‌شود نماز است چون قبولی همه عبادات و اعمال نیک وابسته به قبولی نماز می‌باشد حضرت صادق (علیه السلام) می‌فرماید اولین چیزی که بنده به آن محاسبه می‌گردد نماز است، پس هر گاه نماز قبول شد و پذیرفته گشت سایر اعمال او نیز مقبول خواهد شد و اگر نماز رد شد، سایر اعمال او نیز مردود خواهد شد.

آخرین فریضه تا دم مرگ

پیامبر اکرم می‌فرمایند: همانا اولین فریضه‌ای که از طرف خداوند بر بندگانش واجب شد نماز بود و آخرین فریضه‌ای که تا دم مرگ از او ساقط نمی‌گردد و وجوبش همچنان باقی است نماز است و اولین چیزی که بنده به آن در روز قیامت محاسبه می‌گردد نماز است پس اگر کسی جواب داد بعد از آن ، کار بر او آسان می‌گردد و اگر جواب نداد، بعد از آن کار او سخت می‌شود.

(0) نظر
برچسب ها :
آداب وضو

آداب وضو

آداب وضو

1 - مستحب است که مصرف آب بیش از یک مد نباشد؛ (حدود 750 گرم )(131)

2 - مسواک کردن ؛ هر چند با انگشت باشد(132). بهتر است که با شاخه سبز شاخه اى که هنوز خشک نشده است ، مسواک نمود. (چوب ادراک )(133) چرا که مسواک نمودن ، دهان را پاکیزه ، بلغم را برطرف و حافظه را زیاد مى کند و باعث خشنودى حق تعالى است . گفته اند که دو رکعت نماز بعد از مسواک زدن از هفتاد رکعت نماز به غیر مسواک با فضیلت تر است (134).

3 - اگر از ظرف وضو مى گیرد، آن را سمت راست خود قرار دهد و رو به قبله بنشیند(135).

4 - وقتى نگاهش به آب افتاد این دعا را بخواند: الحمدلله الذى جعل الماء طهورا و لم یجعله نجسا؛ حمد و سپاس شایسته خدایى است که آب را پاک کننده قرار داد و آن را نجس و ناپاک نساخت (136).

5 - گفتن نام خدا ؛ (بسم اللّه و بالله )(137).

6 - شستن دست ها قبل از شروع وضو(138) و گفتن : اللهم اجعلنى من التوابین و اجعلنى من المتطهرین ؛ خدایا مرا از توبه کاران و از پاکیزه کنندگان قرار بده (139).

7 - سه بار مضمضه کردن (گرداندن آب در دهان ). بهتر است که آب را بیرون بریزد(140) و بگوید: ((اللهم لقنى حجتى یوم القاک و اطلق لسانى بذکرات ؛ خدایا دلیلم را روزى که ملاقات مى کنم تو را به دهانم گذار و زبانم را به ذکر خودت گویا کن !))(141)

8 - سه بار استنشاق کردن ؛ یعنى آب در بینى کردن و بیرون ریختن و بگوید: اللهم لاتحرم على ریح الجنة واجعلنى ممن یشم ریحها و روحها و طیبها؛ خدایا بوى بهشت را بر من حرام مکن و مرا از کسانى قرار بده که بو، نسیم و عطر بهشت را مى بویند.(142)

9 - دو بار شستن صورت و دست ها(143).

10 - هنگام شستن صورت بگوید: اللهم بیض وجهى یوم تسود الوجوه و لاتسود وجهى یوم تبیض الوجوه خدایا مرا رو سفید کن روزى که صورت ها سیاه مى شوند و سیاه مکن رویم را روزى که چهره ها سفید مى شوند!))(144)

11- با دست راست یک کف آب بردارد و در کف دست چپ بریز و سپس ‍ روى دست راست بریزد(145) و بگوید: اللهم اعطنى کتابى بیمینى و الخلد فى الجنان ظهرى و لا تجعلها مغولة الى عنقى و اءعوذ الى عنقى و اءعوذ بک من مقطعات النیران ؛ خدایا نامه اعمالم را به دست چپم مده و آن را از پشتم نیز مده و آن را به گردنم نبند! پناه مى برم به تو از تکه هاى آتش !))(146)

13 - مردها در شستن اول ، آب را بر پشت آرنج بریزند و در شستن دوم بر پیش آرنج قسمت داخلى بریزند؛ بر عکس زن ها(147).

14 - مستحب است که آب روى قسمت بالاى آرنج ریخته شود(148).

15 - مستحب است که آب را بر عضو بریزد، نه عضو را در آب فرو ببرد.

16 - مستحب است که هنگام شستن ، دست را بر اعضا بکشد؛ هر چند بدون کشیدن دست ، شسته شود.

17 - مستحب است که هنگام شستن صورت ، چشم ها را باز بگذارد(149).

18 - مستحب است که در موقع مسح سر بگوید: اللهم غشنى رحمتک و برکاتک ؛ خدایا رحمت و برکاتت مرا فرا گیرد!

19 - سزاوار است که هنگام مسح پاها بگوید: اللهم ثبتنى على الصراط یوم تزل الاقدام واجعل سعیى فیما یرضیک عنى یا ذاالجلال و الاکرام خدایا مرا بر صراط پا بر جا بدار؛ روزى که پاها بلغزد و سعى و تلاش مرا در راهى قرار بده که از من بپسندى اى صاحب جلال و اکرام !

20 - مستحب است که بعد از اتمام وضو، بگوید: اللهم انى اسئلک تمام الوضوء و تمام الصلوة و تمام رضوانک و الجنه . الحمداللّه رب العالمین خدایا از تو درستى وضو و نماز و کمال رضوان و بهشت را مى خواهم . حمد براى خداست ؛ خدایى است که پروردگار جهانیان است .

21 - خواندن سوره قدر؛ سه مرتبه بعد از وضو.

22 - استعمال بوى خوش (150).

(0) نظر
برچسب ها :
آداب و شرايط دعا

آداب و شرایط دعا

آداب و شرایط دعا

 

دعا رابطه‌ی معنوی میان خالق و مخلوق و رشته‌ی پیوند میان عاشق و معشوق است. «دعا، یاد دوست در دل راندن و نام او بر زبان آوردن و کلید عطا و وسیله‌ی قرب الی الله و مخ عبادت و حیات روح است.»[1] دعا روی آوردن بنده‌‌ی فقیر محتاج بر درگاه خداوند بی‌نیاز و مشتاق است. چنان مشتاق بندگان خویش است که فرمود: «اگر به درگاه من نیایید و از من چیزی درخواست نکنید به شما توجهی نمی‌کنم».[2] پس در این حال که حق‌تعالی باب دعا و مناجات را به روی بنده‌ی خود گشوده و به او اجازه‌ی حضور در محضر خود داده، بنده نیز باید ادب مقام مقدس ربوبیت را نگه دارد و چنان رفتار کند که سزاوار مقام حق تعالی است.

در این نوشتار با استفاده از قرآن کریم و احادیث معصومین، اشاره‌ای اجمالی به شرایط و آداب دعا شده است و از آنجایی که شرط تحقق هرچیزی مهمتر از آداب به جا آوردن آن است اول شرایط دعا را ذکر می‌کنیم سپس به بیان آداب آن می‌پردازیم.

شرایط دعا

به نظر می‌رسد دعا تنها دو شرط دارد که با فراهم آمدن آنها دعا محقق می‌شود.

اول: دعا حقیقی باشد؛ همیشه آنچه را انسان از خدا می‌خواهد، خیر و خوبی است و هیچ‌گاه شر و ضرر را طلب نمی‌کند. اگر انسان آنچه را می‌طلبد در واقع به ضرر او باشد مثلاً گناه باشد یا سبب گناه شود، این یک درخواست حقیقی نیست چرا که اگر حقیقت امر را می‌دانست، هیچ گاه آن را درخواست نمی‌کرد. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «ای دعا کننده هیچ گاه امر نشدنی و یا گناه درخواست مکن»[3] چرا که اینها خیر نیستند اما تو، آنها را خیر می‌پنداری؛ مثلاً تشنه‌ای برای رفع عطش ظرف مایعی را به خیال اینکه آب است طلب می‌کند و نمی‌داند آن ظرف پر از زهر است در حالیکه اگر می‌دانست هیچ گاه آن را طلب نمی‌کرد، در حقیقت او آب می‌خواهد نه زهر. قرآن کریم در رابطه با این درخواست غیر حقیقی انسان می‌فرماید:

انسان همان گونه که خیر را طلب می‌کند، همان طور شر را طلب می‌کند (اسراï؛€ / 11)

دوم: با اخلاص باشد؛ قرآن کریم می‌فرماید: خداوند را با اخلاص بخوانید (اعراف/ 29)

گاهی دعای انسان حقیقی است، یعنی آنچه را می‌خواهد، در واقع خیر است «لیکن در دعا خدا را نمی‌خواند به این معنا که به زبان از خدا مسالت می‌کند ولی در دل همه‌ی امیدش به اسباب عادی یا امور وهمی است.»[4] امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «وقتی کسی از شما چیزی از خداوند درخواست می‌کند و انتظار اجابت دارد باید از همه‌ی مردم مایوس باشد و امیدش فقط به خدا باشد. وقتی خداوند از قلب بنده‌اش این را بداند هر چه درخواست کند به او می‌دهد. خداوند به عیسی فرمود: ای عیسی همچون بنده‌ی محزون در حال غرق شدن که هیچ یاوری ندارد، مرا بخوان».[5]

آداب دعا

آداب دعا به دو قسم باطنی و ظاهری تقسیم می‌شود و آداب ظاهری به چهار قسم.

الف: آداب باطنی دعا

1- دعا با توجه: دعاکننده باید توجه داشته باشد که مخاطب او مالک و خالق اوست پس باید با تمام وجود توجهش به دعای خود باشد و معلوم است که صرف حرف زدن بدون توجه در حقیقت بی اعتنایی به مخاطب است، هر چند خداوند متعال این بی اعتنایی را می‌بخشد اما نباید انتظار اجابت دعا را داشت. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «خداوند متعال دعای دل غافل رامستجاب نمی‌کند پس هنگام دعا با تمام وجود رو به سوی خدا بیاور، پس از آن یقین به اجابت داشته باش»[6].

2- دعا با قلب پاک: دلی که پر از وسوسه‌های شیطانی و هواهای نفسانی است نمی‌تواند با مبدا خیر و کمال مطلق در ارتباط باشد وقتی دل در طلب گناه باشد بر زبان راندن دعا و درخواست خیر، فقط ابراز کردن چند جمله‌ی دروغ است لذا امیرمومنان ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «بهترین دعا آن است که از سینه‌ای پاک وقلبی پرهیزگار صادر شود.»[7]

3- دعا همراه خوف و طمع: اگر دعا با توجه باشد، هم خوف به همراه دارد و هم طمع؛ ترس از گناه که مبادا انسان را مبغوض حق تعالی کند و در نتیجه مانع اجابت دعا بشود. اما از طرفی فضل و کرم خداوند باعث طمع انسان به استجابت دعا می‌شود. خداوند می‌فرماید: «در حال خوف و طمع دعا کنید.» (اعراف/ 56)

4- دعا با حال ذلت و گدایی: انسان همه‌ی هستی خود را از خدا دارد و هیچ چیز او از خودش نیست. چه چیزهایی که مال شخص او، محسوب می‌شود و مخصوص خود اوست همچون روح و بدن. مال، همسر و فرزند؛ و چه نعمتهای عمومی که همه‌ی بندگان خدا از آن بهره‌مندند و اغلب، این نعمتها مورد غفلت و فراموشی هستند مثل خورشید، دریا، زمین و حتی قوانین طبیعی این جهان. بنابراین انسانها به معنای واقعی، فقیر هستندپس در دعا باید اول توجه به این فقر و ذلت خود داشته باشد و با همان حال دعا کند. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «خداوند متعال به موسی وحی کرد: ای موسی، وقتی در پیشگاه من هستی، همچون بنده‌ی ذلیل و فقیر باش.»[8]

5- خوش گمانی به خدا: برآوردن حاجت بندگان به هر اندازه بزرگ باشد برای خداوند، هیچ زحمتی ندارد و از طرفی خداوند کریم و بخشنده است و نعمتهای بی‌شماری را به بندگان خود داده است پس شایسته است انسان وقتی دعا می‌کند به اجابت آن خوش گمان باشد چنانکه امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «وقتی دعا کردی در همان حال فکر کن حاجتت برآورده شده و حاضر است»[9] همچنین پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: به درگاه خداوند در حالی دعا کنید که یقین به اجابت دارید.[10]

6. اصرار در دعا: امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «قسم به خدا، چون بنده‌ای در حاجت خود اصرار کند خداوند حاجتش را برآورد[11]» و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: «هر کس دری را پی در پی بکوبد و اصرار کند عاقبت گشوده شود.»[12] مولوی همین حدیث را به نظم کشیده:

گفت پیغمبر که چون کوبی دری عاقبت زآن در برون آید سری

ب: آداب ظاهری دعا

این نوع از آداب دعا به چهار قسم تقسیم می‌شود:

اول: آداب قبل از دعا:

1- گفتن بسم الله: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: «خداوند متعال فرموده است هر کار مهمی بدون بسم الله شروع شود، عقیم خواهد ماند.»[13] و عقیم ماندن دعا به معنای اجابت نشدن آن است. در جای دیگر پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: «دعایی که با بسم الله الرحمن الرحیم شروع شود هرگز رد نخواهد شد.»[14]

2- حمد وثنا: امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «هر دعایی که قبلش حمد خداوند نباشد، آن دعا عقیم است.»[15] و پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: «اول تمجید خداوند سپس دعا.»[16] این ادب را خود معصومین در دعاها و مناجاتهای خود رعایت می‌کردند. صحیفه سجادیه شاهد این مدعاست.

3- صدقه دادن: دعا طلب خیر است و دادن صدقه اثبات عملی خیرخواهی است. لذا پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرموده‌اند: «اول صدقه بدهید هر کس دعا را با صدقه شروع کند دعایش رد نمی‌شود.»[17]

4- صلوات: امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «هر کس حاجتی از خداوند متعال دارد با صلوات بر محمد و آل او شروع کند پس حاجت خود را ذکر کند در آخر دعای خود را با صلوات ختم کند چرا که خداوند متعال کریم‌تر از آن است که دو طرف دعا را قبول کند و وسط آن را نپذیرد.»[18]

دوم: آداب همراه دعا:

1- دستها را بلند کردن: امام حسین ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «رسول خدا هنگام دعا دستانش را بالا می‌برد همچون مسکینی که غذا طلب می‌کند.»[19] «از حضرت علی ـ علیه السّلام ـ پرسیدند: چرا باید دستها را به سوی آسمان بلند کرد در حالیکه خداوند همه جا هست. حضرت فرمودند: به دلیل آیه‌ی و فی السما رزقکم و ما توعدون (الذاریات/22) چون رزق و روزی انسان از آسمان نازل می‌شود.»[20]

2- عمومیت دادن به دعا: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: «وقتی کسی دعا می‌کند آن را عمومیت دهد (و برای دیگران نیز دعا کند) چرا که باعث استجابت دعا می‌شود.»[21] خود معصومین ـ صلّی الله علیه و آله ـ این نکته را رعایت می‌کردند. «امام حسن ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: یک شب مادرم به دعا ایستاد و من هر چه گوش کردم نشنیدم برای خودش دعا کند. پرسیدم چرا فقط برای دیگران دعا می‌کنید و خود را فراموش کرده‌اید. مادرم فرمود: الجار ثم الدار اول همسایه بعد اهل خانه.»[22]

3- پنهانی دعا کردن: خداوند می‌فرمایند: «پروردگارتان را در حال تضرع و مخفیانه بخوانید» (اعراف/ 55) امام رضا ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «یک دعای پنهانی بنده برابر است با هفتاد دعایی که به صورت آشکارا وعلنی باشد.»[23] چرا که بهترین راه برای فرار از ریا در عبادات، انجام مخفیانه آن است.

4- دعای جمعی: به فرموده‌ی حضرت علی ـ علیه السّلام ـ: «دست خدا همیشه همراه جماعت است.»[24]

دعا نیز اگر با جماعت باشد امکان اجابت آن بیشتر است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «هرگاه چهار نفر یک چیز را با هم از خدا طلب کنند، قبل از متفرغ شدن، دعایشان اجابت می‌شود.»[25] همچنین می‌فرمایند: «وقتی پدرم از پیشامدی ناراحت می‌شد، زنها و بچه‌ها را جمع می‌کرد و دعا می‌فرمود و بقیه، آمین می‌گفتند.»[26][1]. علامه حسن زاده آملی، نور علی نور، ص 9.

[2]. فرقان/ 77.

[3]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 90، ص 324.

[4]. علامه طباطبایی، المیزان، ج2، ص 48.

[5]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 9، ص 314.

[6]. شیخ کلینی، کافی، ج 2، ص 473.

[7]. ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللآلی، ج 4، ص 19.

[8]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 90، ص 313.

[9] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 90، ص 305.

[10] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 90 ص 305.

[11]. شیخ کلینی، کافی،ج 2، ص 475.

[12] غررالحکم، ص 193.

[13]. شیح حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 7، ص 170.

[14]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 90، ص 313.

[15]. شیح کلینی، کافی، ج 2، ص 503.

[16]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 90، ص 317.

[17]. شیخ صدوق، عیون الاخبار الرضا، ج 2، ص 62.

[18]. شیخ کلینی، کافی، ج 2، ص 494.

[19]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 90، ص 294.

[20]. همان، ص 308.

[21]. شیخ کلینی، ج 2، ص 487.

[22]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 7، ص 112.

[23]. شیخ کلینی، کافی، ج 2، ص 476.

[24]. نهج البلاغه، خطبه 127.

[25]. شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 160.

[26]. شیخ کلینی، کافی، ج 2، ص 487.

محمد حسن باقری

(0) نظر
برچسب ها :
آداب نماز جمعه

آداب نماز جمعه

آداب نماز جمعه

دو رکعت است و مثل نماز صبح مى باشد. این نماز داراى دو قنوت است . قنوت اول قبل از رکوع رکعت اول و قنوت دوم پس از رکوع رکعت دوم است . نماز جمعه داراى دو خطبه است که مانند اصل نماز، واجب بوده و باید توسط امام جمعه ایراد شود. بدون این دو خطبه ، نماز جمعه محقق نمى شود و واجب است دو خطبه را قبل از نماز جمعه بخواند.(376)

آداب و مستحبات نماز جمعه عبارتند از:

1 - مستحب است که در هنگام خطبه نماز جمعه ، مردم ساکت باشند و از حرف زدن بپرهیزند، که صحبت کردن در وقت خطبه ها مکروه است .(377)

2 - مستحب است که امام حمد و سوره را با صداى بلند بخواند.(378)

3 - در رکعت اول بعد از حمد ((سوره جمعه )) و در رکعت دوم ، مستحب است که سوره ((منافقون )) خوانده شود.(379)

4 - مستحب است که دو خطبه نماز جمعه ، در وقت ظهر خوانده شود.(380)

5 - در خطبه اول مستحب است که حمد الهى ، به لفظ جلاله (اللّه ) باشد.(381)

6 - مستحب است که در خطبه دوم ، امام جمعه پس از درود بر پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) به ائمه معصومین نیز درود بفرستد و براى مومنین استغفار کند.(382)

7 - مستحب است که خطبه هاى منسوب به امیرالمومنین (علیه السلام ) یا آنچه از ائمه معصومین علیهم السلام وارد شده انتخاب شود.(383)

8 - شایسته است امام خطیب ، بلیغ باشد و به تناسب اوضاع و احوال سخن بگوید و عبارات فصیح و روان به کار برد. مصالح اسلام و مسلمین را تشخیص بدهد. چنان شجاع باشد که در راه خدا از ملامت و نکوهش ‍ احدى بیم به خود راه ندهد، از پرگویى و شوخى و بیهوده گویى بپرهیزد.(384)

9 - مستحب است که امام خطیب در زمستان و تابستان ، عمامه داشته باشد.(385)

10 - مستحب است که امام خطیب در زمستان و تابستان ، ردایى از برد یمنى یا (عدنى ) بپوشد و خود را بیاراید.(386)

11 - مستحب است که امام خطیب ، تمیزترین لباس هاى خود را بپوشد و خود را خوش بو کند، به طورى که با وقار و سکینه باشد.(387)

12 - مستحب است که امام قبل از خطابه ، هنگامى که مؤ ذن اذان مى گوید او بر منبر نشسته باشد، تا اذان به پایان برسد.(388)

13 - مستحب است که امام جمعه هنگام صعود به منبر خطابه ، روبروى مردم بایستد و سلام کند، مردم نیز با چهره هاى خود از او استقبال کنند.(389)

14 - مستحب است که امام خطیب ، به چیزى از قبیل کمان و شمشیر (اسلحه ) و عصا تکیه کند.(390)

15 - مستحب است که مردم نیز خود را روبروى امام خطیب قرار دهند.(391)

16 - مستحب است که امام خطیب در هنگام موعظه و سفارش به تقوا، صداى خود را چنان بلند نماید که همه حاضرین مواعظ او را بشنوند. در مجامع بزرگ نیز توسط بلندگوها به خطبه بپردازد تا تشویق و تحذیر و مسائل مهمه را به گوش همگان برساند.(392)

17 - مستحب است که امام در حال خطبه ، سخنى غیر مربوط به خطبه ها نگوید.(393)

18 - مستحب است که امام و مستمعین در حال خطبه ، واجد طهارت کامل (که براى نماز معتبر است ) باشند.(394)

19 - مستحب است که ماءمومین در حال خطبه ، روبروى امام بوده و بیش از مقدارى که در نماز مى توانند خود را از قبله منحرف کنند، رو بر نگردانند.(395)

20 - احتیاط مستحب آن است که قبل از اقامه نماز جمعه مطمئن شوند مطمئن شوند که در کمتر از حد مقرر، نماز جمعه دیگرى قبل از آنها و یا مقارن آنها برگزار نشده و نمى شود.(396) (حد مقرر یک فرسخ است ؛ نباید در فاصله اى کمتر از یک فرسخى آن نماز جمعه دیگرى منعقد شود).(397)

21 - مستحب است که امام جمعه از شبهات اجتناب کند.

22 - مستحب است که امام جمعه ، مواظب بر نمازهاى خود در وقتشان باشد.

23 - مستحب است که امام جمعه محرمات حتى مکروهات را ترک نماید.

24 - مستحب است که امام جمعه بر انجام اوامر الهى حتى مستحبات حریص باشد.

25 - مکروه است که خطیب در حال خطبه سخن دیگر غیر از خطبه بگوید.(398)

26 - حرف زدن ماءمومین در هنگام ایراد خطبه ها مکروه است .(399)

آداب نماز آیات

نماز آیات به واسطه چهار چیز واجب مى شود: اول : گرفتن خورشید، دوم : گرفتن ماه ، اگر چه مقدار کمى از خورشید و ماه گرفته شود و کسى هم از آن نترسد. سوم : زلزله اگر چه کسى هم نترسد. چهارم : رعد و برق و بادهاى سیاه و سرخ و مانند اینها، در صورتى که بیشتر مردم بترسند.(400)

دستورالعمل نماز آیات

نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد. دستور آن نیز این است که انسان بعد از نیت تکبیر بگوید و یک حمد و یک سوره تمام بخواند و به رکوع برود و سر از رکوع بردارد و دوباره یک حمد و یک سوره بخواند. باز به رکوع برود تا پنج مرتبه ، بعد از بلند شدن از رکوع پنجم ، دو سجده نماید و برخیزد. رکعت دوم را هم مثل رکعت اول به جا آورد و تشهد بخواند و سلام دهد.(401)

همچنین مى تواند به جاى خواندن سوره تمام ، یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند و به رکوع برود و سر بردارد و بدون این که حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع برود؛ همین طور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید.(402)

آداب نماز آیات عبارتند از:

1 - در نماز آیات مستحب است که به جاى اذان و اقامه ، سه مرتبه به قصد امید ثواب ، بگوید: ((الصلاة ))(403)

2 - مستحب است که نمازگزار بعد از رکوع پنجم و دهم بگوید: ((سمع اللّه لمن حمده )).(404)

3 - مستحب است نمازگزار پیش از هر رکوع و بعد از آن تکبیر بگوید؛ ولى بعد از رکوع پنجم و دهم ، گفتن تکبیر مستحب نیست .(405)

4 - مستحب است که انسان پیش از رکوع دوم ، چهارم ، ششم ، هشتم و دهم ، قنوت بخواند و اگر فقط یک قنوت ، پیش از رکوع دهم بخواند کافى است .(406)

5 - مستحب است که حمد و سوره نماز آیات به (بلند) خوانده شود.(407)

6 - در نماز آیات مخصوصا براى کسوف خورشید مستحب است که انسان نمازش را طول بدهد.(408)

7 - مستحب است که در نماز آیات خصوصا در کسوف خورشید، سوره هاى طولانى مانند یس ، روم و کهف و امثال آن خوانده شود.(409)

8 - مستحب است که نمازگزار بعد از نماز آیات تا باز شدن قرص ، در محل نماز بنشیند و مشغول دعا و ذکر شود.(410)

9 - اگر تا باز شدن قرص وقت است مستحب است که نماز را دوباره خواند.(411)

10 - مستحب است که نماز آیات به جماعت خوانده شود.(412)

11 - براى قضاى نماز آیات ، مستحب است که نمازگزار غسل کند.

(0) نظر
برچسب ها :
آداب نماز جماعت

آداب نماز جماعت

آداب نماز جماعت

فضیلت نماز جماعت

مستحب است که نمازهاى واجب مخصوصا نمازهاى یومیه را به جماعت بخوانند و در نماز صبح ، مغرب و عشا، براى همسایه مسجد و کسى که صداى اذان را مى شنود بیشتر سفارش شده است .(343)

در روایتى آمده است که اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند، هر رکعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز و اگر دو نفر اقتدا کنند، هر رکعتى ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بیشتر شوند، ثواب نمازشان بیشتر مى شود تا به ده نفر برسند، عده آنان که از ده گذشت اگر تمام آسمانها کاغذ و دریاها مرکب و درختها قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند، نمى توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.(344)

در اینجا بعضى از آداب نماز جماعت را متذکر مى شویم :

1 - مستحب است که انسان صبر کند تا نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادى (تنها) خوانده شود بهتر است . همچنین نماز جماعتى را که مختصر بخوانند از نماز فرادى که آن را طول بدهند، بهتر مى باشد.(345)

2 - وقتى که نماز جماعت بر پا مى شود، مستحب است کسى که نمازش را فرادى خوانده ، دوباره نمازش را به جماعت بخواند.(346)

3 - بعد از تکبیر امام اگر صف جلو، آماده نماز و تکبیر گفتن آنان نزدیک باشد، کسى که در صف بعد ایستاده مى تواند تکبیر بگوید، ولى احتیاط مستحب آن است که صبر کند تا تکبیر صف جلو تمام شود.(347)

4 - احتیاط مستحب آن است که جاى سجده ماءموم با جاى کسى که جلوى او ایستاده ، فاصله اى نداشته باشد.(348)

5 - اگر موقعى که انسان مشغول خواندن نماز مستحبى است جماعت بر پا شود، چنان چه اطمینان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت برسد، مستحب است که نماز را رها کرده و مشغول جماعت شود. همچنین اگر اطمینان نداشته باشد که به رکعت اول مى رسد مستحب است که به همین دستور رفتار نماید.(349)

6 - اگر موقعى که انسان مشغول خواندن نماز سه رکعتى یا چهار رکعتى است نماز جماعت بر پا شود، چنانچه به رکوع رکعت سوم نرفته و اطمینان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت برسد، مستحب است که به نیت نماز مستحبى ، نماز را دو رکعتى تمام کرده و خود را به جماعت برساند.(350)

7 - اگر ماءموم در رکعت اول و دوم نماز صبح ، مغرب و عشا صداى امام را نشنود، مستحب است که حمد و سوره را آهسته بخواند.(351)

8 - مستحب است که ماءموم در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر، به جاى حمد و سوره ذکر بگوید.(352)

9 - اگر ماءموم یک مرد باشد، مستحب است که طرف راست امام بایستد و اگر یک زن باشد، در طرف چپ امام ، به گونه اى که جاى سجده اش مساوى با زانو یا قدم امام باشد.(353)

10 - اگر ماءموم یک مرد و یک زن یا یک مرد و چند زن باشند، مستحب است که مرد، طرف راست امام و باقى پشت سر امام بایستند و اگر چند مرد یا چند زن باشند پشت سر امام بایستند و اگر چند مرد و چند زن باشند مردها عقب امام و زن ها پشت مردها بایستند.(354)

11 - اگر امام و ماءموم هر دو زن باشند، احتیاط آن است که امام کمى جلوتر بایستد.(355)

12 - مستحب است که امام در وسط صف بایستد.(356)

13 - مستحب است که اهل علم و کمال و تقوى در صف اول بایستند.(357)

14 - مستحب است که صف هاى جماعت منظم باشد.(358)

15 - مستحب است که بین کسانى که در یک صف ایستاده اند فاصله نباشد و شانه آنان هم ردیف با یکدیگر باشد.(359)

16 - مستحب است که بعد از گفتن ((قد قامت الصلاة )) ماءمومین برخیزند.(360)

17 - مستحب است امام جماعت رعایت حال ماءمومى را که از دیگران ضعیف تر است بکند و عجله نکند تا افراد ضعیف به او برسند.(361)

18 - مستحب است که امام جماعت ، قنوت ، رکوع و سجود را طول ندهد، مگر آنکه بداند همه کسانى که به او اقتدا کرده اند، مایل به این کار هستند.(362)

19 - مستحب است که امام جماعت در حمد و سوره و ذکرهایى که بلند مى خواند، صداى خود را به قدرى بلند کند که دیگران بشنوند؛ ولى باید بیش از اندازه صدا را بلند نکند.(363)

20 - اگر امام در رکوع بفهمد کسى تازه رسیده و مى خواهد اقتدا کند، مستحب است که رکوع را دو برابر همیشه طول بدهد و بعد برخیزد، اگر چه بفهمد کس دیگرى هم براى اقتدا وارد شده است .(364)

21 - مستحب است که براى بر پا کردن جماعت امامى که قرائتش بهتر است ، از امام هاى دیگر مقدم شود.(365)

مکروهات نماز جماعت

1 - اگر در صف هاى جماعت جا براى ایستادن باشد، مکروه است که انسان تنها بایستد.(366)

2 - مکروه است که ماءموم ذکرهاى نماز را طورى بگوید که امام بشنود.(367)

3 - مسافرى که نماز ظهر، عصر و عشا را دو رکعت مى خواند، مکروه است که در این نمازها به کسى که مسافر نیست اقتدا کند.(368)

4 - کسى که مسافر نیست ، مکروه است که در نمازهاى ظهر، عصر و عشا به مسافر اقتدا کند.(369)

5 - کراهت دارد کسى که مرض جذام یا پیسى دارد، براى ماءموم سالم امامت کند.(370)

6 - کراهت دارد کسى که حد و تازیانه خورده و توبه کرده است ، امامت کند.(371)

7 - کراهت دارد مسلمانى که در بلاد کفر ساکن است ، براى مسلمانى که در بلاد اسلامى ساکن است ، امامت کند.(372)

(0) نظر
برچسب ها :
منحة فاطمة بعد وفاة رسول الله صلي الله عليه و آله

منحة فاطمة بعد وفاة رسول الله صلی الله علیه و آله

نوشته: عبدالله الناصر

ناشر: انوار الهدی

محل نشر: قم

سال نشر: 1380

تعداد صفحه: 246.

این کتاب، پژوهشی است در بررسی مصیبت‌ها و محنت‌های وارد شده بر فاطمه زهرا (س) پس از رحلت پیامبر (ص) با استفاده از نصوص تاریخی معتبر اهل سنت.

براساس باور نویسنده کتاب، از آنجا که این دشمنی‌ها و کینه‌ورزی‌ها نسبت به انسیه حوراء (ع) به خاطر مقاومت ها و موضع گیری آن حضرت در مقابل انقلاب و کودتایی بود که منافقان پس از رحلت پیامبر ایجاد کردند ؛ پس به ناچار می‌باید به دورانی پیشتر رفت و تاریخ بعثت نبوی را ورق زد و اهل بیت را در آینه آن تاریخ دید و جایگاه دینی و سیاسی آنان را نظاره کرد ،تا بتوان به نتایج و پیامدهای سقیفه نایل شد.

آغاز کتاب وصیت ها و سفارش‌های نبوی به اهل بیت و تحذیر از دشمنی و کینه ورزی نسبت به آنان است و سپس گزارشی از فضایل فاطمه زهرا (س) در قرآن و احادیث نبوی .

در فصل اول تا سوم، حادثه سیاه هجوم به خانه فاطمه زهرا (س) و آتش زدن در و سقط حضرت محسن(ع) ، از کتب مهمترین نویسندگان اهل سنت مانند ابن قتیبه، یعقوبی، جوهری،‌ابن أبی شیبةطبری، اندلسی، ابو الفداء و بسیاری دیگر بررسی شده است.

در فصل چهارم این اثر، به تفصیل به مسأله فدک پرداخته شده و جایگاه تاریخی -فقهی آن کاوید شده و خطبه فدکیه حضرت زهرا (س) و مواجهه خلفا با مسأله فدک مطرح شده است.

در پنجمین فصل این کتاب، خطبه حضرت زهرا (س) در میان مهاجران و انصار ذکر شده و روایت‌های تاریخی مختلف از آن و همچنین احتجاجات ایشان و غضب حضرت بر مردم آن عصر گزارش شده است.

(0) نظر
برچسب ها :
کلبه احزان

کلبه احزان

نویسنده: عباس قمی

مترجم :محمد باقر محبوب القلوب

ناشر: نشر آفاق

محل نشر: تهران

سال نشر: 1379

تعداد صفحه: 315

مؤلف بزرگوار این کتاب، دریچه‌ای به حوادثی از زندگانی حضرت زهرا(س) گشوده و با بهره‌گیری از احادیث معتبره، به شرح آن‌ها پرداخته است.

نام اصلی کتاب «بیتالأحزان فی مصائب سیدةالنوان» (خانه غم‌ها در مصیبت‌های سرور زنان ) است و شامل چند باب و یک بخش پایانی است.

یکم :بیان ولادت، نامها و کنیه‌های حضرت زهرا (س).

دوم: فضایل و مناقب ایشان، مصحف فاطمه (س)، جایگاه ایشان نزد خداوند، پارسایی ایشان، فاطمه پس از رحلت پیامبر (ص) ، ازدواج حضرت زهرا (س).

سوم: سقیفه و توطئه های منافقان، سروده‌هایی درباره سقیفه، چگونگی بیعت گرفتن از امیرمؤمنان (ع) خطبه طالوتیه، جمع و تنظیم قرآن، احتجاج حضرت زهرا (س) با ابوبکر، حوادث خانه حضرت زهرا(س) ، آتش زدن در، غضب فدک و ...

چهارم: سوگواری و عزاداری حضرت زهرا (س) کنار قبر پدر، سخنان حضرت به خلیفه اول و دوم در بستر بیماری، عیادت زنان مهاجر و انصار، وصیت حضرت حضرت زهر ا (س) و شهادت حضرت ،دفن ایشان و شکوائیه امیر‌مومنان(ع) و مناقشه عصر با علی(ع) ‌، روزگار حضرت زهرا (س) پس از رحلت پدر.

مؤلف در این کتاب با استفاده از مصادر اولیه اهل سنت کوشیده است تا باورهای اعتقادی و تاریخی شیعه را، تبیین و تحلیل کند. ترجمه روان و نثر لطیف پارسی کتاب هم، ارزشمند اثر را مضاعف کرده است.

(0) نظر
برچسب ها :
فاطمه زهرا (س) در پرتو خورشيد محمدي

فاطمه زهرا (س) در پرتو خورشید محمدی

نویسنده: عبدالفتاح عبدالمقصود

مترجم: دکتر سید حمید طبیبیان

ناشر: شرکت سهامی انتشار

محل نشر: تهران

سال نشر: 1381

تعداد صفحه: 1062

این کتاب ترجمه ای است از اثر استاد، عبدالفتاح عبدالمقصود، نویسنده بزرگ مصری با عنوان «فی نور محمد، فاطمةالزهراء» که در تاریخ حیات و زندگی حضرت زهرا (س) نگارش شده است.

نثر این اثر، داستانی و بسیار روان است و در عین مراجعه به منابع تاریخی و حدیثی بسیار، به دلیل روش نگارشی ویژه‌اش به هیچ روی ارجاع و پاورقی ندارد.

جلد اول کتاب در پنج بخش تنظیم شده است:

در بخش یکم کتاب، فصلهایی با این عناوین دیده می‌شوند: آتش در کعبه، کشتی با موم، از در صفا، ردا و سنگ، پیامبر موعود و ستاره زهرا (س).

بخش دوم را، برش‌هایی با نام: دیداری برای جاودانگی، به مانند مروارید پنهان، عصر فاطمه به رنج‌ها نه به سال‌ها، تنه شاداب است و شاخه‌ها بارور، اشکهایی در حرم و یکتا پرستان شامل شده‌اند.

در بخش سوم می‌خوانیم: خدیجه اندوه همه را بر دوش می‌کشید، هرگز به تو نخواهد رسید، سالهای گرسنگی، خروج و دختر کم گریه مکن.

در بخش چهارم در ذیل این عناوین سخن گفته شده است :آیا تخته سنگ سبز می‌شود، پیمان با خدا، بهره سوداگری ،‌دور از مکه و سواران جنگاور جناح .

در بخش پنجم کتاب، که آخرین بخش از جلد اول کتاب است می‌خوانیم: در آباد بوم آرامشی و آشتی ؛ فاطمه و کمال ؛ خشنودی و خشم فاطمه خشنودی و خشم خداست؛‌دلها به فاطمه کشش یافت. در جلد دوم این اثر، بخش‌های ششم تا یازدهم قرار گرفته‌اند.

عنوان بخش‌های زیر، چنینند:

بخش ششم: خواستگاری علی از زهرا، جدا شدن زینب از زید، پسران نه پسرخواندگان، و خدایا این دو از منند و من از این دو.

بخش هفتم: جشن عروسی، گردنبند خدیجه، در آستانه مادر شدن، بر دامنه کوه احد، شمشیرهایی در دست‌های نرم حسن و حسین دو ستاره درخشان.

بخش هشتم: کشندگان پیامبر، داستان اخگر و تخته سنگ، ای برادر، بوزپنگان و رحلت پیامبر.

بخش نهم: فدک، خواسته‌های خلفا در گذر دویست سال، خشنودی فاطمه خشنودی من است و مرزهای فدک.

بخش دهم: آنچه پیامبر به شما داد بپذیرید، خمس‌ها و سهم‌ها، نه دیناری به جای گذاشت و نه درهمی و باز داشتن یا خودداری کردن.

بخش یازدهم: آیا نبوت میراث است، گفتند... و خدا گفت: فدک چیست؟ نثر بسیار لطیف و شعر گونه این اثر، حلاوت و طراوت خاصی بدان بخشیده که آن را بسیار خواندنی کرده است.

(0) نظر
برچسب ها :
بهشت ارغوان

بهشت ارغوان

نویسنده: سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)

محل نشر: قم

ناشر: پارسایـان

سال نشر: 1375

تعداد صفحه :262.

این اثر ترجمه‌ای از کتاب «و کانت صدیقة» نوشته کمال السید است که به قلم سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا) به پارسی بر‌گردانده شده است.

این اثر تلاشی است برای باز شناسی جنبه انسانی شخصیت حضرت زهرا (س) .

نام دیگر این اثر، قصه ناتمام صدیقه است.

الموسوعة الکبری من فاطمه الزهرآ(ع)

نویسنده: اسماعیل انصاری زنجانی خویی

ناشر: نشر دلیل ما

محل نشر: قم

سال نشر: 1380

دایرةالمعارف نویسی و موسوعه نگاری کاری است دقیق، علمی، کاربردی و نتیجه‌مند و از دیگر سوی، طاقت‌گیر، پر‌محدوده، مواج و زمان بر.

معمولاً مسایل و موضوعاتی، در قالب دایرة المعارف‌ها ارایه و نموده می‌شوند که سزا‌مندی و شأنیت والا و فاخری داشته باشند. موضوع «فاطمه زهرا(س») که بسی کران ناپیدا و ژرف و فرا‌بشری است، می‌طلبید که در هندسه و قالبی دایرة المعارفی، کاویده و عرضه شود.

بسی فرخنده و فرحناک بود که شاهد طلوع اولین دایرة المعارف بزرگ حضرت زهرا (س) در دنیای تألیف و پژوهش هستیم. «الموسوعةالکبری عن فاطمةالزهرآء (س») که حاصل دوازده سال تلاش و کاوش و پژوهش است. آرام‌آرام شکفته و به بار می‌نشیند. برای به سامان کردن و طراحی و مهندسی این دایرةالمعارف بزرگ، بیش از سی هزار منبع مورد مراجعه قرار گرفته که تعدادی از آنها بطور مستقیم به حضرت زهرا (س) مربوط بوده و پاره‌ای هم به گونه ضمنی و برشی با ایشان پیوند دارد.

برای این موسوعه بزرگ، مقدمه مفصل و دامن گستری هم، تهیه شده است. مهم‌ترین فصل‌های این مقدمه به قرار زیر‌ند:

1. عظمت حضرت زهرا (س) در طول 14 قرن

2. گام‌های اولیه و اساسی در تدوین موسوعه حضرت زهرا (س)

3. گذری بر نتایج تألیفات مربوط به حضرت زهرا (س) در 14 قرن.

4. آماری درباره تألیفات مربوط به فاطمه (س).

5. روش تألیف موسوعه و مراحل آماده سازی آن.

6. فهرستی از منابع موسوعه

7. جمع بندی مختصری از زندگی حضرت زهرا (س).

1- حضرت زهرا قبل از این عالم.

2- حضرت زهرا در این عالم.

3- حضرت زهرا پس از این عالم.

بخش اول که به حضرت زهرا (س) قبل از این عالم اختصاص دارد، شامل سه بخش است:

1- آغاز خلقت حضرت.

2- خلقت حضرت قبل از خلق آدم.

3- خلقت نورانی حضرت.

بخش دوم که مربوط به حضرت زهرا (س) در این عالم است، کلیه مراحل زندگی حضرت زهرا (س) در این جهان را به طور کامل کاویده و در ده بخش اساسی چیده است؛ این بخشها عبارتند از: ولادت، ازدواج، دوران پدر و اصحاب، بعد از رحلت پدر، شهادت حضرت، زندگی شخصی حضرت، مختصات حضرت، دوستان و دشمنان حضرت، اوصاف حضرت و متعلقات حضرت.

بخش سوم که در بر دارنده مطالب مربوط به حضرت زهرا (س) پس از این جهان است، شامل پنج قسمت است: جلالت حضرت در محشر، با پیامبر در محشر، با امام حسین در محشر، شفاعت حضرت و حضرت زهرا در بهشت.

- این کتاب، شامل تمام متون، اسناد و منابع مربوط به جوانب و زوایای گونه گون زندگی صدیقه طاهره (س) است.

در هر موضوع، ابتدا متون حدیثی و تاریخی و تحلیل‌های علمی به طور کامل آورده شده و سپس منابع آن -هر چند متعدد و بسیار باشد- ذکر شده است. گفتنی است، احادیث فراوان موجود در این اثر، همگی با سند کامل نقل شده‌اند. استخراج و گردآوری و تدوین این موسوعه، از سال1410 هـ.. ق. آغاز شده است. از این مجموعه بلند بیست جلدی، تا کنون چهار مجلد توسط انتشارات دلیل ما، عرضه شده است. امیدواریم که در آینده نه چندان دور شاهد طلوع دیگر مجلدات این اثر باشیم.

(0) نظر
برچسب ها :
آثار برگزيده فاطمي، در پنجمين دوره کتاب سال ولايت

آثار برگزیده فاطمی، در پنجمین دوره کتاب سال ولایت

علیرضا هزار

مراسم کتاب سال ولایت، پنج سالی است که به همت وزارت ارشاد دوستان دانش پژوه ولایت دوست، در شهرهای مختلف کشور برگزار می‌شود.

پنجمین دوره کتاب سال ولایت در استان گیلان، شهر رشت برگزار شد. جایزه ویژه این دوره به آثار نگاشته شده درباره حضرت زهرا (س) ، تعلق گرفت. در این نوشتار، کوشش شده بتا مهمترین کتابهای برگزیده و تشویقی مربوط به حضرت زهرا (س) را که در این دوره مطرح شدند معرفی کنیم.

(0) نظر
برچسب ها :
ضرب المثل

تابستون پدر یتیمونه !

تا پریشان نشود کار بسامان نرسد !

تا تریاق از عراق آرند، مار گزیده مرده باشد !

تا تنور گرمه نون و بچسبون !

تا چراغ روشنه جونورها از سوراخ میان بیرون !

تا شغال شده بود به چنین سوراخی گیر نکرده بود !

تا کرکس بچه دارشد، مردار سیر نخورد !

تا گوساله گاو بشه ، دل مادرش آب میشه !

تا مار راست نشه توی سوراخ نمیره !

تا نازکش داری نازکن، نداری پاهاتو دراز کن !

(1) نظر
برچسب ها :
احكام صله رحم‏

احکام صله رحم‏

سید محمد مسعود معصومی

.1 واجب: مقدارى است که آن را از قطعِ رحمِ حرام خارج سازد.

.2 مستحب: زیادتر از مقدار واجب صله مستحب است.

.3 حرام: صله ارحامى که از نظر شرع رسیدگى و ارتباط با آنان ممنوع است. مانند کفّارِ حربى و ناصبى‏ها و...(1)

صله نسبت به ارحامى که با ما قطع رابطه مى‏کنند

کسى که با ما قطع رابطه کرده است، حقّ او به خاطر قطع رابطه از بین نمى‏رود و ما وظیفه قطع رابطه نداریم؛ زیرا اگرکسى به وظیفه‏اش رفتار نکرد وظیفه دیگرى ساقط نمى‏شود.(2) (و از روایات استفاده مى‏شود که این نوع صله رحم پاداش و کمالش بیشتر است.)

بعضى از آثار صله رحم‏

قالَ اَبُوجَعْفَرٍ(ع): صِلَه‏الرّحِمِ تُزَکّى الْأَعْمالَ، وَ تُنْمِى الأَمْوالَ، وَ تَدْفَعُ الْبَلْوى‏، وَ تُیَسّرُ الْحِسابَ، وَ تُنْسِئُ فِى الأَجَلِ.(3)

حضرت باقر(ع) مى‏فرماید: صله رحم سبب مى‏شود:

.1 کارهاى انسان از نقص به دور و موردِ قبول واقع شود و یا این که پاداش اعمالش زیاد گردد. .2 اموال شخص زیاد گردد. .3 بلاها و گرفتارى‏ها از او دور گردد .4 حساب اموال و اعمالش آسان گردد .5 عمرش طولانى شود.

چند استفتا

سؤال: آیا صله رحم با خویشاوندى که کافر یا مرتد محسوب مى‏شود نیز واجب است؟

جواب: صله رحم مطلقاً واجب است.(4)

سؤال: آیا انسان مى‏تواند از نظر شرعى با خویشاوندانى که بى تقوا و بى‏نماز و ضد انقلابند از قبیل پدر، مادر، خواهر و غیره قطع رحم نماید؟

جواب: قطع رحم جایز نیست؛ ولى باید آنها را با مراعات موازین، امر به معروف و نهى از منکر نمایند.(5)

سؤال: اگر ارحامِ انسان مرتکبِ فسق علنى شوند به طورى که معاشرت با آنها انسان را نیز در معرض گناه قرار دهد، آیا بازهم معاشرت با آنان واجب است؟

جواب: باید سعى کند در گناه واقع نشود؛ بلکه آنان را ارشاد نماید.(6)

سؤال: این‏جانب پدرى دارم که خوش اخلاق نیست و مغرور و خودپرور مى‏باشد و درحقّ خانواده خود ظلم روا مى‏دارد و من از وقتى که به تکلیف رسیده‏ام درحال مبارزه با پدرم هستم، اگر جوابش را همان موقع در حضور دیگران بدهم که کار نادرست و ناشایست انجام داده‏ام و اگر تنها با پدرم صحبت نمایم حرفم را قبول نمى‏کند و مى‏گوید در مقابل پدرت درشتى نکن، خلاصه نمى‏دانم چه کنم؟ آیا شما صلاح مى‏دانید که من این صحبت‏ها را بنمایم یا نه؟

جواب: حفظ احترام والدین و مراعات ادب در صحبت با آنان لازم است و درموارد لزوم امر به معروف و نهى از منکر، اگر مأیوس از تأثیر باشید، تکلیف ساقط است.(7)

سؤال: آیا قطع رابطه با ارحامى که تجاهر به گناهان مى‏کنند جایز است یا نه؟

جواب: اگر قطع مراوده، موجب تنبّه و ارتداعِ آنها از معصیت باشد، لازم است قطع مراوده شود.(8)

سؤال: شخصى یکى از اقوامش علاوه بر تارک الصّلاه بودن، به بعضى از مقدسات بى احترامى مى‏کند و او براى احترام پدر و مادر حرفى به او نمى‏زند؛ ولى قلباً از او ناراضى و ناراحت است آیا همین مقدار در نهى از منکر کافى است؟

جواب: اگر مى‏توانید او را نصیحت کنید و امر به معروف و نهى از منکر نمایید، ناراحت شدن پدر و مادر مُسقِطِ تکلیف نمى‏شود، و اگر رفت و آمد با چنین افرادى تأیید آنان باشد ترک کنید.(9)

سؤال: رفت و آمد با اقوامى که مقید به قوانین اسلامى نیستند (براى مثال بى حجاب در جلو ما ظاهر مى‏شوند) با توجه به واجب بودن صله رحم چه حکمى دارد؟

جواب: اگر این رفت و آمد مایه نهى از منکر مى‏شود مانعى ندارد و در غیر این صورت ترک کنید.(10)

سؤال: هرگاه کسى در صله رحم نسبت به بعضى از ارحامش به این نتیجه برسد که او نه تنها از دیدنش خوشحال نشده، بلکه ناراحت هم مى‏شود آیا با این شرایط بازهم صله رحم واجب است، با این‏که ممکن است به تحقیرشدن انسان بینجامد؟

جواب: با چنین شرایطى صله رحم واجب نیست.البته در صورتى که راه دیگرى براى صله رحم وجود نداشته باشد.(11)

سؤال: با وجود این که احسان به والدین واجب است، اگر شوهر اجازه رفتن به منزل آنها را ندهد آیا مى‏شود بدون اذن او به منزل والدین رفت؟

جواب: شوهر مى‏تواند زن را از خارج شدن از خانه منع کند؛ اما نمى‏تواند از احسان به والدین منع نماید، چون احسان اعم از رفتن به خانه آنهاست.(12)

سؤال: چنان‏چه در امور عادى و مباح نظر پدر دختر و شوهر متفاوت باشد، ترجیح با کدام است؟

جواب: در فرض مسأله، اطاعت هیچ‏کدام لازم نیست؛ مگر این که مایه اذیت و آزار پدر گردد، که در این صورت اطاعت او واجب است.(13)

 

پى‏نوشت‏ها:

1- اطائب الکلم فى بیان صله‏الرحم، مرحوم کرکى، ص 33.

2- همان، ص 34.

3- بحارالانوار، ج‏74، ص‏111.

4- استفتاآت امام، ج‏1، ص 487، سؤال 17.

5- همان، ص 488، سؤال 18.

6- همان، سؤال 19.

7- همان، سؤال 20.

8- جامع المسائل آیه‏الله فاضل، ج‏1، ص‏243، سؤال 941.

9- جامع المسائل آیه‏الله فاضل، ج‏1، ص‏245، سؤال 950.

10- استفتائات جدید حضرت آیه‏الله مکارم، ج‏1، ص 527، سؤال 1734.

11- صراط النجاه، ج‏3، ص‏295، سؤال 905.

12- جامع المسائل آیه‏الله فاضل، ج‏1، ص‏496، سؤال 1623؛ صراط النجاه، ج 1، ص 534، سؤال 1482.

13- استفتائات جدید حضرت آیه‏الله مکارم، ج‏2، ص 337، سؤال 970.

بازگشت

سید مسعود معصومی / احکام روابط زن ومرد

(0) نظر
برچسب ها :
احكام صحبت كردن

احکام صحبت کردن

سید محمد مسعود معصومی

الف) صحبت کردن مرد با نامحرم

مسئله:174 مردهامی توانند با نامحرم با شرائط ذیل صحبت نمایند:.

1. به قصد لذّت و ریبه نباشد.

2. با این صحبت کردن به گناه آلوده نشوند.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)،با استفاده از مسئله 39.

امام: تحریر الوسیله، (نکاح)، مسئله 29.

بهجت: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1936.

خامنه اى: استفتاء.

سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، با استفاده از مسئله 29.

فاضل: جامع المسائل، ج‏1، سؤال 1718.

مسئله:175 صحبت کردن با نامحرم به غیر ضرورت مکروه است خصوصاً اگر مخاطب جوان باشد.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه (نکاح)، مسئله 39.

امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 29 و استفتاء.

گلپایگانى: مجمع المسائل، ج‏2، با استفاده از سؤال 645.

سیستانى: (1) .

مسئله:176 اگر مردی بداند چنانچه با نامحرمی صحبت کند به گناه خواهد افتاد نباید با او صحبت کند خواه زن به گونه ای صحبت کند که مرد را به گناه بیندازد یا درباره مطلبی صحبت کند که مرد به گناه بیفتد.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: با استفاده از مدارک مسئله قبل.

بهجت: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1936.

خامنه اى: استفتاء.

سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، با استفاده از مسئله 29.

مسئله:177 اگر مردی به قصد به حرام انداختن نامحرمی با او صحبت کند حرام است.

امام: تحریر، (نکاح)، با استفاده از مسئله 29، استفتاء.

اراکى، بهجت، خامنه ای و فاضل: استفتاء.

سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، با استفاده از مسئله 29.

گلپایگانى: مجمع المسائل، ج‏2، با استفاده از سؤال 645.

در نتیجه: صحبتهایی که به قصد به شهوت انداختن دیگری گفته می شود مانند تعریف کردن صحنه های تحریک کننده حرام است.

مسئله:178: آیا مرد می تواند با زن نامحرمی که می خواهد با او با قصد لذّت صحبت کند حرف بزند (در صورتی که مرد می داند به گناه آلوده نخواهد شد).

جواب: جایز نیست.

امام، خامنه اى، فاضل و گلپایگانى: استفتاء.

بهجت: (2) .

مسئله:179 اگر مردی خوف آن را داشته باشد چنانچه با نامحرمی صحبت کند آن زن او را به گناه آلوده خواهد کرد نباید با او صحبت کند.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)، مسئله 39.

امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 29.

بهجت، خامنه ای و سیستانى: استفتاء.

مسئله:180 اگر مردی بداند چنانچه با نامحرمی صحبت نماید به گناهی غیر از مسائل شهوانی آلوده می شود جایز نیست با آن زن صحبت کند.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم:عروه، (نکاح)، مسئله 39.

امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 29 و استفتاء.

بهجت: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1936.

خامنه اى: استفتاء.

سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، با استفاده از مسئله 29.

گلپایگانى: مجمع المسائل، ج‏2، با استفاده از سؤال 645.

مثلاً: بداند چنانچه با آن نامحرم صحبت کند مجبور خواهد شد دروغ بگوید و یا غیبت کند یا تهمت بزند خواه او مرد را وادار به گناه بکند و یا خودش بواسطه این صحبت به این گناهها آلوده شود.

مسئله:181 صحبت کردن با هر کسی درباره هر چیزی از روی شهوت و لذّت جایز نیست (مگر با همسر).

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه (نکاح)، با استفاده از مسئله 39.

امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 29.

اراکی و خامنه اى: استفتاء.

سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، مسئله 29. (3) .

توجه و مراقبت

گاهی دیده می شود در دل بعضی از مردان چنان شیطان رسوخ کرده است که بسیاری از معاشرتهای آنها را شبهه دار کرده است لذا دیده شده است که مردی چنان به مراوده با نامحرم گرایش دارد که گویی محرم اوست. مثلاً در حالی که می تواند مطلبی را از مردی بپرسد از نامحرم می پرسد. گاه صحبت کردن خود را با نامحرم کش می دهد تا بیشتر با او صحبت کند. رفتن به تفریح و سفر با نامحرم بیشتر برایش جذاب می نماید. اگر در جایی نامحرمی باشد بیشتر مایل است درآنجا باشد. در میهمانیها سعی دارد با نامحرم بیشتر صحبت کند و با آنها بیشتر مراوده داشته باشد، در مقابل نامحرم بیش از هر جای دیگری از توان خود مایه می گذارد و خلاصه به هر کاری که نامحرم در انجام آن شریک باشد بیش از دیگر کارها علاقه نشان می دهد و...

که مردان و بخصوص جوانان عزیز باید بشدت از آنها اجتناب کنند زیرا اینگونه مراوده ها و صحبت کردنها معمولاً با قصد لذّت و ریبه همراه است و شرعاً حرام خواهد بود.

ب) صحبت کردن زن با نامحرم

مسئله:183 خانمها می توانند با نامحرم صحبت نمایند مشروط به آنکه:.

1. به قصد لذّت و ریبه نباشد.

2. صدای خود را ترقیق و تلطیف نکنند.

3. خوف افتنان نباشد.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)، مسئله 39.

امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 29.

سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، مسئله 29.

بهجت: (4) .

مسئله:184 صحبت کردن خانمها با نامحرم به غیر ضرورت مکروه است.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: مدارک مسئله قبل.

سیستانى: (5) .

مسئله:185 جایز نیست خانمی به قصد به حرام انداختن نامحرم با او صحبت کند. خواه مطالبی را بگوید که او به گناه بیفتد یا بگونه ای بگوید که نامحرم به گناه آلوده شود مانند: تعریف کردن صحنه های محرک و یا بیان چیزهائی که نامحرم با شنیدن آن تحریک می شود.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)، با استفاده از مسئله 39.

امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 29.

اراکى، بهجت و خامنه اى: استفتاء.

سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، مسئله 29.

توجه و مراقبت

همانگونه که درباره مردان گفته شد گاهی ممکن است خانمها نیز گرفتار حیله های شیطانی بشوند. لذا با نامحرم چنان گرم می گیرند که گویی برادر اوست. خصوصاً خانمهایی که با نامحرم تماس بیشتری دارند مانند پرستارها، و کسانی که در ادارات و یا شرکتها کارمی کنند، ورزشکارها و... باید بیش از دیگران مراقبت نمایند.

کمک خواستن از نامحرم برای کارهای غیر ضرورى، سؤال کردن از نامحرم در حالی که می توان از محارم پرسید، بحث کردن و خود را وسط انداختن، اظهار فضل کردن به نامحرم و زیاد کردن مراوده با نامحرم، علاقه بیشتر به کار کردن در محیطی که نامحرم هست و خلاصه همه اینگونه موارد در مظانّ گناه است و معمولاً اینگونه تماسها با لذّت و ریبه همراه است و شرعاً حرام خواهد بود.

مسئله:186 خانمها نباید در هنگام صحبت کردن با نامحرم صدای خود را رقیق و نازک کنند بگونه ای که اگر در دل مخاطب مرضی باشد او را به خود جلب کند، اگر چه درباره مطالبی عادی صحبت کنند.

امام، اراکى، بهجت، خامنه اى، سیستانى، فاضل، گلپایگانی و مکارم: مدارک مسئله قبل. (6) .

مسئله:191 قرآن خواندن خانمها در مقابل نامحرم اگر چه با صوت باشد اشکال ندارد. مشروط به آنکه موجب تحریک و مفسده نباشد.

امام: با استفاده از استفتاء در کتاب احکام بانوان، سؤال 5، ص‏24.

خامنه اى: استفتاء.

فاضل: جامع المسائل، ج‏1، با استفاده از سؤال 1722.

بهجت، سیستانی و گلپایگانى: (7) .

سید مسعود معصومی / احکام روابط زن ومرد

(0) نظر
برچسب ها :
احكام خريد

احکام خرید

سید محمد مسعود معصومی

253.مسئله:خرید هرگونه طلا برای داماد به منظور استفاده وی جایز نیست اگر چه حلقه یا دگمه سردست یا ساعت و یا... باشد.

امام: استفتائات، ج‏2، ص‏8 و توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 2068.

اراکى: توضیح المسائل، ص‏550 (چ 1371).

بهجت و خامنه اى: استفتاء.

سیستانى: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 2076.

فاضل: جامع المسائل، ج‏1 با استفاده از سؤالهای 970 و 971 و 258.

گلپایگانى: استفتاء.

مکارم: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1762.

تبریزى: (9) .

255.مسئله:طلای سفید حکم طلای زرد را ندارد و خرید آن برای داماد اشکالی ندارد.

امام: استفتائات، ج‏1، (لباس نمازگزار)، سؤال 58 و استفتاء.

اراکى، بهجت، خامنه اى، فاضل، گلپایگانی و مکارم: (10) .

256.مسئله:خریدن هر گونه لباس ابریشمی خالص برای داماد به منظور پوشیدن وی جایز نیست.

امام: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 2068.

امام، اراکى، بهجت، خامنه ای و گلپایگانى: استفتاء.

سیستانى: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 2076.

فاضل: جامع المسائل، ج‏2، با استفاده از سؤال 762.

مکارم: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1762.

تبریزى: (11) .

در نتیجه: خرید هر گونه لباس اعم از پیراهن، لباس زیر، لباس راحتی در منزل، جوراب و... اگر از جنس ابریشم خالص باشد جایز نیست.

257.مسئله:خرید با پولی که به آن خمس تعلق گرفته شده است تا زمانی که خمس آن پرداخت نشده باشد جایز نیست مگر آنکه از حاکم شرع یا وکیل وی اجازه گرفته شده باشد.

امام، اراکى، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (فیما یجب فیه الخمس)، مسئله 75.

امام: توضیح المسائل، مسئله 1790 و 1795.

اراکى: توضیح المسائل، مسئله 1821 و 1826.

خامنه اى: استفتاء.

گلپایگانى: توضیح المسائل، مسئله 1804.

تبریزی و سیستانى: (12) .

258.مسئله:اگر کسی (به مسئله قبل توجه نداشت) با پولی که خمس به آن تعلق گرفته است چیزی را بخرد باید از حاکم شرع یا وکیل وی اجازه بگیرد. که در این صورت اگر اجازه داد معامله صحیح است و اگر اجازه نداد یک پنجم معامله باطل است.

امام، اراکى، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (فیما یجب فیه الخمس)، مسئله 75.

امام: توضیح المسائل، مسئله 1760.

فاضل: توضیح المسائل، با استفاده از مسائل 1825 و 1827.

گلپایگانى: توضیح المسائل، مسئله 1769.

تبریزی و سیستانى: (13) .

259.مسئله:خرید هر گونه لباس شهرت برای داماد یا عروس جایز نیست.

امام، اراکى، بهجت، خامنه ای و گلپایگانى: استفتاء.

سیستانى: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 2076.

فاضل: جامع المسائل، ج‏2، با استفاده از سؤال 762.

مکارم: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1762.

تبریزى: (14) .

260.مسئله:خرید لباس مختص زنان برای داماد یا لباس مختص مردان برای عروس جایز نیست و باید از خرید آن اجتناب کرد.

امام، اراکى، بهجت، خامنه ای و گلپایگانى: استفتاء.

امام: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 2068.

سیستانى: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 2076.

فاضل: جامع المسائل، ج‏2، با استفاده از سؤال 762.

مکارم: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1762.

تبریزى: (15) .

261.مسئله:خرید هر گونه لباس مهیج برای عروس به منظور استفاده کردن وی در میان نامحرمان حرام است.

امام، اراکى، بهجت، خامنه ای و گلپایگانى: استفتاء.

امام: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 2068.

فاضل:جامع المسائل، ج‏2، با استفاده از سؤال 762.

تبریزى: (16) .

در نتیجه: اگر داماد می داند در مجلس عروسی نامحرمها به عروس نگاه خواهند کرد (مثلاً مجلس مختلط باشد) خرید لباس عروسی که مهیج باشد و مقداری از بدن را نپوشاند جایز نخواهد بود.

262.مسئله:خرید ماشین ریش تراشی و خمیر ریش به منظور تراشیدن ریش برای داماد جایز نیست.

امام: استفتائات، ج‏2، (مکاسب محرمه)، سؤال‏8 و با استفاده از توضیح المسائل مسئله 2068.

اراکى، بهجت، خامنه ای و گلپایگانى: استفتاء.

تبریزى: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 2075 و استفتاء.

سیستانى: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 2076.

فاضل: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 2129.

مکارم: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1762.

توجه: اگر ماشین ریش تراشی را به جهت استفاده حلال بخرد اشکالی ندارد.

263.مسئله:خرید و فروش چرمی که از ممالک غیر اسلامی می آورند یا از دست کافر گرفته می شود باطل است ولی اگر انسان بداند که آنها از حیوانی است که به دستور شرع کشته شده، خرید و فروش آن اشکال ندارد.

امام: توضیح المسائل، مسئله 2061 و تحریر، ج‏2، مسئله 1.

اراکى: توضیح المسائل، مسئله 2087.

بهجت: توضیح المسائل، مسئله 1618.

تبریزى: توضیح المسائل، مسئله 2069.

سیستانى، فاضل، گلپایگانی و مکارم: (17) .

در نتیجه: خرید هر چیز چرمی مانند کفش کمربند، بند ساعت، کیف... که از کشورهای غیر اسلامی آمده باطل است مگر آنکه انسان بداند آن کشور چرم خود را از کشورهای اسلامی تهیه می کند.

سید مسعود معصومی / احکام روابط زن ومرد

(0) نظر
برچسب ها :
احكام تماسها.

احکام تماسها.

سید محمد مسعود معصومی

194. مسئله: هر کسی که نگاه کردن به او جایز نیست تماس بدنی با او نیز جایز نیست و هرگونه لمس کردن بدن با هر عضوی باشد حرام است و باید از آن اجتناب کرد مگر از روی لباس بدون قصد لذّت و ریبه.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)، مسئله 47.

امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 20.

اراکی و خامنه اى: استفتاء.

بهجت: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1934.

سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، با استفاده از مسئله 16.

195. سؤال: آیا دست دادن با نامحرم جایز است در صورتی که بدون قصد لذّت و ریبه باشد.

جواب: جایز نیست. مگر از روی لباس و در این صورت بنابر احتیاط واجب نباید دست او را بفشارد.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)، با استفاده از مسئله 47.

اراکى: استفتاء.

بهجت: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1934.

سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، با استفاده از مسئله 16.

خامنه اى:
(8) .

196. سؤال: ما در محیط دانشگاههای کشورهای غربی هنگام برخورد با اساتید زن یا دانشجویانِ دختر ناگزیر از مصافحه (دست دادن) هستیم، و گرنه حمل بر سوء ادب دانشجویان مسلمان می شود. تکلیف چیست.

جواب: لازم است به آنها تفهیم کنید که عدم مصافحه با زن نامحرم ناشی از سوء ادب نیست، بلکه معلول عقیده اسلامی و تعهد به احکام آن است.

امام، اراکى، بهجت، خامنه اى، سیستانى، فاضل، گلپایگانی و مکارم: با استفاده از مدارک مسئله قبل.

فاضل: جامع المسائل، ج‏1، سؤال 1717.

197. سؤال: در بعضی مناطق مسأله محرم و نامحرم چندان مورد اهمیت نیست، خصوصاً روستانشینان، مثلاً زن خود را از برادر شوهر حفظ نمی کند و او را به منزله برادر واقعی می داند. چنانچه متقابلاً او هم وی را خواهر خویش می داند و چه بسا مصافحه می کنند یا همدیگر را می بوسند. یا دختر عمو و دختر دایی با پسر خاله یا عموزاده مصافحه و روبوسی می کنند، این عمل چون از روی سادگی و بدون قصد لذّت و ریبه می باشد آیا اشکال دارد و بر فرض محذور داشتن از روی پارچه حکمش چیست.

جواب: هیچ یک از موارد فوق جایز نیست و بهتر است از روی پارچه نیز اجتناب شود.

امام، اراکى، بهجت، خامنه اى، سیستانى، فاضل، گلپایگانی و مکارم: با استفاده از مدارک مسئله قبل.

فاضل: جامع المسائل، ج‏1، سؤال 1716.

198. مسئله: اگر چه دیدن وجه و کفین زن مسلمانِ محجبه و دیدن مقدار معتاد از بدن زنان کفار اشکال ندارد لکن لمس کردن آنها جایز نیست.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)، مسئله 47.

امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 20.

اراکی و خامنه اى: استفتاء.

بهجت: توضیح المسائل، با استفاده از مسئله 1934.

سیستانى: منهاج الصالحین، (نکاح)، با استفاده از مسئله 16.

 

در نتیجه: مرد و زن نامحرم نمی توانند با یکدیگر دست بدهند و یا هرگونه تماس بدنی دیگری داشته باشند.

توجه: در موارد ذیل باید بیش از هر موقع مراقب تماسهای بدنی بود:.

گرفتن چیزهای کوچک از دست نامحرم مانند گرفتن یا دادن پول خرد، کلید و اشیای کوچک دیگر، نشستن در کنار نامحرم درتاکسى، اتوبوس، میهمانیها و... عبور کردنِ هم زمان زن و مرد نامحرم از محلهای تنگ مثل راهرو، کوچه باریک، درب و... رفتن مردان به مجالس شلوغ زنانه یا محلهایی که زنهای نامحرم زیادی هستند و همچنین رفتن زنان به مجالس و محلهای شلوغی که مردان نامحرمِ زیادی هستند و هنگام خرید و فروش و...
(9) .

201. مسئله: تماسهایی که در محلهای شلوغ (مانند بازارها، تظاهراتها، نماز جمعه، تشییع جنازه، حرمها و یا بیت اللّه الحرام) بطور ناخودآگاه بین زن و مرد نامحرم واقع می شود اشکال ندارد مشروط به آنکه برای اینکه تماس بگیرد عمداً به آنجا نرفته باشد.

امام، اراکى، بهجت، تبریزى، خامنه اى، سیستانى، گلپایگانی و مکارم: استفتاء.

در نتیجه: اگر کسی به منظور تماس بدنی پیدا کردن با نامحرم به محلی برود و یا از محلی عبور کند و یا در اتوبوس وتاکسی کنار نامحرمی بنشیند یا بایستد و... حرام است و باید از آن اجتناب کند.

202. سؤال: راه رفتن با نامحرم چه حکمی دارد.

جواب: اگر به قصد لذّت و ریبه باشد جایز نیست.

امام، اراکى، خامنه اى، سیستانی و گلپایگانى: استفتاء.

203. مسئله: مردان بنابر احتیاط واجب نباید دختران نامحرم را از شش سال به بالا بغل کنند و روی پای خود بگذارند یا ببوسند.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)، مسئله 36.

امام: تحریر، (نکاح)، مسئله 25.

اراکی و سیستانى‏
(10) .

204. سؤال: آیا نشستن در کنار نامحرم در تاکسی و یا وسائل نقلیه دیگر جایز است (در صورتی که تماس بین این دو از روی لباس باشد).

جواب: اگر به قصد لذّت و ریبه نباشد و بر آن مفسده ای مترتب نباشد مجرد نشستن به نحو مذکور اشکال ندارد.

امام، فاضل، گلپایگانی و مکارم: عروه، (نکاح)، با استفاده از مسئله 47.

بهجت، تبریزى، خامنه اى، سیستانی و گلپایگانى: استفتاء.

سید مسعود معصومی / احکام روابط زن ومرد

(0) نظر
برچسب ها :
X