1. شيوه و معيارهاى زندگى غربى

1. شیوه و معیارهاى زندگى غربى

بسیارى از غربیها, نیز برخى نویسندگان مسلمان به سبب تإثیر عقاید غربى, از دیدگاهى غربى به مسلمانان مى نگرند, بىآنکه میراث دینى و اجتماعى و فرهنگى جوامع اسلامى را در نظر بگیرند. اینان براى ارزیابى آزادى و احترامى که زنان مسلمان برخوردارند, معیارهاى غربى را به کار مى گیرند و اخلاق و قوانین اجتماعى را که با غرب همخوانى دارد, ستایش کرده, آنچه را با رفتار غربى ناسازگار باشد, منحط و به دور از تمدن قلمداد مى کنند و از اثر سوء آن در جامعه چشم پوشى مى نمایند.

از روشن ترین نمونه هاى ارزیابیهاى غربى, قضاوت در باره استفاده زنان از حجاب و دورى از معاشرت با مردان است. غربیها پیوسته این کار را نوعى تحقیر و ذلت که زنان مسلمان بدان گرفتارند, برشمرده اند. از سوى دیگر کشف حجاب و ارتباط آزادانه با مردان را ـ چنان که در جوامع غربى رواج دارد ـ شخصیت دهى و احترام به زنان قلمداد مى کنند.(1 و 4ـ7 و 11ـ19)

واقعیت تلخ آن است که عقاید و رفتار اجتماعى و شیوه زندگى غربى, همچون مقدسات, محترم شمرده شده, توسط گروهى از رهبران و نویسندگان گمراه مسلمان, ستایش مى شود, به گونه اى که از مسلمانان و کسانى که از تقلید آن سر باز مى زنند, مى خواهند حتى در ریزترین مسایل از غرب پیروى کنند. نیز برخى رهبران مسلمان از قدرتى که در اختیار دارند, سوء استفاده کرده, تصمیمهاى تندروانه اى بر ضد ملتهاى خود مى گیرند و آنها را مجبور به پذیرش معیارها و شیوه زندگى و رفتار غربى مى کنند.

گزارشهاى واقعى و آمارهاى ذیل روشن مى کند فعالیتهاى پیگیرى که در غرب مى شود, بر پایه عقاید اخلاقى درستى نیست و در پنجاه سال اخیر رفتار اجتماعى و اخلاقى غربى, دگرگونیهاى شگفتآورى داشته است,(35) به طور مثال روابط جنسى زنان با غیر شوهران خود, توسط بسیارى پذیرفته شده است. بررسیها نشان مى دهد در 1965, 70% از دانشجویان دختر یک دانشکده آمریکایى, رابطه جنسى, خارج از چارچوب زناشویى را غیر اخلاقى مى دانستند, اما این آمار در 1975 به 20% کاهش یافته است.(36 و 37)

درصد زنانى که پیش از ازدواج, روابط جنسى دارند, نسبت به دهه چهل سده بیستم, سه برابر شده است. گزارشها مى گوید: در دهه چهل, 25% از دختران, روابط جنسى را تجربه کرده اند.(28) این نسبت به 43% در 1976, 50% در 1979 و 80% در میانه دهه هشتاد مى رسد.(34 و 38 و 39) گزارشها مى گوید: شمار کسانى که در یک خانه زندگى مى کنند, بىآنکه زن و شوهر قانونى باشند, افزایش فزاینده اى در ایالات متحده (40 ـ 41) و بریتانیا دارد.(43 ـ 44)

(1) نظر
برچسب ها :
[ علل كژفهمى]

[ علل کژفهمى]

چندین عامل باعث شده در غرب, برداشتها و قضاوتهاى نادرستى از جایگاه زن در اسلام بشود, که مهمترین عوامل عبارتند از:

1. شیوه و معیارهاى زندگى غربى,

2. آموزه هاى اسلام و کردار مسلمانان,

3. درخواست برابرى مردان و زنان,

4. قوانین الهى در مقایسه با قوانین بشرى.

براى آنکه پژوهشى نقادانه از سوء برداشتها ارائه دهیم, هر یک از این عوامل نیازمند شرح و توضیح است.

(0) نظر
برچسب ها :
[ تربيت مذهبى]

[ تربیت مذهبى]

آماده کردن کودک براى زندگى, در آموزش کارهاى نیکى همچون اطاعت و احترام به بزرگترها خلاصه نمى شود, بلکه امکان فراگیرى اطاعت و ستایش از خداى سبحان و پیامبرش را نیز باید فراهم کرد, چون براى کودک, خانواده منبع شناخت واجبات و تکالیف اسلامى است. از این رو خانواده باید الگوى گذشت و مهربانى باشد. اگر خانواده شیوه و طرز رفتار درست را به موقع به کودک یاد دهد, خواهیم توانست به میزان زیادى از افکار الحادى و ویرانگر که بر نوجوانان در مراحل آینده زندگى تإثیر مى گذارد, پیشگیرى کنیم.

این نخستین مقاله اى است که به صورت مجموعه مقاله, در پى بررسى وضعیت زنان در اسلام, در مقایسه با وضع زنان در کشورهاى پیشرفته است. مقاله, علل کژفهمى و برداشتهاى نادرست از اسلام را معرفى کرده, به بررسى درستى ادعاهایى در مورد ستم و بدرفتارى با زنان با سوء استفاده از قوانین اسلامى, و ادعاى برخورد محترمانه جوامع پیشرفته صنعتى با زنان مى پردازد.

(0) نظر
برچسب ها :
[ نقش پدر و مادر در تربيت فرزندان]

[ نقش پدر و مادر در تربیت فرزندان]

از این رو در خانواده نمونه اسلامى, حفظ و تإمین مصلحت و منافع افراد, مسوولیتى مشترک و بر عهده همگان است و در بسیارى از اوقات, همکارى گروهى, وضعیت زندگى و موضع گیرى در برابر دیگران را مشخص مى کند. به طور مثال اگر کودک در خانواده اى خوشبخت و متعادل رشد یابد, چه دختر باشد و چه پسر, به یک اندازه و به آسانى با افراد بزرگتر خانواده, نیز با دیگران برخورد خواهد کرد. در این خانواده, پدر نشانه و رمز ثبات است و شایستگى اش براى اطمینان و اعتماد دیگران و شخصیت قوى و اعتقاد و برداشتش از عشق و عدالت, موجب اطمینان خاطر افراد خانواده خواهد بود. از سوى دیگر, مادر سمبل مهربانى و محبت است و نقش وى در خانواده, زیاد کردن جو دوستى و همدلى است.

از آن رو که مادر, بیشتر وقت خود را در روز, با بچه ها مى گذراند, نقش اساسى در آموزش و پرورش آنان دارد و همت بلند وى در تربیت اطفال خردسالش, مى تواند محبت فطرى به دین را در جانشان بپروراند و آشنایى فرزندان با آموزه هاى دینى را فراهم آورد و موجب التزام به پیروى خالصانه از تعالیم اسلامى شود. این کار در آغاز با تقلید و تکرار, سپس با آموزش نظام مند ممکن است.

نیز برخى کودکان در سالهاى نخست زندگى, رفتار و برخوردهاى اجتماعى را مىآموزند تا از آن براى تفاهم و همدلى با افراد خانواده استفاده کنند که امید مى رود آنان را براى همکارى مثبت با دنیایى بزرگتر توانمند کند.

(0) نظر
برچسب ها :
[ معنويات]

[ معنویات]

دومین فرآیند مهم, معنویت است که در کنار امور مادى مى باشد, اما نویسندگان نواندیش, به هنگام طرح اتهامات, به معنویت توجه نکرده اند. شکى نیست که مرد و زن, غرایز حیوانى دارند و اسلام این را در نظر دارد, اما اهمیت بیشترى به ارزشهاى معنوى مى دهد و در روابط میان زن و مرد به عواطف افزونترى معتقد است و از این راه اساس زندگى متعادلى در دنیا و آخرت را بنیان مى نهد, تا روابط زناشویى, بیشتر سعادتمندانه, و به دور از ناملایمات, و به نظم و ساماندهى نزدیکتر باشد.

(0) نظر
برچسب ها :
[خانواده]

[خانواده]

پژوهشگر باید به این مسإله, از نظر درست و فراگیر بنگرد و اگر بخواهد دیدگاه اسلام را بفهمد, مى بایست تاریخ را بررسى کند. وى خواهد دید چگونه مردم در زمانهاى گذشته, خود را در گروههاى مختلفى از طبقات و قبایل و اجتماعات و امتها قرار مى دادند; هر چند خانواده, واحدى مهم باقى مى ماند. در حقیقت خانواده, گروه اساسى اجتماع بود که آدمى در آن به دنیا مىآمد و بزرگ مى شد تا به بلوغ برسد و عضو مفیدى در جامعه اى که زندگى مى کند, گردد. از این رو اسلام بر اهمیت خانواده تإکید کرده و پیروان خود را بر ایجاد این واحد, تا آن اندازه که مى توانند پیامدهاى مادى و غیر مادىاش را بپذیرند, تشویق نموده است.

(0) نظر
برچسب ها :
مقدمه

مقدمه

بسیارى از نویسندگان مسلمان و غیر مسلمان, به تفصیل وضع زن را بررسى کرده اند. بدبختانه اغلب نویسندگان نواندیش که در میانشان برخى مسلمانند, نتوانسته اند اساس قوانین تساهل و تسامح اسلامى را بفهمند که از حقوق و آزادى و کرامت و شرف زنان حفظ و حمایت مى کنند.(1ـ6) اینان تیرهاى گزنده نقد را متوجه قوانین اسلامى کرده اند که به پندارشان زنان را به عقب و زمان تاریک ظلم و طغیان در قرون وسطى مى راند. به نظر اینان قوانین اسلام, زنان را در وضع ظالمانه و تبعیض اجتماعى و ذلت و رفتار غیر انسانى قرار مى دهد و بسیارى از حقوق اساسى شهروندى و زناشویى زنان را نمى پذیرد.

این برداشت که اسلام مردان را بر زنان برترى مى دهد و قانون و دینى را با تبعیض بر ضد نیمى از پیکره اجتماع ـ زنان ـ فراهم می آورد, نتیجه بدفهمى است.(1ـ4, 7ـ9, 11ـ12) این اتهامات غیر منصفانه در باره اسلام, موجب تإسف است, زیرا بر پایه اى درست استوار نیست.

(0) نظر
برچسب ها :
'

اســلام ، زنان و برداشتهاى نادرست

فهمى م.س. محمود و نورهانا ابراهیم

ترجمه: عبدالله امینى (1)

درآمد بحث

برخى از نویسندگان, انتقادات نابجایى از شریعت اسلامى, به سبب وضع و حقوق زنان در اسلام دارند, زیرا این منتقدان معتقدند قوانین اسلام, راه را براى ستم و بدرفتارى با زنان همواره کرده, برترى را به مردان مى دهد. اما مسلم است که این ادعاهاى نابحق, به سبب کژفهمى احکام حقیقى اسلام است, که در واقع حقوق زنان را پاس داشته, بالاترین احترام و بزرگداشت در جامعه را از آنان مى نماید.

این مقاله, چهار علت اساسى را که سبب شده بسیارى از غیر مسلمانان, نظریاتى بناحق, به اسلام نسبت دهند, بررسى مى کند و نقاط قوت هر علت را روشن مى نماید و پاسخ مى دهد[ .مترجم: لازم به یادآورى است از آنجا که نویسندگان مقاله از اهل سنت مى باشند, مستندات حدیثى مقاله از منابع سنى مى باشد].

(0) نظر
برچسب ها :
آشنايي با آلات مختلف موسيقي

آشنایی با آلات مختلف موسیقی

آشنایی با آلات مختلف موسیقی

مقاله ای که می بینید به معرفی چندین ساز مختلف از آلات موسیقی پرداخته . تالیف این معرفی ها کار خانم گلنار محمدی فر بوده است .

بربط:

بربط سازی است ایرانی که از عهد باستان در ایران وجود داشته و در زبان فارسی به آن رود یا شاهرود هم گفته می شده ولی پس از قبول دین اسلام از طرف اکثریت ایرانیان و تاثیر فرهنگ و هنر ایرانی بر فرهنگ عرب بربط یکی از سازهای اصلی موسیقی عرب شد که در زبان عربی به آن عود یا مرهر یا کران می گویند.

در این زمان عود به معنای ترکه چوب نازک و چوب می باشد.

هنرمندان و صنعت گران ایرانی که برای ساختن کعبه به مکه آمده بودند بربط و طرز نواختن آن را با خود به آن مکان مقدس بردند و ابن سریج یکی از نوازندگان و موسیقی دانان بزرگ و به نام آن روز عرب بربط را که انواع گوناگون داشته از ایرانیان به عاریت گرفت و اولین شخصی بود که موسیقی عرب را با این ساز ایرانی اجرا کرده است. این ساز سابقا 4 سیم داشته که زریاب در اندلس سیم پنجمی به آن اضافه می کند. زریاب کبیر یکی دیگر از نوازندگان بزرگ بربط همان زمان که در دربار هارون الرشید بود با نوع آوری و ابداعات و ابتکارات خاص خود تغییراتی در عود داده بود.با این حال عود ساخت او با آن که مساوی سازهای دیگر بود از همان چوب ساخته می شد از لحاظ وزن حدود یک سوم وزن عودهای معمولی سنگین تر بود .سیم اول عود وی از ابریشم بافته می شد که از تار سازهای همکاران و رقیبانش بسی بهتر بود. سیم های دوم و سوم و چهارم سازش را از روده بچه شیر می تافته.عود چهار سیم را عود قدیم یا عود کلاسیک می نامیدند.عود کامل با پنج سیم که براساس گام سیتماتیسها پرده بندی می شده.

اعراب کوک نوع ایرانی را برای کوک کردن سیم ها در حالت آزاد عود قبول کرده اند(لا ر سل دو)

(0) نظر
برچسب ها :
10

ده

از دور حرکت می کنیم

تا به نزدیک تو برسیم

تو اگر مانده باشی

تو اگر در خانه باشی

من فقط به خانه تو آمدم

تا بگویم

آواز را شنیدم

تمام راه

از تو می خواستم

مرا باور کنی

که ساده هستم

تو رفته بودی

اکنون گفتم

که تو هستی

تو اگر نبودی

نمی دانستم

که می توانم

باران را در غیبت تو

دوست بدارم

(3) نظر
برچسب ها :
9

نه حاشا و ابدا

که مرا دلگیری

از آسمان نیست

این سرشت ابر است که ببارد

اگر نبارد

مرا راستی ادامه ی عمر چگونه است

ابر نمی بارد

عمر ادامه دارد

و مرا غزلی به یاد مانده است

که برای تو بخوانم

ایستاده بودم که بهار شد

و غزل را بیاد آوردم

خواندم

تو مرده بودی

حاشا و ابدا

که نه تو را بیاد دارم

غزل را بیاد دارم

ابیاتش شباهت به قصیده دارد

(0) نظر
برچسب ها :
8

هشت شتاب مکن

که ابر بر خانه ات ببارد

و عشق

در تکه ای نان گم شود

هرگز نتوان

آدمی را به خانه آورد

آدمی در سقوط کلمات

سقوط می کند

و هنگام که از زمین برخیزد

کلمات نارس را

به عابران تعارف می کند

آدمی را توانایی

عشق نیست

در عشق می شکند و می میرد

(0) نظر
برچسب ها :
7

هفت

راستی

چگونه باید تمام این عقوبت را

به کسی دیگر نسبت داد

و خود آرام از این خانه به کوچه رفت

صدا کرد

گفت : آیا شما می دانستید

من اگر سکوت را بشکنم

جبران لحظه هایی را گفته ام

که هیچ یک از شما در آن حضور نداشتید

اگر همه ی شما حضور داشتید

تحمل من کم بود

مجبور بودم

همه ی شما را فقط با نام کوچکتان

صدا کنم

(0) نظر
برچسب ها :
6

شش

این که ما تا سپیده سخن از گل های بنفشه بگوییم

شب های رفته را بیاد بیآوریم

آرام و با پچ پچ برای یک دیگر از طعم کهن مرگ بگوییم

همه ی هفته در خانه را ببندیم

برای یک دیگر اعتراف کنیم

که در جوانی کسی را دوست داشته ایم

که اکنون سوار بر درشکه ای مندرس

در برف مانده است

نه

باید دیگر همین امروز

در چاه آب خیره شد درشکه ی مانده در برف را

باید فراموش کنیم

هفته ها راه است تا به درشکه ی مانده در برف برسیم

ماه ها راه است تا به گلهای بنفشه برسیم

گلهای بنفشه را در شبهای رفته بشناسیم

ما نخواهیم توانست با هم مانده ی عمر را

در میان کشتزاران برویم

اما من تنها

گاهی چنان آغشته از روز می شوم

که تک و تنها

در میان کشتزاران می دوم

و در آستانه ی زمستان

سخن از گرما می گویم

من چندان هم

برای نشستن در کنار گلهای بنفشه

بیگانه و پیر نیستم

هفته ها از آن روزی گذشته است

که درشکه ی مندرس در برف مانده بود

مسافران

که از آن راه آمده اند

می گویند

برف آب شده است

هفته ها است

در آن خانه ای که صحبت از مرگ می گفتیم

آن خانه

در زیر آوار گلهای اقاقیا

گم شده است

مرا می بخشید

که باز هم

سخن از

گلهای بنفشه گفتم

گاهی تکرار روزهای

گذشته

برای من تسلی است

مرا می بخشید

(0) نظر
برچسب ها :
5

پنج

من بسیار گریسته ام

هنگام که آسمان ابری است

مرا نیت آن است

که از خانه بدون چتر بیرون باشم

من بسیار زیسته ام

اما اکنون مراد من است

که از این پنجره برای باری

جهان را آغشته به شکوفه های گیلاس بی هراس

بی محابا ببینم

(0) نظر
برچسب ها :
4

چهار

زمانی

با تکه ای نان سیر می شدم

و با لبخندی

به خانه می رفتم

اتوبوس های انبوه از مسافر را

دوست داشتم

انتظار نداشتم

کسی به من در آفتاب

صدندلی تعارف کند

در انتظار گل سرخی بودم

(0) نظر
برچسب ها :
X